نماد آخرین خبر

اصلاح‌طلبان مواضع صریح داشته باشند

منبع
آرمان امروز
بروزرسانی
اصلاح‌طلبان مواضع صریح داشته باشند
آرمان امروز/ متن پيش رو در آرمان منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست «مردم گمان مي‌کنند اصلاح‌طلبان به‌دنبال قدرتند و نه خدمت»، «اصلاح‌طلبي نيازمند هويت جديدي است و با اين رويکرد موجود به جايي نمي‌رسد»، «نيازمند آرامش فعال و فعاليت تمام‌قد در آينده جريان اصلاح‌طلبي هستيم». اين جملات سخناني است که در روزهاي اخير از زبان چهره‌هاي برجسته جريان اصلاحات مانند سعيد حجاريان، غلامحسين کرباسچي و صادق زيباکلام عنوان شده است. سخناني که در سال‌هاي اخير همواره يکي از دغدغه‌هاي جريان اصلاحات بوده اماعلني نشده است. با اين وجود شرايط موجود به‌شکلي رقم‌خورده که جريان اصلاحات نسبت به آينده احساس خطر مي‌کند و به‌دنبال گريزگاهي است تا در رويکردهاي خود تجديدنظر کند. به‌نظر مي‌رسد ضعف تئوريک و نداشتن استراتژي براي مديريت آينده به بيماري تبديل شده که کم‌کم به کل بدن جريان اصلاحات سرايت‌کرده و در آينده اين بدن را زمين‌گير خواهد کرد. اتفاقي که فرصتي براي تندروهاي اصولگرا مهيا خواهد کرد تا دوباره در فضاي سياسي ايران جولان بدهند و براسب مراد خود بتازند. به همين دليل و براي تحليل و بررسي حال و روز اين روزهاي جريان اصلاحات «آرمان» با حجت‌الاسلام حسين انصاري‌راد رئيس کميسيون اصل نود مجلس ششم و برنده قلم آزادي گفت‌وگو کرده است. نماينده مجلسس ششم معتقد است: «در شرايط کنوني مهم‌ترين اشتباه جريان اصلاحات عدم‌صراحت در تکيه بر دموکراسي و آزادي است. دموکراسي و آزادي يکي از مباني اصلي جريان اصلاحات است واين جريان هزينه‌هاي زيادي براي تحقق آزادي داده است. با اين وجود و در شرايطي که امروز اصلاح‌طلبان نسبت به گذشته حضور جدي‌تري در مجلس و دولت دارند اما اين مسائل به‌صورت جدي در دستور کار دولت ومجلس قرارنگرفته است.» در ادامه ماحصل اين گفت‌وگو را مي‌خوانيد: ‌‌ ‌در روزهاي اخير برخي از اصلاح‌طلبان با انتقاد از رويکردهاي کنوني جريان اصلاحات خواستار هويت و استراتژي جديدي از سوي جريان اصلاحات براي حفظ و بقاي جريان اصلاحات شده‌اند. ديدگاه شما در اين زمينه چيست؟ آيا جريان اصلاحات نيازمند بازبيني و مواجهه جدي با واقعيت‌هاي اجتماعي و سياسي امروز ايران است؟ براي پاسخ به اين سوال بايد به گذشته و دلايل اصلي وضعيت کنوني اصلاح‌طلبان توجه کرد. بنده ريشه تضعيف جريان اصلاحات را در اتفاقات پس از مجلس ششم و عدم‌تائيد صلاحيت چهره‌هاي شناخته‌‌شده و اصلي اصلاح‌طلب مي‌دانم و معتقدم اگر در آن زمان اين اتفاق رخ نمي‌داد و صلاحيت 85‌درصد نمايندگان مجلس تائيد مي‌شد، رويکرد جريان‌هاي سياسي به‌سمتي حرکت نمي‌کرد که امروز در چنين شرايطي قرار بگيرند. در شرايطي که پس از مجلس ششم صلاحيت حدود 3500 نفر در سراسر کشور تائيد نشد، در نتيجه بي‌رقيب‌شدن جريان اصولگرايي از آن زمان آغاز شد و تا حدود زيادي تا امروز نيز ادامه داشته است. پس از اين اتفاقات محافظه‌کاران فضاي سياسي کشور را به‌سمتي بردند که فردي مانند محمود احمدي‌نژاد به قدرت رسيد و هشت‌سال رئيس‌جمهور بود. شرايط به‌شکلي بود که کساني که امروز منکر هرگونه حمايت از احمدي‌نژاد مي‌شوند به‌صورت تمام‌قد از وي حمايت مي‌کردند و تلاش مي‌کردند جريان اصلاحات در فضاي سياسي کشور تاثيرگذاري خود را از دست بدهد. اتفاقي که در طول هشت‌سال دولت احمدي‌نژاد نيز رخ داد. در نتيجه در گذشته اراده‌اي براي بي‌رقيب‌کردن جريان محافظه‌کار در ايران وجود داشته که در مقاطع مختلف تلاش‌کرده جريان غالب کشور باشد. البته در بزنگاه‌هايي نيز اصلاح‌طلبان موفق شدند حضور خود را در صحنه تقويت کنند اما به‌دليل نداشتن ابزار و امکانات وهمچنين ضعف‌هاي دروني، اين حضور به‌صورت قدرتمند صورت نگرفت. ‌‌ ‌اگر ريشه‌هاي مشکلات امروز جامعه به تغيير مسير مديريت کشور پس از مجلس ششم بازمي‌گردد چرا در طول اين مدت جريان اصلاحات چاره‌اي براي اين وضعيت نينديشيد؟ بخش‌هاي از اين قضيه به جريان اصلاحات ارتباط پيدا مي‌کند اما بخش عمده مشکلات امروز جامعه در اختيار جريان اصلاحات نبوده است. بنده به‌صراحت عنوان مي‌کنم ريشه بسياري از نابساماني‌هاي امروز همچنان بايد در دوران مديريت اصولگرايان جست‌وجو کرد. البته بنده اصولگرايان را به سوء‌نيت متهم نمي‌کنم و معتقدم آنها گمان مي‌کردند احمدي‌نژاد مي‌تواند گزينه مناسبي براي مديريت جامعه باشد. اشتباه بزرگ اصلاح‌طلبان نيز در اين شرايط اين بود که به‌نوعي اجازه دادند اصولگرايان بازيگر اصلي قدرت در ايران شوند. من ريشه‌هاي فساد را در اين مي‌دانم که بسياري از نخبگان جامعه به دلايل نامشخص فرصت حضور در صحنه سياسي را از دست مي‌دهند. ‌‌‌در شرايط کنوني مردم براين باورند که اصلاح‌طلبان در زماني که قدرت را در اختيار داشتند نيز موفق نشدند عملکرد قابل‌توجهي از خود بروز بدهند. اين وضعيت به‌خصوص در دولت دوازدهم و مجلس دهم تبلور بيشتري پيدا کرده است. آيا در واقع چنين بوده است؟ اين نتيجه سستي‌هايي است که در گذشته توسط اصلاح‌طلبان رخ داده است. البته اين سستي در سال‌هاي پاياني دولت احمدي‌نژاد و به‌خصوص سال92 شکل بهتري به خود گرفت و اصلاح‌طلبان موفق شدند تشتت‌هاي گذشته را کنارگذاشته و با يک وحدت رويه و استراتژي مناسب دوباره در صحنه سياسي ايران تاثيرگذار باشند. در شرايط کنوني نيز که کشور با مشکلات زيادي مواجه است و انتقادات زيادي به نوع مديريت وارد است، بنده معتقدم هنوز هم جريان اصلاحات يک لنگر مطمئن براي حفظ و بقاي نظام است و اجازه نمي‌دهد ساختار سياسي کشور در مقابل مشکلات به‌سمت تزلزل حرکت کند. البته منظور بنده از اصلاح‌طلبان تنها شخصيت‌ها و فعالان سياسي اصلاح‌طلب نيست و بلکه منظور من مفهوم اصلاح‌طلبي به‌صورت عام است. بدون‌شک بار اصلي اصلاح‌طلبي به دوش دانشمندان، روشنفکران و طبقه متوسط بيدار جامعه بوده و در آينده نيز چنين خواهد بود. اهميت اين گروه به‌مراتب از گروه‌هاي ديگر در آينده جريان اصلاحات بيشتر خواهد بود و به همين دليل در آينده سرنوشت جريان اصلاح‌طلبي در دست گروه بيدار و آگاه جامعه خواهد بود. دايره اصلاح‌طلبي به‌معناي اصطلاحي آن تنها در طبقه متوسط خلاصه نمي‌شود، بلکه در شرايط کنوني طبقه پايين جامعه نيز از جريان اصلاحات حمايت کرده و راه‌حل مشکلات کنوني جامعه را در اصلاح‌طلبي مي‌داند. اصلاح‌طلبي لنگرگاهي مطمئن براي کشتي طوفان‌زده امروز ايران است. مجموعه روشنفکراني که در شرايط کنوني به‌دنبال تئوريزه‌کردن دموکراسي و بيان مشکلات و ارائه راه‌حل هستند همچنان به بقا و حفظ جريان اصلاحات و همچنين نظام سياسي کمک مي‌کنند. ‌‌ ‌در شرايط کنوني، جريان اصلاحات که دچار چالش‌هاي دروني است، چه کمکي به نظام سياسي مي‌کند؟ مهم‌ترين کارکرد جريان اصلاحات در شرايط کنوني جلوگيري از فرسايش و فروپاشي است. در شرايط کنوني جريان اصلاحات با درنظرگرفتن مصالح کشور تن به تزلزل کشور نمي‌دهد و اجازه نمي‌دهد دخالت بيگانگان در مديريت داخلي کشور سبب سوريه‌اي‌شدن ايران شود. امروز دشمنان نظام تلاش بيشتر و جدي‌تري براي براندازي انجام مي‌دهند. اين در حالي است که جريان اصلاحات هيچ‌گاه دنبال براندازي نبوده و همواره خود را در نظام جمهوري اسلامي تعريف کرده است. بنده معتقدم هر کسي که گمان مي‌کند پس از فروپاشي نظام جمهوري اسلامي آزادي، قانون و دموکراسي در کشور شکل مي‌گيرد اشتباه بزرگي مرتکب شده است. در اين زمينه برخي عمدا و عده‌اي نيز به‌صورت سهوي چنين تفکراتي دارند. واقعيت‌هاي اجتماعي و سياسي جامعه نشان مي‌دهد اصلاح‌طلبان لنگر کشتي طوفان‌زده کشور هستند و مردم در هر شرايطي اين جريان را راه‌حلي براي پيشرفت کشور تلقي مي‌کنند. اگر چه جريان اصلاحات داراي اشتباهاتي نيز بوده و هست. ‌‌ ‌چه اشتباهاتي؟ در شرايط کنوني مهم‌ترين اشتباه جريان اصلاحات عدم‌صراحت در تکيه بر دموکراسي و آزادي است. دموکراسي و آزادي يکي از مباني اصلي جريان اصلاحات است و اين جريان هزينه‌هاي زيادي براي تحقق آزادي در کشور داده است. با اين وجود و در شرايطي که امروز اصلاح‌طلبان نسبت به گذشته حضور جدي‌تري در مجلس و دولت دارند، اين مسائل به‌صورت جدي در دستور کار دولت و مجلس قرار نگرفته است. متاسفانه در شرايط کنوني برخي نمايندگان مجلس شوراي اسلامي بيش از آنکه به فکر دغدغه‌هاي مردم باشند به‌دنبال آينده و مساله تائيد صلاحيت خود هستند. بدون‌شک نماينده‌اي که دغدغه تائيد يا عدم‌تائيد صلاحيت دارد نمي‌تواند به‌خوبي رسالت نمايندگي مردم را انجام دهد. نمايندگان بايد روي مواضع مردم به‌خوبي ايستادگي کنند و سخنگوي آنها باشند حتي اگر در دور بعدي انتخابات مورد تائيد نهادهاي نظارتي قرار نگيرند. مردم از اصلاح‌طلبان مي‌خواهند با صراحت از آزادي، قانون، دموکراسي، عدالت و اخلاق حمايت کنند. از سوي ديگر نهادهاي نظارتي بايد از تجربه‌هاي به‌دست آمده استفاده کرده و در بررسي صلاحيت‌ها نگاه اصولي را حفظ کنند. روند بررسي صلاحيت‌ها بايد به‌صورتي باشد که نخبگان کشور بتوانند به کشور خدمت کنند. عامل اصلي عدم‌کارآيي بخش‌هاي مختلف مديريت کشور و همچنين فساد در همين موضوع نهفته است. اگر مسئولان مي‌خواهند مشکلات کشور حل شود بايد زمينه‌اي فراهم کنند تا بهترين نيروهاي موجود در مديريت کشور روي کار بيايند. مردم ايران همچنان حرمت جريان اصلاحات را حفظ کرده و هيچ‌گاه تن به فروپاشي نظام نداده و نخواهند داد. اصلاح‌طلبان بايد در مجلس ششم پس از عدم‌تائيد صلاحيت85‌درصد از نمايندگان مجلس و 3500 نفر از اصلاح‌طلبان سراسر کشور در مقابل اين موضوع واکنش بهتري نشان مي‌دادند. به‌نظر من بحران ناکارآمدي مديران از مجلس ششم آغاز شد. در آن مقطع اصلاح‌طلبان بايد مقاومت مسالمت‌آميز بيشتري انجام مي‌دادند. اگر آن زمان اين اتفاق رخ مي‌داد در مجلس دهم هم ديده نمي‌شد. ‌‌ ‌شما عنوان مي‌کنيد اصلاح‌طلبان بايد روي آزادي و دموکراسي تاکيد کنند. اين در حالي است که در شرايط کنوني مشکلات اقتصادي و معيشتي به‌اندازه‌اي براي مردم جدي‌شده که جريان‌هاي سياسي و اصلاح‌طلبان چاره‌اي جز بيان دغدغه‌هاي اقتصادي مردم پيدا نمي‌کنند. در چنين شرايطي چه بايد کرد؟ هنگامي مي‌توان از يک اقتصاد پويا و خلاق سخن گفت که آزادي و قانون وجود داشته باشد. اين جمله‌اي است که بارها گفته شده و در آينده نيز گفته خواهد شد. مشکلات اقتصادي که امروز در کشور وجود دارد در گذشته نيز به شکل‌هاي مختلف وجود داشته است. ما هنوز نتوانسته‌ايم متکي‌بودن اقتصاد به نفت را از بين ببريم. در همه اين سال‌ها نيز اين مساله مطرح‌بوده و کارشناسان مختلف در اين زمينه اظهارنظر کرده‌اند. با اين وجود هنوز اقتصاد ما به نفت متکي است و به همين دليل نيز در شرايطي که قيمت نفت دچار نوسان مي‌شود و يا ايران مورد تحريم قرار مي‌گيرد مشکلات اقتصادي کشور افزايش پيدا مي‌کند. البته اين وضعيت تنها در زمينه اقتصادي وجود نداشته و در زمينه‌هاي سياست خارجي، مديريت فرهنگي و همچنين آسيب‌هاي اجتماعي نيز با ناکارآمدي‌هايي مواجه بوده‌ايم. امروز حاميان ديروز آقاي احمدي‌نژاد بايد نسبت به برخي مسائل پاسخگو باشند. هنوز مشخص‌نشده احمدي‌نژاد با بيش از800‌ميليارد دلار ناشي از فروش نفت چه کار کرده و در چه زمينه‌اي مصرف کرده است. مردم مطالبات جدي دارند و از اصلاح‌طلبان انتظار دارند اين مطالبات را پيگيري کنند. اگرچه برخي از اصلاح‌طلبان نسبت به پيگيري اين مطالبات سهل‌انگاري مي‌کنند. با اين وجود بنده هنوز هم اعتقاد دارم تنها نقطه اميد مردم براي بهبود وضعيت جامعه و حل مشکلات کشور اصلاحات است و تا زماني که اصلاحات زنده است مي‌توان نسبت به آينده اميدوار بود. در بين اصلاح‌طلبان شخصيت‌هاي برجسته سياسي مانند رئيس دولت اصلاحات وجود دارند که داراي پايگاه و اعتبار بالاي اجتماعي و سياسي در بين مردم هستند که بايد از چنين ظرفيت‌هايي براي بهبود وضعيت مردم استفاده کرد. همه ما بايد بپذيريم براي حل مشکلات کشور و بهبود اوضاع مردم نياز به تغييرات بنيادين و مهمي در کشور وجود دارد و تا زماني که شرايط براي اين تغييرات فراهم نشود نمي‌توان نسبت به حل مشکلات اميدوار بود. ‌‌ ‌استراتژي اصلاح‌طلبان در سال98 و در حالي که در پايان اين سال انتخابات مجلس نيز برگزارخواهد شد چه بايد باشد؟ در شرايط کنوني بايد چالش‌هاي مهم کشور را مورد بررسي قرار داد و براي آن راه‌حل ايجاد کرد. امروز کشور در زمينه سياست خارجي با چالش مواجه‌شده و به همين دليل بايد سياست خارجي کشور را با اراده مردم شکل داد تا ديدگاه آنها در عرصه بين‌المللي تعيين‌کننده باشد. اگر دولت همچنان از هجمه تندروها هراس داشته باشد و سياست‌هاي خود را به‌شکلي طراحي کند که مورد هجمه قرار نگيرد و نمايندگان مجلس شوراي اسلامي نيز از رد صلاحيت نهادهاي نظارتي هراس داشته باشند کشور هيچ‌گاه در مسير پيشرفت قرار نخواهد گرفت. اين وضعيت درباره سياست خارجي کشور نيز وجود دارد و تا زماني که سياست خارجي به اوج کارکردي خود نرسد بهبود وضعيت اقتصادي کشور دشوار خواهد بود و علاوه‌بر آن جايگاه ايران در عرصه بين‌المللي نيز به دشواري ارتقا خواهد يافت. اين وضعيت درباره اعتماد مردم نيز وجود دارد و تا زماني که اراده جمعي تصميم‌گيري نکند وضعيت به همين شکل ادامه خواهد داشت. مردم در انتخابات سال96 با شور و حماسه عظيمي در انتخابات شرکت کردند و به وعده‌هايي که آقاي روحاني مي‌دادند حساب ويژه‌اي بازکرده بودند. مردم با توجه به وضعيت ديگر کانديداي رياست‌جمهوري به آقاي روحاني رأي دادند تا ايشان تغييرات جدي در رويکرد مديريت کشور به وجود بياورد. ما بايد بپذيريم که مشکلات بنيادين و اساسي در مديريت کشور وجود دارد و برخي تصميم‌گيري‌ها اين مشکلات را تشديد کرده است. در انتخابات مردم بايد بتوانند چهره‌هاي شناخته‌شده و موثري را که امتحان خود را در مديريت پس داده‌اند، انتخاب کنند. نبايد دايره انتخاب به اندازه‌اي محدود شود که مردم به افرادي رأي دهند که هيچ‌شناختي از آنها ندارند. اصلاح‌طلبان خود را در چارچوب نظام جمهوري اسلامي تعريف مي‌کنند و قصد دارند به بهبود وضعيت کشور کمک کنند. اگر چهره‌هاي برجسته تائيد صلاحيت نشوند مجلس از تاثيرگذاري کافي برخوردار نخواهد بود. در چنين شرايطي افرادي وارد مجلس مي‌شوند که انتخاب واقعي مردم نيستند و با مطالبات مردم فاصله دارند. به‌صورت طبيعي نيز نمايندگاني که در مجلس حضور پيدا کرده‌اند قادر نيستند مطالبات جدي و اصلي مردم را نمايندگي کنند و به همين دليل مجلس با بحران ناکارآمدي مواجه مي‌شود. ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد
اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره