اعتماد/
متن پيش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
سيدعلي ميرفتاح| از فضيلتهاي رييسجمهور، يکي اين است که براي مبارزه با فساد، خط قرمز تعيين نکرده. دکتر احمدينژاد خاطرتان باشد، با حالتي عصباني جلوي دوربين رسانه ملي ظاهر شد و گفت کابينه من خط قرمز من است. همين خط قرمز هم از اتفاق تبديل به چشم اسفنديارش شد و بر او رفت آنچه رفت. روحاني اما تا اين لحظه کسي از او نشنيده که براي برادرش يا قوم و خويشش يا رفقايش سفارشي کرده باشد يا مبارزه با فساد را شرط گذاشته باشد. لااقل ما به عنوان روزنامهنگار چيزي از او نشنيدهايم، خداوکيلي رفتاري هم نديدهايم که حاکي از دلخورياش بابت دادگاه و دستگيري فريدون باشد. البته منتقدان آزادند گفتار و کردار رييسجمهور را نپسندند، به او خرده بگيرند يا نقدش کنند اما دروغ که نميتوانند بلکه نبايد به او ببندند. آمدنيوز منشأ خباثتهاي بسيار بود، خاص و عام را کم نيازرد اما بدترين کارش همين بود که به عمرو و زيد دروغ ميبست و بر دروغش پا ميفشرد، سادهدلان را برميانگيخت تا روي دروغها تحليل کنند، اخبار پشت پرده را بر ملا سازند و دروغ اوليه را آب و تاب دهند. حالا خدا را شکر آمدنيوز بسته شده، عاملش نيز به دام افتاده اما دريغ و درد که دروغبافي و شايعهپردازي برقرار است و حالا حالاها قرار نيست، دست از سرمان بردارد. همين چند روز پيش خبر ساختند که فريدون نيامده، رفت. اين خبر قبل از اينکه دولت را بدنام کند به ضرر قوه قضاييه بود و قبل از اينکه وضعيت زندانها را زير سوال ببرد، مردم را نسبت به مبارزه با فساد دچار ترديد کرد. حقيقتا مردم از مبارزه با فساد خوشحالند و همين يک کار تا حدود زيادي توانسته است، تصوير قوه قضاييه را بلکه تصوير نظام را در ذهن و ضمير مردم ترميم کند.
تاکنون درباره مبارزه با فساد حرف زياد زدهايم، شعار هم زياد دادهايم. بالاتر از اينها خط و نشان زياد کشيدهايم. 8 سال آزگار رييسجمهوري را بر صفحه تلويزيون ديدم که ميخواست ليست مفسدان اقتصادي را از جيبش دربياورد که نياورد. ديگر مقامات هم در مقام حرف زياد با مفسده و مفسد مبارزه کردهاند. اما کار مهمي که آقاي رييسي کرد همين بود که وارد عمل شد و بيملاحظه سياسي به قلع و قمع مفسدان پرداخت. نه تنها به مفاسد قوه قضاييه رسيد بلکه فرشته چشم بسته عدالت را واداشت تا بياعتنا به گرايشهاي سياسي و جناحي از باقي ارکان حکومت حسابکشي کند و تا آنجا که قانون و شرع اجازه ميدهند، مو از ماست مقامات بکشد. کور از خدا چه ميخواهد جز دو چشم بينا، مردم هم از حکومت چه ميخواهند جز برقراري عدالت؟ مبالغه نميکنم اگر بگويم همين چند ماه مبارزه با فساد، اميد اصلاح را به دل مردم برگرداند و چراغ خوشبيني و عدالت را در دلهاشان روشن کرد. منتها در اين ميان نااميدکنندگان هم بيکار ننشستند و تا توانستند در فرم و محتواي اين نهضت ايجاد ترديد کردند. گاهي دروغ جعل کردند، گاهي شايعه ساختند، گاهي راست و دروغ به هم آميختند و... . اينکه برادر رييسجمهور محاکمه شود و به زندان برود، فينفسه ارزشمند است و اعتبار نظام را در چشم مردم بالا ميبرد اما اينکه او مدت محکوميتش را نه در زندان که در خانه بگذراند همه رشتهها را پنبه ميکند و همه آن اقدامات مثبت را زير سوال ميبرد. چنين خبري- خاصه وقتي معلوم ميشود که از اساس دروغ است- جز اينکه مردم را مايوس کند و اقدامات قوه قضاييه و دولت را نمايشي جلوه دهد، ارزش ديگري ندارد ضمن اينکه احتمال سياسي بودن بلکه جناحي بودن چنين شايعهاي زياد است. منتقدان دولت از هر فرصتي استفاده ميکنند تا حرف خود را بر کرسي بنشانند و تا آنجا که ممکن است، دولت را از چشم مردم بيندازند. اما غافلند که اين کار، رقيب را نيز از چشم مياندازد و کار را بر همه ارکان نظام سخت ميکند. من ارچه در نظر يار خاکسار شدم/ رقيب نيز چنين محترم نخواهد ماند. علاوه بر اين اصولا چنين شايعهاي بيش از آنکه عليه دولت باشد، عليه قوه قضاييه است بلکه عليه نظام. قبلا هم در بعضي کانالها و سايتهاي مرتبط با منتقدان دولت ديديم که به صرافت لو دادن اخبار پشت پرده افتادند و چنين وانمود کردند که رييسجمهور در پي تبرئه برادر خويش بوده و براي مقامات خط و نشان کشيده. گاهي حتي چيزهاي بيربطي را به هم پيوند زدند تا چنين شائبهاي از رفتار و گفتار روحاني بيرون بکشند و خشم مردم را برانگيزانند. ما همه سوار يک کشتي هستيم و سوراخ کردن اين کشتي به ضرر همه است و باعث غرق شدن همه ميشود. ميخواهيد به دولت نقد کنيد، بکنيد اما فاميل را بدنام نکنيد و عرض همه را نبريد. مواظب باشيد همان منش و روش آمدنيوز از آستين خودمان بيرون نيايد.
بازار