آرمان امروز/ متن پيش رو در آرمان منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
قتل ميترا استاد پرونده جديدي را گشود که شايعه رکن اصلي آن است. ميترا استاد 7 خرداد به قتل رسيد و محمدعلي نجفي مسئوليت قتل همسر دوم خودش را پذيرفت که اکنون سير قضايي اين پرونده در حال انجام است. براي بسياري غيرقابل باور بود که سياستمداري آرام چنين زندگي ناآرامي داشته است که در نهايت به قتل يک زن 35 ساله منتهي و البته سبب اختلاف ميان چند حزب سياسي شود! مرگ ميترا استاد و بازداشت محمدعلي نجفي پايان کار نبود و عرصه جديدي براي طرح ادعاهايي را ايجاد کرد که يکي پس از ديگري تکذيب ميشود. در نگاه اول اين تصور وجود دارد که جرياني درصدد بدنام کردن جريان اصلاحات در فرصت باقي مانده تا انتخابات مجلس است که در انتخاباتهاي گذشته به طرق ديگري انجام ميشد و البته نتيجهاي براي رقباي اين جريان نداشت اما به هر حال در طي روزهاي گذشته فضاي سياسي متاثر از شايعات درباره زندگي خصوصي سياسيون است. ديروز سايت رويداد24 نوشت؛ «تصاويري رسيده نشانگر ارتباطات گسترده ميترا استاد در ميان فعالان سياسي اصلاحطلب است. در يکي از اين تصاوير، ميترا استاد در کنار حجتالاسلام محسن رهامي نايب دبير انجمن اسلامي مدرسين دانشگاهها و در ديگري در کنار احمد شريف دبيرکل حزب همبستگي دانش آموختگان ايران ديده ميشود. يک منبع آگاه گفته است اولين بار ميترا استاد از طريق محسن رهامي به جريان اصلاحطلب نزديک شده است.»
حضور استاد به اصرار هدا
اما رهامي در توضيح اين موضوع به رويداد۲۴ ميگويد:«اولين بار مجموعه حزب هدا چند جا ميترا استاد را آوردند و معرفي کردند و اصرار داشتند که ايشان در ليست شوراي شهر تهران قرار بگيرد. اين ارتباط هم از طريق بچههاي آموزش و پرورش و حزب هدا انجام شده بود.» به گفته رهامي، افراد معرف ميترا استاد او را به عنوان فرهنگي معرفي کرده بودند: «خانم ميترا استاد را چند جلسه با فرهنگيهاي منطقه ۲ آوردند و از سابقهاش حرف زدند که فرهنگي است و کار هنرپيشگي کرده است، به همين دليل ما رزومه نگرفتيم، چون قرار نبود ما ليست را ببنديم. از طرفي، کساني که ايشان را معرفي ميکردند آدمهاي حسابي بودند. آقاي دکتر شريف و زارعيان افراد شاخصي بودند.» رهامي ميگويد: «حزب هدا بسيار اصرار داشت که نام ميترا استاد در ليست شوراي شهر تهران قرار بگيرد و اگر قرار است از خانمها کسي براي شوراي شهر تهران معرفي شود، ايشان باشد.» رهامي ميگويد: «سه ليست موازي در تهران درآمد که يکي شوراي عالي سياستگذاري ليست اميد بود، يک ليست کمالي حزب اسلامي کار و تعدادي از احزاب و ليست سوم را هم شريف و احزاب ديگر بستند که ظاهرا خودشان هم خانم استاد را در ليستشان نگذاشتند و ايشان را به اصلاحطلبان اسلامشهر معرفي کردند.» او درباره عکسهاي خودش با ميترا استاد اينگونه توضيح ميدهد: «ممکن است اين حضور در جلسات مختلف مربوط به انتخابات شورا بوده باشد يا مراسمي مانند ايام تولد فاطمه زهرا(س). هيچ کدام از عکسهاي ايشان با بنده تکي نيست. در نمايشگاه سال ۹۶ هم ايشان با آقاي شريف حضور پيدا کرده بود و احتمالا زماني که مناظره من در غرفههاي ايلنا و ايسنا و صوراسرافيل اعلام شده خودش را رسانده است.»
حزب هدا تکذيب کرد
احمد شريف دبير حزب هدا اما معرفي ميترا استاد به ساير احزاب را تکذيب ميکند و به رويداد۲۴ ميگويد: ميترا استاد سال ۹۴ به عنوان مسئول کميته هنرمندان جبهه تدبير و توسعه به کار ستادي مشغول بود. ما آن زمان همکاري ستادي ميکرديم. ايشان وارد حزب هدا و مسئول کميته هنرمندان حزب هدا شد. شريف ميگويد: خانم ميترا استاد در جلسات مذهبي آقاي محسن رهامي شرکت ميکرد و به تبع همين رفت و آمدها، در جلسات مذهبي هيات فاطمه زهرا(س) نيز رفت و آمد داشت. بنابراين ما ايشان را به کسي معرفي نکردهايم. شريف به ادعاي رهامي در خصوص معرفي استاد به انجمن مدرسين دانشگاهها از سوي حزب هدا واکنش نشان داد و گفت: «ميترا استاد ليسانس حسابداري داشت و نميتوانست به عنوان عضو مدرسين وارد ليست شود. از طرفي ما معرفي نکرديم و ايشان اگر تلاشي کرده شخصي بوده و آن زمان آقاي رهامي هم نقش پررنگي در تعيين افراد حاضر در ليست شوراها نداشته و ليست نهايي را کسان ديگري معرفي کردند.» او حمايت حزب هدا از ميترا استاد در شوراي شهر اسلامشهر را هم تکذيب ميکند و ميگويد: «در انتخابات شوراي شهر اسلامشهر دو ليست اصلاحطلب معرفي شد و ايشان در ليست اصلي نبود و در ليست دوم بود. در انتخابات هم تلاش شخصياش بود و هيچ کسي به او در آن انتخابات کمکي نکرد. حتي يکي از گلههايش آن زمان اين بود که هيچ کمکي به او نشده بود و نتوانستيم برايش يک پوستر چاپ کنيم و حمايت سياسي کنيم. ضمن اينکه حزب هدا در انتخابات شوراها عضو ائتلاف ليست اميد نبوده که بتواند کسي را معرفي کند و اگر ميخواستيم معرفي کنيم بايد به شوراي سياستگذاري معرفي ميکرديم که تصميم گيرنده بود.»
داوري هم وارد گود شد
عبدالرضا داوري از چهرههاي نزديک به احمدينژاد و عضو دفتر او هم درگير چنين مسائلي است. الهام سلماني همسر داوري 3 روز پيش در توئيتر در زير يکي از توئيتهاي چند روز پيش داوري نوشت: «آري! اينچنين است برادر! امسال آيين و آوين ما ناخواسته و به اجبار پدر، به مدرسهاي دولتي رفتهاند تا شهريه تحصيل اين دو فرشته کوچک، صرف هزينه زندگي و اجاره مسکن پرستويي شود به نام ف.کاف که از شهريور گذشته تا امروز داوري را با دست پس زده و با پاي پيش ميکشد، هر روز… متاسفانه، راز غيبتهاي ادواري تهيهگر اتاق شيشهاي از فضاي مجازي يا مجامع سخنراني بهار در تمهيد سفر پرستو به باکو و ميعادگاه خ ياسر نهفته است». عبدالرضا داوري در واکنش به توئيتهاي همسرش «الهام سلماني» که مدعي وجود يک «پرستو» در زندگي مشترکشان شده، گفت در آستانه جدايي از سلماني است و پرستويي هم در کار نيست. انصافنوشت: «داوري در پاسخ به اين سوال که شما که چند وقتي است جدا زندگي ميکنيد. جريان اين توئيتها چيست، اظهارکرد: «نوروز پارسال که از زندان به مرخصي درماني آمدم يک موضوعاتي پيش آمد و من هم تصميمي از چند سال پيش داشتم که از ايشان جدا بشوم.» او درباره ادعاي در کار بودن يک پرستو هم گفت: «آنهايي که به من نزديکترند، چه در دفتر آقاي احمدينژاد و يا امثال خود شما، اين را ميدانيد که حداقل يک سال است به طور جدي دنبال طلاق بودم. خانواده ايشان و خانواده خودم در جريان هستند. مساله خاصي نيست، دو تا آدم در مقطعي تصميم دارند که زندگي تشکيل بدهند و يک جايي هم به اين نتيجه ميرسند که توافقي نيست و سازشي نيست و نهايتا بر اساس قانون جدا ميشوند. اين حقشان است. اينکه ماجرا را به مسائل امنيتي و پرستو نسبت بدهند برايم عجيب بود.»
بازار