دنياي اقتصاد/ « سياست ايران در دوئل با آمريکا » عنوان سرمقاله روزنامه دنياي اقتصاد به قلم روحالله اسلامي(عضو گروه علوم سياسي دانشگاه فردوسي) است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
آمريکا در يک حرکت خلاف عرف و منطق، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ايران را در ليست گروههاي تروريستي قرار داد و ايران نيز در اقدامي متقابل نيروهاي نظامي آمريکا در منطقه را تروريست نام نهاد. پرسش اين است که سياستهاي بعدي ايران و آمريکا چيست؟ آيا دو کشور به سمت برخوردهاي نظامي و جنگ حرکت ميکنند؟ رفتار کشورهاي همسايه و قدرتهاي بينالمللي چه خواهد بود؟
بعد از اين رويداد چه آينده امنيتي و سياسياي براي ايران روي ميدهد و چه راهکارهايي براي حفظ کشور وجود دارد؟
سياست انزواگرايانه و بازنمايي تهاجمي: در ذهنيت ترامپ سياست داخله و بهخصوص سياست خارجه جايگاهي ندارد و او آشنايي محدودي با حقوق و سازمانهاي بينالملل دارد. مبناي مليگرايانه و محافظهکارانه ترامپ باعث شده است که از وجه حقوقي و سازههاي قدرت نرم آمريکا در سطح بينالملل عبور کند و تنها منافع عيني و اقتصادي را به رسميت بشناسد. در اين راستا سياست جنگ پيشدستانه بوش و ديپلماسي چندجانبه اوباما را کنار زده است و به سمت انزواگرايي حرکت ميکند. آمريکا در زمان ترامپ نيروها و هزينههاي نظامي در خاورميانه را کاهش داده است و عملا منطقه را داراي سودآوري اقتصادي نميداند. ايجاد تنش در منطقه و فعال کردن شکافهاي فرقهاي، قوميتي و افزودن اختلاف بين همسايهها ميتواند منافع آمريکا را تامين کند. حتي وضعيت روابط مسالمتآميز با ايران منافع امنيتي و اقتصادي آمريکا را شکل نميدهد، اما قرار دادن تهديدات ايران و بازنمايي ايران بهعنوان آشوبگر منطقه به جاي اسرائيل ميتواند همه شکافهاي بالقوه امنيتي را فعال کند.
سواري مجاني آمريکا: در اين وضعيت که سياست رسمي، انزواگرايانه و سياست بازنمايي شده، تهاجمي است ميتوان بهراحتي سواري گرفتن مجاني آمريکا را مشاهده کرد. با تروريستي اعلام کردن نيروهاي رسمي نظامي ايران از يکسو فشار اسرائيل و عربستان بر ترامپ کاهش پيدا ميکند و ازسوي ديگر منطقه آرايش نظامي به خود خواهد گرفت. آمريکا در منطقه حضور ندارد و ضربه مستقيمي از برخوردهاي نظامي نخواهد خورد؛ بنابراين هر گونه فعاليت و مانور نظامي با فروش تسليحات و رهبري اين کشور همراه خواهد بود. گونهاي سواري گرفتن مجاني و استفاده بردن حداکثري بدون هزينه کردن است. در چنين شرايطي با توجه به همراه نبودن کشورهاي اروپايي و روسيه و چين با اقدامات خارج از عرف ديپلماتيک آمريکا و همين طور توان محدود نظامي اين کشور در منطقه جنگ تمامعيار ميان ايران و آمريکا نهتنها روي نخواهد داد، بلکه احتياط و محافظهکاري بيشتري حاکم ميگردد. دو کشور در حالتي تخاصمي به وضعيت دوئل قرار گرفتهاند، اما به علت هزينههاي اقتصادي در سطح بينالملل، انزواي ديپلماتيک فعاليتهاي جنگطلبانه و موازنه منطقه خاورميانه جنگي روي نخواهد داد؛ اما جنگهاي نيابتي و فعاليت گروههاي شبهنظامي افزايش پيدا ميکند.
ديدباني تحريم و نقطهزنيهاي تروريستي همسايگان: وضعيت پيچيده محيط امنيتي ايران ريشه در سياست خارجي ايران با همسايگان دارد. از مجموع کمربندهاي معرفتي انقلابي، تشيع، اسلام، ايران و مدرنيته و پسامدرنيته تنها بخشي از کمربندها به لحاظ امنيتي فعال هستند و از همه امکانات سازهاي و ساختاري ايران با ديپلماسي همهجانبه جهت مهار و کنترل رفتار بازيگران منطقه استفاده نميشود. علل افزايش تحريمها و قرار دادن نيروي نظامي ايران در رده گروههاي تروريستي فعاليت کشورهاي همسايه در جهت تضعيف نظام سياسي و حتي تجزيه و نابودي ايران است. فشارهاي اسرائيل و عربستان و سفرهاي زياد نخبگان آنها به آمريکا، روسيه و کل منطقه باعث شده است ايران نهتنها با سطح بينالملل چالش داشته باشد، بلکه در منطقه نيز به چرخه امنيتي وارد شده است. بر اثر تمرکز کشورهاي همسايه و هزينههاي اسرائيل و عربستان سطح کنترل و انزواي ايران به سطوح تحريمهاي همهجانبه و در نهايت قرار گرفتن در ليست تروريسم ختم شد.
سياستهاي راهبردي ايران در وضعيت فعلي: آمريکا از ابتداي انقلاب با اشغال سفارت و پيدايش چالشهاي سياسي که نتيجه سازههاي ذهني و تاريخي بود به سمت ضربه زدن به منافع ايران از هر شکل ممکن برآمد. در وضعيت فعلي همان سياستها تهاجميتر شده است که نتيجه آن افزايش جنگهاي نيابتي و قدرت يافتن گروههاي شبهنظامي خواهد بود. هزينه فعاليتهاي بينالمللي عليه ايران را اسرائيل و خرابکاريهاي منطقهاي عليه ايران را عربستان برعهده گرفته است. در شرايط فعلي در سطح بينالملل بايد موازنه قوا را در برابر آمريکا حفظ کرد. فعال کردن چين، روسيه، اتحاديه اروپا و حتي کشورهاي در حال توسعه آسيايي و آمريکاي لاتين ميتواند تهديدات امنيتي را خنثي سازد. همينطور در سطح منطقه بايد با رويکردي عملگرا به سمت ايجاد رابطه مسالمتآميز با همسايگان و حداقلسازي چالشها حرکت کرد. در صورت فعال بودن کمربندهاي معرفتي سياست خارجي ايران که چندوجهي و قدرتمند هستند، آمريکا بهطور مستقيم توان عملياتي خود را از دست ميدهد. وضعيت حساس و متخاصمانهاي شکل گرفته است و کمترين توجه به آرايش توان نظامي و هنر ديپلماسي ميتواند کشور را وارد آشوب و جنگ سازد. نياز به رعايت سلسله مراتب و يکدستي در نهادهاي راهبردي سياست خارجي ايران است که هر گونه موازيکاري و بازنماييهاي قهرمانانه و احساسي ميتواند کشور را در راستاي اهداف ترامپ قرار دهد.
بازار