ايران/ « پاسداشت گفتوگو » عنوان يادداشت روزنامه ايران به قلم ابراهيم بهشتي است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
مبارکي ماه رمضان گويا تنها محدود به فيوضات معنوي آن نيست و حوزه سياسي و اجتماعي را نيز دربر گرفته است. مراسم افطاريهاي مسئولان و حتي مجموعههاي سياسي در اين ماه، چند سالي است که تبديل به يک سنت سياسي- مذهبي شده و ميرود که زمينهساز و تسهيلکننده گفتوگوهاي سياسي- اجتماعي هم بشود. چنانکه در دو هفته گذشته رئيسجمهوري ميزبان جوانان و دانشجويان، اقتصاددانان، فعالان سياسي، فرهيختگان اهل سنت، علما و روحانيون بوده و رئيس دستگاه قضايي هم برخلاف سلف خود در اين ماه سفره افطاري براي فعالان اقتصادي، دانشجويان و اصحاب رسانه گسترده است. ديدارهاي مختلف رهبر معظم انقلاب با مسئولان نظام، شعرا و ادبا، دانشجويان و اساتيد دانشگاه نيز همچون سالهاي گذشته برقرار است. در کنار اين، ميزباني وزرا يا مسئولان ديگر نهادها از کارشناسان و نخبگان و فعالان حوزه مرتبط با فعاليت خود را نيز بايد به اين فهرست افزود.
در اين ديدارها چنانکه گزارشهاي منتشر شده نشان ميدهد، ميهمانان ديدگاههاي خود درباره مسائل مبتلابه کشور را همراه با انتقادهاي احتمالي و البته راهکارهاي پيشنهادي با مسئولان در ميان ميگذارند و حرفها و استدلالهاي متوليان دستگاهها و نهادهاي مختلف را ميشنوند. نکته قابل تأمل اينکه در اين جلسات حاضران با ديدگاهها و سلايق مختلف حضور دارند و در فضاي صميمي شنونده مواضع مخالف با نقطهنظرات خود هستند اما خبري از جنجالها و واکنشهاي تند و پرخاشگرانه نيست. در حقيقت اين ديدارها تابلويي از به رسميت شناختن سلايق متفاوت در کشور است. قياس اين جلسات و اعلام مواضع در آنها با آنچه گاهي در فضاي رسانهاي و اعلام مواضع يکطرفانه و مونولوگگونه اتفاق ميافتد، اهميت و کارکرد آن را دوچندان ميکند. بدون ترديد مواضع هيجاني و صرف جناحي توأم با تهديد و افشاگري و بيان اتهامات و ادعاها تأثيرات سوء خود بر روح و روان جامعه را خواهد داشت. به هر ميزان تبادل نظرات يکطرفه و همراه با خشونت کلامي باشد به همان ميزان هم تسهيلکننده يا زمينهساز قطبي کردن جامعه و سوق دادن آن به سمت نگاههاي سياه و سفيد و زندهباد و مردهبادهاست. بيراه نيست اگر گفته شود آرامش جامعه در چنين رويکردي قرباني مطامع سياسي و جناحي ميشود و چه بسا اعتماد به کارآمدي سيستم سياسي براي برونرفت از مشکلات را نيز خدشهدار نمايد. در نقطه مقابل اما ميتوان اذعان کرد که جلسات نوع دوم و آنچه خوشبختانه در ديدارها يا افطاريهاي مورد اشاره حاکم است، به نوعي در حکم تزريق آرامش به جامعه هم هست. علاوه بر اينکه مجالي است تا در ديدارهاي رو در رو و ديالوگ گونه و بدون رودربايستيهاي مرسوم تبادل اطلاعات و تحليلها انجام پذيرد.
جلسات يادشده از منظر ديگري هم قابل تأمل و دفاع است. مجموعههاي سياسي يا اجتماعي و فرهنگي اعم از حکومتي يا مدني سابقه درخشاني از همنشيني و همفکري حتي بر سر مسائل کلان و ملي کشور ندارند. چنانکه يکي از دلايل پا نگرفتن گفتوگوي ملي و حتي برخي سوءبرداشتها درباره آن را همين نبود ارتباط بين مجموعههاي مختلف قلمداد ميکنند. طبيعي است تا گفتوگويي درنگيرد و تا جلسات مشترکي دست ندهد و مواضع شفاف و
رو در رو بيان نشود، انتظار همافزايي و حتي فکر کردن به اشتراکات و تبيين منافع ملي هم انتظار بجايي نيست. حال در شرايطي که اعمال فشارهاي خارجي مشکلات غيرقابل انکاري را بر کشور تحميل کرده و هر شخصيت يا جريان دلسوزي در انديشه چگونگي مواجهه بهتر با اين شرايط است، نشستهاي اينچنيني مجال خوبي است تا اين پيشنهادها و راهکارها با رويکردي واقعبينانه و کارشناسانه به بحث گذاشته شود. حال به هر دليل که چنين نشستهايي بين مجموعههاي سياسي پا نگرفته، ميزباني رئيسجمهوري و رئيس قوه قضائيه را بايد به فال نيک گرفت و آن را زمينهساز پروژه بزرگتر گفتوگوي ملي هم قلمداد کرد. با اين وصف بايد اميد داشت که اين ديدارها و جلسات گفتوگو با پايان يافتن ماه رمضان به نقطه پايان نرسد و البته معلوم شود که از دل اين جلسات نتايج مشخص راهبردي هم حاصل شده است.
بازار