اعتماد/
متن پيش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
ميلاد علوي| «بدان که نعمت فراموشي بسيار بزرگتر از نعمت حافظه و يادآوري است.» اين گفته را البته همگي بارها به نقل از امام صادق(ع) شنيدهايم ولي انگار اين گفته اگرچه در نگاهي کلان صحيح است و صادق، در مورد اغلب ما، اما براي شخصي که خواهان حضور مداوم در رسانهها و سرتيتر اخبار است، به نظر چندان مصداق ندارد: محمود احمدينژاد که زماني از سوي دوستانش «معجزه هزاره سوم» معرفي ميشد و حالا ديگر به آن صورت، دوستي ندارد که بخواهند با اين تعابير و موارد مشابه مدح و ثنايش بگويند. اين، انگار از ويژگيهاي احمدينژاد است که «بدنامي» را بر «خوشنامي و گمنامي» ترجيح ميدهد و از همينرو، گاهي با شکايت از روزنامه محبوب دهه 70 و زماني با سفر خانوادگي به مقر سازمان ملل متحد و موقعي نيز با قياس دوران 40 سال انقلاب اسلامي با دوران «طاغوت» نام خود را بر سر زبانها مياندازد. احمدينژاد که بعد از پايان دوران رياست پرفراز و نشيب خود بر قوهمجريه، حالا حلقه نزديکان خود را محدودتر از هميشه ميبيند، اين روزها بيشتر از هميشه، به حضور دايمي در شبکههاي اجتماعي و فضاي مجازي دل بسته و سعي ميکند بهشيوه خود، از اين طريق نيز براي ساعاتي هم که شده، حضور خود را يادآوري کند.
به عنوان عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام، «نهاد نظارتي و بدون قدرت اجرايي» نامه از مردم ميگيرد و قول بازسازي منازل زلزلهزدگان را ميدهد ولي از حضور در مناطق سيلزده به واسطه «نداشتن قدرت اجرايي» پرهيز ميکند. اين تناقضها و مورد مشابه ديگر حالا جزيي از احمدينژاد است. انگار احمدينژاد و احمدينژاديها موجسواري را خوب آموختهاند؛ کما اينکه نزديکانش او را در شبکه اجتماعي توييتر به «چپ»ها تشبيه ميکنند تا دوباره به سر زبانها بيفتد ولي اين تمام خواسته آنان نيست. آنها به هر قيمتي که شده خواهان موجسازياند و در اين راه ترسي از اظهارات خارج از عرف يک فعال سياسي در جمهوري اسلامي ندارند.
آغازگر ماجرا بازهم يکي از نزديکان اوست ولي اينبار موضوع همراهي مشايي و بقايي تا زندان يا پاره کردن حکم دادگاه و امثالهم نيست، جنجال بر سر يک نقلقول است. پايگاه خبري «بصيرت» که نزديکان احمدينژاد آن را وابسته به «سپاه پاسداران» ميدانند، مدعي شد که رييس دولتهاي نهم و دهم در جريان اظهاراتي «انقلاب 57» را «کار انگليسها» دانسته است؛ خبري که عباس امينيفر، روحانياي که «با افتخار» خود را «عضو سپاه» معرفي کرده و در روزهاي حضور احمدينژاد در راس قوهمجريه سابقه بازداشت و حبس براي ساخت مستندي با نام «ظهور نزديک است» و تشبيه احمدينژاد به «شعيب ابن صالح، از نزديکان امام دوازدهم شيعيان» را در کارنامه دارد، طي يادداشتي براي انصافنيوز آن را در ابتدا تاييد و سپس در گفتوگويي دوجانبه با عبدالرضا داوري، از معدود مدافعان پروپاقرص احمدينژاد در شبکههاي اجتماعي تکذيب کرد.
پيش از او نيز علياکبر جوانفکر در دو پست جداگانه در کانال تلگرامي خود با نشانه رفتن انگشت اتهام به سمت «نهادهاي امنيتي» و «جريانهاي رسانهاي» همسو، به تکذيب اظهارات امينيفر پرداخته بود. جوانفکر در جريان تکذيبيه نخست خود مدعي اختلاف زياد احمدينژاد با ساير «رجالسياسي» ميشود؛ ادعايي که داوري نيز در گفتوگوي خود با «اعتماد» بدان تاکيد ميکند ولي وجهاشتراک هردوي اين افراد که حالا و در غياب مشايي و بقايي از معدود همراهان باوفاي رييس دولتهاي مهرورز محسوب ميشوند، آنجاست که سخني از منبع اين اظهارنظر به زبان نميآورند ولي داوري تاکيد ميکند که «يک موسسه نزديک به دولت» نظرسنجي مذکور را برگزار کرده است.
آن، چه گفتوگويي است که در جريان آن، داوري صراحتا از نبود ارتباط بين امينيفر و دفتر احمدينژاد در سه سال گذشته سخن ميگويد؛ نکتهاي که به نوعي با تصوير منتشر شده در توييتر او در تناقض است چرا که امام جمعه نهاد رياستجمهوري در دولت دهم در جريان يکي از اين پيامها که مخاطب آن مديرمسوول انصافنيوز است صراحتا از گلايه «نزديکان» احمدينژاد سخن ميگويد که همين مساله حاکي از ارتباط بين او با دفتر رييسجمهوري سابق است. ترسيم و تشريح هدف ولنجکيها از تاييد و تکذيبهاي اخير ساده نيست ولي به جرات ميتوان گفت که آنها حداقل به يکي از اهداف خود رسيدهاند و آن هم بازگرداندن دوباره احمدينژاد به رسانههاست.
بازار