فرهيختگان/
متن پيش رو در فرهيختگان منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
اگر تصور نکنيد که قلم به طنز در دست گرفتهايم، ميتوانيد به عمق واژههايي که در ادامه ميآيند، پي ببريد. ترکيب کابينه، معاونان و مشاوران دولتهاي مختلف مخصوصا در سالهاي اخير که به سبب حضور گستردهتر رسانهها، تمرکز بر ايرادات و اشتباهات بيشتر شده، نشان ميدهد در بسياري از مواقع در جمع اين افراد، کساني بودهاند که هزينه حضور و اقداماتشان بيشتر از سود و منفعتي بوده که براي دولت داشتهاند، مثال حضور بقايي و مشايي در دولت احمدينژاد از آن نمونههاي مشهور و معروف است.
دولت روحاني اما از اين منظر تفاوتي با ديگران دارد، آنجايي که در دولتهاي يازدهم و دوازدهم مجموعه کاملتري از اين افراد با دزهاي متفاوت قابل مشاهده هستند، وزيري که در جلسات ميخوابد، وزيري که در کنار تحميل هزينه سنگين چندهزار ميليارد توماني به کشور ضرورت حرفزدن با مردم و فرودستان را نميداند، معاوني که با يک تصميم و اصرارش 14 هزار ميليارد تومان از داراييهاي کشور را به باد ميدهد و... .
در ميان اين افراد اما کسي وجود دارد که بيشتر از ديگران رفتارش به چشم ميآيد و هر روز ماجرايي براي دولت درست ميکند، کسي که سمتهايي چون مشاور رسانهاي، فرهنگي و رئيس مرکز بررسيهاي استراتژيک و... را يدک ميکشد اما رفتار و سخنانش ميگويد که دقيق در نقطهاي مقابل وظايف و مسئوليتهايش قرار گرفته است. بله، درست حدس زديد منظور کسي نيست جز حسامالدين آشنا، کسي که بخش قابلتوجهي از وقت خود را صرف حضور فعال و نوشتن در توئيتر ميکند و هربار ماجرايي جديد و هزينهاي ديگر براي دولت ايجاد ميکند. پروژهاي که اين روزها آشنا در دست گرفته و توئيترش مملو از پستهايي است که به همين بهانه منتشر کرده، واکنش به سريال اطلاعاتي – امنيتي «گاندو» است، جايي که او معتقد است وقايع فيلم، تطابقي با واقعيت ندارد و اطلاعاتي که در جريان فيلم بازگو ميشود ناشي از تخيلات نويسنده است. او براي اينکه اين حرف خود را به کرسي بنشاند گويي که هيچ کار و مسئوليت ديگري برعهده ندارد، از چند روز پيش تمرکز خود را روي بخشهاي مختلف اين سريال گذاشته و کامنتهايي را درباره آن از طريق توئيتر منتشر ميکند و البته به اين کار هم اکتفا نکرده و مشغول پاسخ گفتن به برخي واکنشهاي ديگر فعالان توئيتر در فضاي مجازي هم شده است.
او اين توئيتها را با حمله به موسسه شهيدآويني آغاز کرد و بعد با توئيتي که واکنشهاي زيادي را در پي داشت کار را ادامه داد. «ماهي از سر گنده گردد ني ز دم» اظهارنظري بود که خيليها بهجاي تحليل گفتند اساسا استفاده از چنين ادبياتي چه جايگاهي ميتواند در ميان سخنان مشاور رئيسجمهور داشته باشد. در ادامه او اين ماجرا را آنقدر کشدار کرد که هر فرد خوشبين به دولت هم حساس شد که بفهمد «مگر گاندو چه گفته که حسامالدين آشنا که سوابق حضور در وزارت اطلاعات را هم دارد اينقدر بههم ريخته است؟»
آشنا البته در واکنش به انتشار اظهارات قبلياش در توئيتر هم واکنش عحيبي داشت، جايي که فيلم اظهارات چند سال پيش وي درباره رضائيان با کلي سوال و حاشيه منتشر شد ولي آشنا حاضر به پاسخگويي به اين حواشي و سوالات نشد. آشنا در اين ويدئو که مربوط به برنامه نگاه يک و مناظره با محمدحسين صفارهرندي است، گفته بود: «رضائيان يک بچهاي است که حتي نميتواند فارسي بهخوبي صحبت کند و لذا نبايد در ميان چنين خبرنگارهايي دنبال نفوذي بود.» کاربران شبکههاي اجتماعي از او دراينباره ميپرسيدند که اگر جيسون رضائيان صرفا يک خبرنگار بوده چرا آمريکا حاضر شده 7/1 ميليارد دلار از اموال ايران را برگرداند و حتي تحريم يک بانک دولتي را نيز ملغي کند؟
در اين ميان البته ناگفته نماند که حسامالدين آشنا در جريان توئيتهاي خود هيچگاه از يک مساله کوتاه نيامده و آنهم تلاش براي ايجاد يک ذهنيت ويژه از شخصيت خود ميان مخاطبان است، چهرهاي پيچيده و امنيتي. براي مثال او تلاش کرده در مسائل اطلاعاتي و امنيتي بهسرعت اظهارنظر کند حتي اگر اين اظهارنظر مجبور به عقبنشيني و تغيير موضع وي شود يا اينکه از ادبياتي استفاده کند که مخاطبان گمان کنند نويسنده در حال انتقال پيام مهمي در يک فرآيند اطلاعاتي و امنيتي است، مسيري که البته بيشتر از توفيق، دستمايه طنز فعالان فضاي مجازي شده و حتي برخي را وادار کرده دراينباره با قلم طنز مطلب بنويسند. مراجعه به توئيتر آشنا و مرور کامنتهاي برخي پستها ازجمله پست «ميگويند کلاهي در کشميري گم شده است، چهبسا زوجه هم در اين شلوغي زوجهالمرحوم را در ديار باقي پيدا کند. آنها که بهدنبال تابستاني داغ هستند ماجراهاي نيمروز را هم فراموش نکنند. آنها که مشاور امنيت ملي را نمکگير کردهاند، وزير انرژي که نمکدان شکسته را هم بهياد داشته باشند» بهخوبي توضيحدهنده اين ماجراست.
به هر روي آشنا بيش از آنکه يک مشاور قوي و مديري براي ساماندهي رسانهها، مسائل فرهنگي يا حتي فردي براي مطالعات راهبردي دفتر رئيسجمهور باشد، در خوشبينانهترين حالت در قامت يک فعال توئيتري که البته اقداماتش پر از اشکال و خطا هم هست ظاهر شده و در برخي مواقع بهجاي کمک، نقش پوست موز را براي دولت ايفا کرده است. در ادامه برخي از اقدامات آشنا در توئيتر را بازخواني ميکنيم.
وقتي گاوها بهجاي کشيدن بار بههم شاخ ميزنند!
مواضع جنجالبرانگيز مشاور نامآشناي دولت يکي دوتا نيست؛ يکي از مهمترين نمونههايش شايد گفتههاي او در مصاحبه با «انديشه پويا» باشد، جايي که آشنا در توضيح ريشههاي ماجراي دلار 4200 توماني دست به افشاگري زده و پاي خيلي از همکارانش را به ميان ميکشد.
او در توجيه تعارضات و ناهماهنگيهاي موجود ميان تيم اقتصادي دولت به ضربالمثلي چيني متوسل شده و ميگويد «وقتي زمين سخت ميشود، گاوهايي که گاوآهن را ميکشند، بهجاي آنکه بار را بکشند بههم شاخ ميزنند!» و بر اين مبنا توضيح ميدهد که بسياري از دعواها و درگيريها و اختلافنظرها -ازجمله مورد خاص خداحافظي نيلي با دولت- ناشي از آن است که برخي راهحلهاي پيشنهادي او يا خوب اجرا نشدهاند يا وقتي اجراشده به نتيجه نرسيدهاند.
مشاور رئيسجمهور در پاسخ به اين سوال که راهکار ارز ۴۲۰۰ توماني توسط کدام مغز متفکر اقتصادي در اين دولت انتخاب شد، توضيح ميدهد وقتي اوضاع سخت ميشود هيچکس مسئوليت تصميمش را قبول نميکند اما واقع ماجرا از اين قرار بود که جهانگيري در پايان جلسات مستمر با دوستانش نهايتا طرح دلار تکنرخي 4200 توماني را به جلسه آورد و اين طرح در همان جلسه با حضور نيلي، نهاونديان، رئيس بانک مرکزي و... بدون مخالفت تصويب شد و اگر کسي حرفي داشت ميتوانست همان موقع بزند.
او البته درباره جهانگيري هم حرفهايي زد که کار را براي مرزبندي اصلاحطلبان با دولت سختتر از قبل کرد. او بلندترين صدا در دولت بعد از رئيسجمهور را صداي جهانگيري ميداند و در واکنش به اين نقلقول معاون اول که «من اختيار تعويض منشيام را هم ندارم» تصريح ميکند اين تصوير بيروني درباره محدود کردن آقاي جهانگيري، تصويري است که خلق شده است و اساسا اگر جهانگيري چنين امکاني ندارد، چرا استعفا نميکند؟
حقوق ميگيرد تا ...
صحبتهاي آشنا گاهي ميان حاميان دولت نيز واکنشهاي منفي زيادي را بهدنبال دارد. او در همين گفتوگو با بياني تند به انتقادهاي کرباسچي از دولت واکنش نشان ميدهد و در پاسخ به اظهارات او مبنيبر اينکه روحاني به خواب سنگين فرو رفته، ميگويد: «براي اينکه آقاي کرباسچي از آقاي روحاني خيلي تعريف بکند کافي است که آقاي روحاني يک انتصاب را به توصيه ايشان انجام دهد. اگر آن انتصاب را انجام دهد کاملا بيدار است و اگر آن انتصاب را انجام ندهد در خواب غفلت است.» صحبتهايي که آسمان روابط دولت با هسته سخت حاميانش در حزب کارگزاران را بدجور تيره و تار کرد و در همين يک قلم واکنشهاي متعددي را از سوي اعضاي کارگزاران بههمراه داشت. کرباسچي گفتههاي آشنا را بيپاسخ نگذاشت و با دروغگو خواندن او تصريح کرد: «آشنا دارد با دروغ از دولت روحاني دفاع ميکند و حقوق ميگيرد که اين حرفها را بزند.» پاسخ کرباسچي هم البته بيجواب نماند و آشنا مجددا واکنش نشان داد تا به عميقتر شدن شکاف بين دولت و حاميانش بيش از پيش کمک کند. همين دست بگومگوها حالا رابطه دولت با کارگزاران را با چالش مواجه کرده و آينده مبهمي را براي ائتلاف آنها به تصوير کشيده است.
چرخه خونين و باطل انتقام!
اينکه رئيس مرکز بررسيهاي استراتژيک نهاد رياستجمهوري از آغاز حضورش در اين سمت چه آوردهايي براي رئيسجمهور و تيمش داشته، قابل تخمين نيست اما هزينههاي گافهاي سياسي و رسانهاي او عيان است و دهها و صدها صفحه درباره آن ميتوان سخن گفت. يکي از مصاديق اين هزينهتراشيها، توئيت معروفي بود که آشنا بعد از حادثه تروريستي حمله به اتوبوس پرسنل سپاه در شهرستان خاش منتشر کرد؛ توئيتي که در آن نوشته شده بود: «مرزبانان ما به شهادت رسيدند، اما ما در دام چرخه خونين و باطل انتقام نخواهيم افتاد. مسئوليت برعهده آمران و ديه برعهده عاقله است!»
اين در حالي بود که در اين حادثه خونبار 27 نفر به شهادت رسيده بودند و داغ آنها هنوز تازه بود و به همين خاطر افکارعمومي پاسخ قاطع به عوامل و اوامر اين اقدام تروريستي را مطالبه ميکرد. توئيت جنجالي مرد هميشه در صحنه دولت، موج گستردهاي از واکنشهاي اعتراضي را در افکارعمومي روانه دولت کرد و اين مطالبه را ايجاد کرد مسئولاني که حرف زدن بلد نيستند، لااقل حرف نزدن را بياموزند. سوال مشخص دراينباره آن بود که آيا اساسا اگر نزديکان و اعضاي خانواده آشنا هم مانند خانوادههاي شهداي سپاه عزادار ميشدند، او بازهم انتقام را چرخه خونين و باطل ميدانست يا خير؟ هرچه بود گستره و حجم واکنشها آشنا را وادار به انتشار چند توئيت توضيحي کرد تا بلکه گاف جديدش را مالهکشي کند. گوش افکارعمومي اما بدهکار نبود و توضيحات آشنا هم خريداري نداشت و به همين واسطه او ترجيح داد توئيت جنجالياش را پاک کند. جنجالي که درمجموع خيليها را به اين جمعبندي رساند که آشنا برخلاف تصور رايجي که تحتعنوان يک چهره امنيتي از او مطرح ميشود، با بديهيات مقوله امنيت نيز آشنا نيست.
تلهپاتي با خُرزوخان!
ادبيات رمزآلود مشاور رئيسجمهور در برخي پيامهاي توئيتري نيز همواره موجبات سرگرمي کاربران شبکههاي اجتماعي را فراهم آورده و دستمايه طنزپردازي آنها شده است؛ پيامهايي که بهنظر ميرسد تنها مخاطب خاصشان خود جناب آشنا بوده و کسي را ياراي فهم آنها نباشد. يکي از عجيبترين نمونههاي اين فقره، متني است که بهنظر ميرسد بناست پيامي را درباره دلار 4200 توماني به مخاطب القا کند. در متن اين توئيت که بيشتر شبيه يک الگوي رياضي است، آمده: «200/4<22/2 تدبير ايراني 4200 قويتر از تفتين ترامپي در 22/2 است.» حجم ابراز تعجب و طنازي کاربران، زير همين توئيت بهتنهايي گوياي همهچيز هست و نشان از ميزان موفقيت آشنا در رساندن پيام به مخاطلب دارد.
شاهکار ادبي ديگر آشنا توئيتي است که بعد از ماجراي کشته شدن فردي که گفته ميشد محمدرضا کلاهي - از عاملان انفجار دفتر نخستوزيري- بوده در هلند منتشر شد. توئيتي که او در آن نوشته «ميگويند کلاهي در کشمير گم شده است، چهبسا زوجه هم در اين شلوغي زوجهالمرحوم را در ديار باقي پيدا کند. آنها که بهدنبال تابستاني داغ هستند ماجراي نيمروز را هم فراموش نکنند. آنها که مشاور امنيت ملي را نمکگير کردهاند، وزير انرژي که نمکدان شکسته را هم به ياد داشته باشند!»
يکي از کاربران در واکنش به اين توئيت نوشت: «آقاى آشنا کمکم بايد شرلوک هلمز رو استخدام کنيم بياد توئيتهاى شما رو رمزگشايى کنه!» برخيها معترض شدند که اين چه مدل نوشتن است؟ و اگر حرف حسابي هست چرا بايد آن را اينگونه بيان کرد؟ و اگر هم جناب آشنا قصد تمرين واجآرايي دارند که نه الان وقتش هست نه پست و منصب او چنين اقتضايي ميکند و نه اساسا زمانه، زمانه چنين حرفهايي است. گروهي نيز معتقد بودند اگر حرف خاصي براي مخاطبي خاص هم موردنظر است توئيتر براي ارسال چنين پيامهايي فضاي چندان مناسبي نيست و بهتر است جناب مشاور از پيامک، ايميل، تلفن يا ساير ابزارهاي ارتباطي استفاده کنند.
پاتک توئيتريها به تک آشنا
حسامالدين آشنا همچنان که از مواضع اخيرش هم مشخص است، منتقد پروپاقرص صداوسيماست و از هر فرصتي براي نقد رسانه ملي استفاده ميکند. در جريان خاتمه برنامه 90 و کنار رفتن عادل فردوسيپور از اين برنامه، حسامالدين آشنا با هدف نقد صداوسيما اقدام به برگزاري يک نظرسنجي توئيتري در صفحه شخصي خود درباره حضور يا عدم حضور عادل فردوسيپور در برنامه 90 کرد که واکنش کاربران دور از انتظار وي بود و با نتيجهاي دقيقا عکس، يک سوژه جالب براي فعالان رسانهاي شد.
سوال اين نظرسنجي اين بود: «آيا با تغيير مديريت برنامه 90 موافقيد؟» که در جريان برگزاري آن، اکثر شرکتکنندگان نظر موافقي براي تغيير مديريت برنامه 90 داشتند که اين رقم 39 درصد بود، 24 درصد از مردم هم گفته بودند که اصلا اين موضوع اهميتي ندارد و 37 درصد مخالفت خود را با تغيير عادل فردوسيپور اعلام کرده بودند.
زدن ريشه پايگاه اجتماعي دولت
همه ميدانند که اگر پايگاه اجتماعي اصلاحطلبان به مدد حسن روحاني نيامده بود، او هرگز نميتوانست در انتخابات پيروز شود؛ چراکه اساسا پايگاه رايي نداشت و از ميانه دو جريان اصلي کشور در انتخاب 92 به جمع اصلاحطلباني پيوست که گزينه رايآوري را در ميدان نداشتند. اين اتفاق بهگونهاي ديگر در انتخابات سال 96 هم رخ داد و دوباره اصلاحطلبان با روحاني ائتلاف کردند تا وي بتواند به پيروزي در انتخابات رياستجمهوري دوازدهم نزديک شود. بعد از پيروزي اما درگيري جدي ميان دو جريان نزديک به روحاني درون دولت بالا گرفت و از همان روزهاي اول چالش سياسي و حزبي درون کابينه به اوج خود رسيد. در اين درگيري يکطرف کارگزارانيها با محوريت معاون اول حضور داشتند و در طرف ديگر اعتدال و توسعهايها با محوريت محمود واعظي و محمدباقر نوبخت. اين ماجراي کشدار که حالا حدودا دوساله شده، با ورود حسامالدين آشنا و حمله او به اصلاحطلبان دوباره داغ شد و حاميان بيشتر از رئيسجمهور و اطرافيانش رويگردان شدند.
حسامالدين آشنا چنديپيش در توئيتر خود نوشت: «تعداد زيادي از جوانان عزيز نواصلاحطلب سوداي نمايندگي مجلس دارند؛ اين حقشان است. مشکل از اعتبار ريخته سياستمداران بازنشستهاي است که مردم بايد به «نداي» «تکرار ميکنم» آنان پاسخ مثبت و به جوانان پرشور راي بدهند.» اين اظهارنظر البته واکنش تندي را ميان اصلاحطلبان داشت و آنها با نيش و کنايههاي تند و تيزي به استقبال آن رفتند.
علي تاجرنيا از فعالان اصلحطلب در پاسخ به آشنا گفت: «متاسفانه در مجموعه اطرافيان آقاي رئيسجمهور چهرههايي قرار گرفتهاند که عمدتا هدف آنها اين است که در عرصه قدرت باشند... . اين افراد عمدتا چهرههاي تاثيرگذاري در سپهر سياسي ايران نيستند و اگر امروز بهواسطه شرايط دولت در جايگاهي قرار گرفتهاند، نشانه اثرگذاري آنها نيست. بنابراين فکر ميکنم که نه نظرات آنها اهميتي دارد و نه اصلاحطلبان بايد خودشان را درگير اين مسائل کنند.» جواد امام، دبيرکل مجمع ايثارگران اصلاحطلب هم دراينباره ميگويد: «عملکرد اين افراد نشان ميدهد فقط فرصتسوزي کردند و اعتبار شخص رئيسجمهور را نيز از بين بردند و اقبال عمومي را نسبت به رئيسجمهور کاهش دادند.»
ناگفته نماند آشنا پيش از اين نيز به اصلاحطلبان تاخته و در تيرماه 96 گفته بود: «کاسبان بهاصطلاح اصلاحطلبي که باجخواهي رسانهاي و سياسي از رئيسجمهور را آغاز کردهاند، بدانند روحاني خاتمي نيست؛ نه تعارف ميکند نه ماخوذ به حيا ميشود.»
بازار