نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
تحلیل ها

حمله 8 میلیون نفری به شمال

منبع
بروزرسانی
حمله 8 میلیون نفری به شمال
سازندگي/ متن پيش رو در سازندگي منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست در‭ ‬تعطيلات‭ ‬ميانه‭ ‬خرداد‭ ‬۹۸،‭ ‬مطابق‭ ‬برخي‭ ‬آمار‭ ‬تا‭ ‬۸‭ ‬ميليون‭ ‬نفر‭ ‬فقط‭ ‬به‭ ‬دو‭ ‬استان‭ ‬گيلان‭ ‬و‭ ‬مازندران‭ ‬مسافرت‭ ‬کردند،‭ ‬دليلش‭ ‬چيست؟ معصومه رضايي| «براساس آخرين گزارش هاي دريافتي هم اکنون ترافيک در مسير شمال به جنوب محور هراز محدوده نارنجستان تا تونل شماره يک ترافيک نيمه سنگين است. همچنين از ساعت قبل نيز در محدوده کيلومتر ۲ تا ۴ مسير شمال به جنوب محور کرج-چالوس ترافيک نيمه سنگيني ايجاد شده بود که هم اکنون در حال بازگشايي است. همچنين ترافيک در مسير آزادراه قزوين به کرج از پايانه شهيد کلانتري تا پل فرديس و در ادامه از آزادراه کرج به تهران از پل فرديس تا پل کلاک نيمه سنگين است.» اين بخشي از گفت و گويي است که صبح روز گذشته، ۱۹ خرداد ماه، سرهنگ نادر رحماني، رئيس مرکز اطلاعات و کنترل ترافيک پليس راهور ناجا با رسانه ها انجام داد و از ترافيک نيمه سنگين در چهار محور مواصلاتي پرتردد خبر داد؛ دو روز پس از تعطيلات چهارروزه ميانه خرداد ۹۸. روز جمعه ۱۷ خرداد پايان تعطيلات هفته گذشته اما ترافيک اين تعطيلات مخصوصا در جاده هاي شمالي تا دو روز پس از آن به درازا کشيد و گويي خيال تمام شدن ندارد. قصه تکراري تعطيلات در ايران ديگر اما قصه تکراري شده در تعطيلات چندروزه مسافرت به شمال کشور، اين داستان تکراري اما به همين سادگي نيست که کوله بارت را ببندي و راه بيفتي و مسافر جاده هاي شمال شوي. اينکه «چه ساعتي براي حرکت و شروع سفر مناسب است و کدام مسير منتهي به شمال ايران بايد انتخاب شود» شايد روزي در سفر بي دردسر کمک کننده بود اما چند سالي است که در تعطيلات چند روزه هيچ ساعتي از شبانه روز براي سفر به شهرهاي شمالي، انتخاب مناسبي نيست چون ترافيک جاده ها در هر صورت به علت هجوم مردم قفل مي شوند. توصيه هاي مداومي هم به خودداري مردم براي سفر به شمال وجود دارد، اما چرا با اين وجود عده اي سختي در جاده ماندن را به جان مي خرند و ساعت ها در شلوغي راه ها گرفتار مي شوند تا شايد کمتر از ۲ روز را در يکي از شهرهاي شمالي کشور به سر کنند؟ پليس اعلام کرده در روز دوم همين تعطيلات هفته گذشته ۹۰۰ هزار خودرو در جاده هاي استان هاي شمالي ايران تردد کردند و آمار جالبي هم در زمينه تعداد مسافر منتشر شده؛ به طور مثال در مراکز اقامتي استان مازندران از سه شنبه تا روز جمعه هفته پيش ۵ ميليون نفر به سر برده اند. اين آمار البته از خانواده هايي که در مازندران ويلا داشته و نيازمند استفاده از مراکز اقامتي نيستند، جدا است. مهران حسني، معاون گردشگري استان مازندران، گفته است: «روز پنجشنبه حتي در مسير بازگشت مسافران، افرادي که ۵بعد از ظهر به سمت تهران حرکت کردند، بيش از ۵ساعت در ترافيک به مرزن آباد رسيدند، يعني تنها ۲۰کيلومتر از مسير بازگشت را در ۵ساعت طي کردند.» شهرود امير انتخابي، مديرکل ميراث فرهنگي استان گيلان هم عصر پنجشنبه، ۱۶ خرداد ماه درباره هجوم مسافران به استان گيلان گفت: «از آغاز تعطيلات عيد سعيد فطر تاکنون بيش از دو ميليون و ۵۸ هزار نفر شب در مراکز اقامتي و کمپ هاي موقت و ثابت استان گيلان اقامت کرده اند. اين ميزان اقامت از تاريخ ۱۳ تا ۱۵ خرداد ماه ثبت شده است، در اين مدت بيش از ۳۳۴ هزار خودرو وارد استان گيلان شده است.» اگر از زاويه هجوم سرمايه در استان هاي مقصد گردشگري در اين ۴ روز يعني از ۱۴ تا ۱۷ خرداد نگاه شود، مي توان نکات مثبتي را در سفرهاي اين چنيني مشاهده کرد؛ اما طبق سنتي چند دهه اي گردش مالي مسافرت مخصوصا در پيک سفر تنها در شمال ايران پررونق است و ساير استان ها نتوانسته اند در بحث گردشگري مانند شمال موفق عمل کنند. اما از زاويه لذت از سفر آيا مسافران جاده هاي شمال در هفته گذشته توانسته اند تعطيلات شادي بخشي را پشت سر گذارند؟ نکته اينجاست که هيچ زماني از دوران اوج مسافرت ها، مديران استان هاي مازندران و گيلان اعلام نمي کنند اين استان ها اشباع از مسافر هستند، اما در همين هفته گذشته همدان جايي براي مسافر جديد نداشت. اتفاقي که در تعطيلات نوروز ۹۸ براي يزد هم افتاد. طول جاده تهران- کرج- چالوس ۱۸۵ کيلومتر است که در حالت طبيعي حدود ۴ ساعت و نيم طول مي کشد، اما همين مسير حدودا ۴ ساعته در روزهايي که تعطيلات چند روزه در هفته وجود دارد، به حدود ۹ تا ۱۰ ساعت مي رسد. در بعضي از تعطيلات ماندن در جاده هاي شمال کشور حتي رکورد ۲۱ ساعت را هم زده و مسير ۴ ساعته تا ۲۱ ساعت طول کشيده است. اين در حالي است که پليس راهور در بسياري از جاده هاي شمال کشور هم محدوديت تردد اعمال مي کند و با اين حال حجم سفر به اين شهر ها به قدري است که مسيرهاي شمالي با ترافيک هاي سنگين روبه رو هستند و مسافران ساعت ها در انبوه خودروها گرفتار مي شوند. چرا فقط شمال؟ «ايران کشوري است چهارفصل» جمله اي کليشه اي که همه بسيار شنيده ايم و معتقديم ايران پر از جاذبه هاي گردشگري است؛ اين کشور شهرهايي دارد در مناطقي غير از شمال، تاريخي، ثبت شده در يونسکو و البته با جاذبه هاي طبيعي، اما همچنان نتوانسته اند درصد بالايي از مسافران را براي سفر راضي کنند. ابراهيم پورفرج، رئيس هيئت مديره جامعه تورگردانان، درباره دلايل اصلي سفرهاي برون شهري به شمال به سازندگي مي گويد: شمال ايران از ديرباز براي مردم جذاب بوده و بسياري از مردم فکر مي کنند آنچه که براي آرامش به دنبال آن هستند در شهرهاي شمالي فراهم است. البته سفر به شمال کشور به نوعي تبديل به عادت شده است و گويي مردم رفت و آمد به شمال را ياد گرفته اند و همين مسئله خود تبديل به انگيزه اي شد تا مسافران شهرهاي شمالي را به عنوان مقصد سفر انتخاب کنند. به عقيده او اگر مردم صاحب ويلا هم در استان هاي شمالي کشور نباشند راه هاي دسترسي به امکانات را به راحتي مي دانند و به سادگي مکاني را براي اقامت مهيا مي کنند: «آنقدر که ويلا و امکانات در شمال کشور وجود دارد در استان هاي ديگر نيست و همه اينها انگيزه هايي را براي مسافرت خانواده ها در تعطيلات فراهم مي کند.» اما سوال مهم اين است که چرا شمال؟ در استان هاي ديگر کشور هم جاذبه هاي گردشگري فراواني وجود دارد که مي توانند مکان بسيار مناسبي براي سپري کردن تعطيلات باشند به طور مثال شهري مثل اروميه که درياچه اروميه در آن واقع شده و مي تواند به واسطه همين درياچه که گل ته آن خواص درماني هم دارد يکي از مقاصد گردشگري باشد: «استانداري ها هنوز نتوانسته اند در معرفي استان ها موفق عمل کنند. موضوعي که مديران بايد به آن توجه کنند اين است که معرفي شهرها باعث درآمدزايي و جابه جايي پول مي شود و با سفر مردم به شمال کشور تنها در يک منطقه درآمدزايي اتفاق مي افتد. بايد مکان هاي ديگري به عنوان مقصدهاي گردشگردي به مردم معرفي شود تا مردم بتوانند از آنها به عنوان جايي براي گذراندن تعطيلات استفاده کنند در واقع براي خانواده ها شرايط تازه اي براي سفر به عنوان جايگزين شمال کشور شناسانده نشده است و ممکن است با معرفي ديگر شهرها و استان ها مردم به مناطق ديگر سفر کنند.» رئيس هيئت مديره جامعه تورگردانان مي گويد: اين نکته بسيار حائز اهميت است که مردم به مکان هايي سفر مي کنند که درباره آن اطلاعات بيشتري دارند بنابراين استانداري ها و ميراث فرهنگي سهم فراواني در معرفي استان ها و جاذبه هاي گردشگري آن دارند. نبايد فراموش کرد که با وجود اينکه شبکه هاي اجتماعي در بين خانواده ها طرفداران بسياري دارند اما مديران استفاده کمتري از اين امکان براي معرفي شهرهاي خود دارند در حالي که به راحتي مي توان فضاي مجازي را مکاني براي شناساندن استان هاي مختلف به مردم در نظر گرفت. به عقيده او در معرفي جاذبه هاي گردشگري و امکانات استان ها بايد رقابت وجود داشته باشد اما اين اتفاق در کشور نمي افتد و همه اين عوامل باعث شده تا مردم بيشتر به شمال کشور سفر کنند: «مردم هم از جاذبه هاي گردشگري استان هاي حاشيه خزر اطلاع دارند و هم راه هاي دسترسي به امکانات را در اين منطقه به خوبي مي شناسند. هر چند که من معتقدم نمي توان نام سفر را به اين نوع مسافرت مردم به شمال کشور نهاد زيرا يکي از خوبي هاي سفر لذت بردن از جاده است و با هجوم مردم به شمال کشور و بسته شدن جاده ها مسافرت بيشتر کسل کننده مي شود.» براي حفظ خانواده دکتر عليرضا شريفي يزدي، جامعه شناس، درباره هجوم ناگهاني مردم در تعطيلات به مقاصد شناخته شده سفر، به سازندگي مي گويد: Çسفر در دنياي مدرن سبک زندگي به حساب مي آيد و اگرچه ايران در دوران گذار به سر مي برد اما از ويژگي هاي دنياي مدرن اين است که خانواده ها به ويژه در کلان شهر ها چون ساعات کمي را در شبانه روز با هم مي گذرانند بنابراين نيازمند سبک تازه اي از زندگي هستند که همديگر را همراهي کنند و اين اتفاق در سفر رخ مي دهد.È او درباره دلايل جامعه شناسي انتخاب شمال مي گويد: Çهر چند که موافق نيستم همه خانواده هاي ساکن تهران سر از شمال درمي آورند؛ بعضي هم وابستگاني در شهرهاي ديگر دارند و به همين دليل استان هاي ديگري را در زمان تعطيلات براي سفر انتخاب مي کنند. با اين حال براي عده اي شمال کشور نزديک ترين مکان است و خانواده ها هم به تجربه دريافته اند که اين سفر به انسجام خانواده کمک مي کند زيرا زندگي در تهران به دليل شرايطي که وجود دارد بسيار سخت سپري مي شود اما در شمال کشور تقريبا هيچ کدام از مشکلات تهران وجود ندارد.È اين جامعه شناس در پاسخ به منتقدان مسافران شمال مي گويد: Çاينگونه سفرهاي برون شهري مخصوص طبقه متوسط با بالاي جامعه است و دسته فرودست اين امکانات را ندارند ضمن اينکه طبقه فرادست جامعه هم خارج از مرزها تعطيلات خود را سپري مي کنند در نتيجه به لحاظ طبقاتي، طبقه متوسط است که براي Çبا خانواده بودنÈشمال کشور را انتخاب مي کند و کسي که اين مقوله را پديده مصرف گرايانه مي داند، جايگزيني براي آن ندارد. شريفي يزدي مي گويد: آيا براي مردم شهر تهران به جز سفر به شمال کشور زير ساخت ديگري ايجاد شده که بتوانند براي اوقات فراغت از آن استفاده کنند که هم از هجوم به شمال کشور جلوگيري شود و هم آسيب کمتري به محيط زيست وارد شود. آنچه مسلم است با وجود همه علاقه مندي مردم به شمال کشور هنوز جاده استانداردي از تهران به شمال ساخته نشده است، کساني که به مردم نقد وارد مي کنند بايد پاسخ اين سوال را بدهند که اگر همين سفر به شمال از مردم گرفته شود، آيا دچار مشکلات روحي و رواني خطرناکي خواهند شد يا نه؟ ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد