خراسان/ « آبي از «آبه» گرم مي شود؟ » عنوان يادداشت روز در روزنامه خراسان به قلم اميرحسين يزدان پناه است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
شما چه انتظاري از سفر امروز نخست وزير ژاپن به تهران داريد؟ احتمالا تعداد زيادي ممکن است پاسخ دهند که اين سفر «شينزو آبه» سفر يک ميانجي ميان ايران و آمريکا به تهران است. با توجه به فضاي رواني که در اين روزها در اطراف اين موضوع ايجاد شده چنين برداشتي ممکن است اما اين برداشت از سفر «آبه» چقدر مطابق واقع است؟ و نخست وزير يک کشور ديگر حتي کشوري مانند ژاپن چقدر احتمال دارد که بتواند واسطه حل اختلافات ايران و آمريکا باشد؟
يک ميانجي ميان ايران و آمريکا حتي براي حل اختلافات دو سال اخير دو کشور بر سر برجام بايد چند اقدام مهم انجام دهد. اول اين که بايد آمريکا را به توافق هسته اي برگرداند و تحريم هاي فراسرزميني آمريکا را حذف کند که واضح است چنين اتفاقي يک عقب نشيني بزرگ از سوي آمريکا محسوب مي شود از اين رو انتظاري محال است. دوم بايد آمريکا را وادار کند حداقل در ظاهر از اقدامات خصمانه عليه ايران دست بردارد که اين کار هم با سياست و ژست سردمداران کاخ سفيد نظير ترامپ، بولتون و پمپئو غير ممکن به نظر مي رسد . سوم آن که اساسا سياست ها ورفتارهاي منطقه اي و بين المللي آمريکا و مباني سياست خارجي و ايدئولوژي اين کشور آن قدر در تضاد با جمهوري اسلامي هست که بتوان گفت يک ميانجي نمي تواند اين حجم از اختلافات و مسائل را حل کند. اما آن چه انتظار هااز سفر آبه را تا حد زيادي کاهش مي دهد آن است که ترامپ و کاخ سفيد اگر واقعا به دنبال اعزام ميانجي بودند در آستانه سفر «آبه» تحريم عليه پتروشيمي ايران را اعمال نمي کردند و روز گذشته هم از تحريم اينستکس (سازوکار تجاري مالي اروپا براي مراوده با ايران) سخن نمي گفتند تا نخست وزير ژاپن را خلع سلاح نکنند. اکنون سوال اين است که جو رسانه اي که برخي رسانه هاي خارجي و حتي داخلي درباره اين سفر به راه انداخته اند و با عنوان ميانجي آن را برجسته مي کنند چه منشائي دارد؟
به نظر مي رسد اين فضا را بايد در ادامه «نمايش مذاکره» از سوي آمريکايي ها دانست که با هدف تکميل راهبرد «فشار» عليه ايران درحال اجراست. به راه انداختن فضاي رسانه اي که مدعي ميانجي گري «آبه» است باهدف اثرگذاشتن روي نظام محاسباتي مسئولان ايران است تا حداقل در ميان برخي مقامات اين تلقي و ذوق زدگي را ايجاد کند که شايد زمان خوبي براي مذاکره با آمريکا ايجاد شده است. همين مسئله عملا مي تواند صف متحد مقامات کشورمان مقابل دشمن را تضعيف کند. اين تلقي اشتباه و اختلال نظام محاسباتي مقامات ايران اگر در مذاکرات محرمانه با «شينزو آبه» هم وجود داشته باشد پس از گزارشي که او به ترامپ خواهد داد، عملا ممکن است پيام تضعيف صف متحد ايران مقابل دشمن را به کاخ سفيد مخابره کند.
البته اين مسئله اصلا به اين معنا نيست که نبايد حرف هاي «آبه» را حتي درباره آمريکايي ها شنيد.بلکه همه حرف هاي او را چه از جانب آمريکايي ها باشد و چه از جانب خودش بايد خيلي دقيق و هوشمندانه شنيد اما بايد مراقب پيامي که به وي صادر مي شود بود. سياست اصولي ايران هميشه اين بوده که براي همه رفتارها و سياست هاي خود منطق محکم داشته است. بنابراين اولا بايد طرف ژاپني به خوبي و عيان درک کند که جمهوري اسلامي ايران اهل منطق و گفت و گوست اما نه گفت و گو همراه با فشار و تهديد. ايران هرگز عزت ملي خود را فداي هيچ گفت و گويي نمي کند. پيام دوم که «آبه» بايد از ديدار مقامات کشورمان برداشت کند پرهيز از ذوق زدگي براي مذاکره و صفوف متحد ملت و مسئولان مقابل آمريکايي هاست. راهبرد فشار آمريکايي ها تاکنون نتوانسته است ايران را تسليم کند به همين دليل آن ها به دنبال تاکتيک هاي مکمل براي راهبردشان هستند؛ موضوعي که هم جامعه ايران و هم مسئولان بايد مراقب آن باشند.
بازار