نماد آخرین خبر

سرمقاله دنیای اقتصاد/ ماموریت دشوار «آبه»

منبع
دنياي اقتصاد
بروزرسانی
سرمقاله دنیای اقتصاد/ ماموریت دشوار «آبه»
دنياي اقتصاد/ « ماموريت دشوار «آبه» » عنوان سرمقاله روزنامه دنياي اقتصاد به قلم دکتر محسن شريعتي‌نيا است که مي‌توانيد آن را در ادامه بخوانيد: نخست‌وزير ژاپن به تهران آمده تا دو رابطه را ترميم کند، رابطه ايران و آمريکا و رابطه ايران و ژاپن. در برداشت نخست او به ماموريتي غيرممکن آمده است. در چهل سال گذشته نه ايران و آمريکا و نه ميانجي‌ها، توان ترميم رابطه نخست را نداشته‌اند. رابطه ايران و ژاپن نيز در اين چهل سال تابعي از فراز و فرود رابطه نخست بوده است. ماموريت دشوار «آبه» بنابراين از اين سفر نمي‌توان انتظار معجزه داشت، اما سفر شينزو آبه مي‌تواند آغاز جديدي باشد. مهم‌ترين اهرم ژاپن براي ايجاد تغيير در تنش فزاينده ايران و آمريکا، اعتماد و احترامي است که نزد طرفين دارد. ژاپن موتلف آمريکاست و کشوري مورد اعتماد و احترام در ميان سياستمداران و جامعه ايراني. اينکه آيا سفر نخست‌وزير با اين سرمايه، مي‌تواند آغازي بر پايان يکي از پيچيده‌ترين بحران‌هاي سياست بين‌الملل باشد، پرسشي است که اکنون به آن پاسخي نمي‌توان داد. اين بحران چونان کلافي سردرگم با ابعاد پيچيده هويتي-منفعتي شده و بازيگران متعددي از وجود و تشديد آن منفعت مي‌برند. وقتي دو کشور به مدت ۴۰ سال با يکديگر در تعارض قرار مي‌گيرند، در انداختن طرحي نو در روابط آنان حتي اگر طرفين توان و تمايل داشته باشند و ميانجي حرفه‌اي باشد، مدت‌ها به طول مي‌انجامد. بنابراين ميانجي‌گري نخست‌وزير ژاپن يک گام مهم به پيش در هزار خم پايان بخشيدن به اين بحران ۴۰ ساله است و به اندازه همين يک گام هم مي‌توان از آن انتظار داشت. مهم‌تر از اين سفر، تداوم تلاش‌هاي ژاپن براي کاهش تنش ميان ايران و آمريکاست. اگر کنش ميانجي‌گرايانه ژاپن در حد همين سفر خلاصه شود، تاثيرات آن نيز محدود به يک سفر هر چند مهم خواهد بود. اما در صورت تداوم اين تلاش‌ها مي‌توان اميد داشت که ميانجي‌گر آسيايي مورد اعتماد و داراي حسن نيت به تدريج شانس ديپلماسي و نه جنگ را براي حل و فصل تدريجي يکي از پيچيده‌ترين بحران‌هاي سياست بين‌الملل افزايش دهد. اما ترميم رابطه ايران و ژاپن دستور کار مهم ديگري است که به نوعي در سايه روايت ميانجي‌گرانه از اين سفر قرار گرفته است. رابطه اين دو کشور نيز به‌رغم پتانسيل‌هاي فراوان، در پيامد خروج آمريکا از برجام در بن‌بست قرار گرفته است. تجارت معناداري ميان دو کشور وجود ندارد، شرکت‌هاي مهم ژاپني در ايران حضوري ندارند و تقريبا دو کشور از رادار ديپلماسي اقتصادي يکديگر حذف شده‌اند. اين به آن معناست که ايران فرصت تعامل با سومين اقتصاد بزرگ جهان، برخوردار از پيشرفته‌ترين کلاس تکنولوژيک و کشوري با فرهنگي غني و شرقي را از دست داده است. از ديگر سو ژاپن يکي از عرضه‌کنندگان مهم انرژي و يکي از بازارهاي مهم صادرات و سرمايه‌گذاري و يکي از دوستان شرقي خود را از دست داده است. خسارت بن‌بست در روابط دو کشور روشن‌تر از آن است که نيازي به توضيح داشته باشد. آيا ايران و ژاپن مي‌توانند با وجود سايه سنگين آمريکا، به بازتعريف رابطه خود و کاهش خسارت‌هاي دوجانبه اميدوار باشند؟ پاسخ تاکنون منفي بوده است. همين که نخست‌وزير ژاپن پس از ۴۰ سال به ايران مي‌آيد خود نشانه روشني از نقش عامل آمريکا در به بن‌بست کشاندن اين رابطه است. اما پاسخ اين پرسش از اين پس مي‌تواند با اما و اگرهايي مثبت باشد. هند به‌عنوان ديگر شريک آسيايي مهم ايران و موتلف جديد آمريکا در آسيا، در ساليان اخير با مهارت توانسته تا حدي روابط خود با ايران را از سايه سنگين آمريکا بيرون بکشد. اينکه چابهار از تحريم معاف شد بيش از هر چيز محصول تلاش‌هاي هدفمند هند براي حفظ منافع ناشي از روابط با ايران در عين تعامل با آمريکاست. نمونه ديگر چين است که گرچه به حفظ روابط سازنده با آمريکا اهتمامي ويژه دارد، اما توانسته در شرايط پيچيده کنوني روابط با ايران را نيز حفظ کند. اما ژاپن تا کنون به بحران در روابط ايران و آمريکا نوعي نگاه سياه و سفيد داشته و از ابتدا آمريکا را انتخاب و ايران را از رادار حذف کرده بود. تجارب چين و هند نشان داده که مي‌توان نگاه پيچيده‌تري به اين بحران هم داشت و نوعي بالانس شکننده در روابط با ايران و آمريکا را حفظ کرد. افزون بر اين از منظر ساختاري، نظم مبتني بر ثبات هژمونيک رو به زوال است. زوال اين نظم به تدريج سايه آمريکا بر سياست بين‌الملل را سبک مي‌کند و در عين حال به کشورها امکان مي‌دهد فراتر از قالب‌هاي سنتي و سياه-سفيدي که در دوره پساجنگ سرد مرسوم شده با يکديگر تعامل کنند. ايران و ژاپن هم در ۹۰ سالگي يک رابطه محترمانه و دوستانه اين شانس را دارند تا نوع جديدي از روابط را در سياست بين‌الملل پسا ثبات هژمونيک شکل دهند، رابطه‌اي که گرچه عامل آمريکا مي‌تواند همچنان محدوديت‌هايي در آن ايجاد کند، اما امکان به بن‌بست کشاندن آن را نداشته باشد. ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد
اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره