فرهيختگان/
متن پيش رو در فرهيختگان منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
براي بررسي بيشتر ايده دولت جهت اداره کشور و ابعاد و اهداف سهميهبندي بنزين، سراغ سعيد ليلاز کارشناس اقتصادي رفتيم. آنچه در ادامه ميآيد مشروح گفتوگوي «فرهيختگان» با اين کارشناس است.
دولت روحاني ابتداي کار دولت با دونرخي بودن قيمت بنزين مخالفت کرد و حتي تاکيد داشت که اين اقدام فسادزاست و از اين رو کارتهاي سوخت از گردش خارج شد. چرا از چندي پيش به دونرخي شدن بنزين تاکيد داشته و امروز هم اين طرح دولت به مرحله اجرا در آمده است؟
اين اقدام (دونرخي شدن و سهميهبندي بنزين) نشان ميدهد دولت بالاخره تسليم نظرات کارشناسي شده است. کساني که معتقدند دولت کار غيرکارشناسي کرده است بايد توضيح دهند که کجاي اين کار غيرکارشناسي است. اين که در کوچه و خيابان اعتراض ميشود و همچنين بخش مردمي اعتراضات به اين معني نيست که تصميم دولت غلط بوده است. به اين معني است که مردم اعتراضات خود را درباره ناکارآمديها، تورمها، سوءمديريتها و... بازتاب ميدهند. نبايد فريب بخوريم و تصور کنيم اين دعواها صرفا بر سر بنزين است. در تاريخ ايران هم در 50-40 سال گذشته هر گاه ملت ايران خواسته اعتراض خود را نسبت به سوءمديريتها و بيکفايتيها نشان دهد اين اعتراض را در قالب اعتراض به قيمت بنزين يا افزايش قيمت حملونقل نشان داده است. حتي در دهه 1340 اين چنين بود. بنابراين صرف بخش مردمي اعتراضات بحق است و بعد از تورم 35 درصدي سال گذشته و تورم امسال که 30 تا 32 درصد خواهد بود و بعد از اينکه ظرف دو سال صد درصد افزايش در سطح عمومي قيمتها خواهيم داشت، بخش مردمي اين اعتراضات کاملا بحق است. ولي به اين معنا نيست که بنزين مقصر اين ماجراست يا کار غيرکارشناسي انجام شده است. تا جايي که من در جريان هستم بيش از دو سال است که دولت در اين زمينه رايزني ميکند و اتفاقا خيلي هم تاخير در اين امر داشته است.
با توجه به اين رايزني دو ساله دولت که شما هم به آن اشاره داشتيد، چرا دولت پيش از اين در برابر اين تصميم کارشناسي که از دولت دهم اتفاق افتاده بود، مخالفت کرد؟
يکي از مشکلات فقدان شجاعت و تصميمگيري آقاي روحاني بهخصوص بعد از ماجراي دي ماه 96 بود. در اين ماجرا برخي نشان دادند که حاضرند تا مرحله سرنگوني دولت و نظام هم براي پيشبرد مقاصد و منافع خود جلو بروند. اين پشت آقاي روحاني را خالي کرد. در دي ماه 96 عدهاي نشان دادند که به خاطر منافع خود حاضرند دولت، کشور و نظام جمهوري اسلامي را با هم آتش بزنند. بديهي است که اين دولت جرات تصميمات ديگر و پيشبرد مقاصد ديگري را ندارد چون کاري که در مورد موسسات مالي و اعتباري کردند کار شجاعانهاي بود و به آن نتايج تلخ انجاميد.
دونرخي بودن بنزين را قبل از اين داشتيم و خود آقاي روحاني تغيير دادند.
بله، درست است. بايد موقعيت کشور را در نظر بگيريد. الان ساختار اجتماعي ايران بسيار شکنندهتر از سال 93 است. ما در آن سال در پايان يک بحران سياسي- اقتصادي و امضاي برجام، بنزين را تکنرخي کرديم و من معتقدم بعد از اينکه مجددا مساله تحريمها حل شد دوباره کشور ميتواند اين کار را انجام دهد، براي انجام آن دير نميشود. ولي اين بهترين تصميم ممکن بود و حتي پيشنهادي که من دادم اين بود که بنزين را کوپني کنيم و ابتدا نرخ را افزايش ندهيم (نرخ سهميهاي افزايش پيدا نکند) ولي قسمت دوم قيمت (نرخ آزاد) را چهار هزار تومان بگذاريم. به هرحال به نظر من اين تصميمي که گرفتند درست است. بايد با هر وسيله ممکن ولو اينکه منابع و پول آن را در چاه بريزيم مصرف بنزين ايران را کاهش دهيم.
به نظر شما آوردهها و مهمترين دستاوردهاي اين اقدام براي مردم و دولت چيست؟
افزايش عدالت اجتماعي و کاهش شکاف طبقاتي مهمترين دستاورد اين طرح است. دومين مورد اين است که مصرف بنزين کشور حداقل 15 تا 20 ميليون ليتر در روز کاهش مييابد و اين معادل صادرات 100 هزار بشکه نفت خام در روز است. قاچاق بنزين بهشدت کاهش پيدا خواهد کرد. از همه مهمتر آلودگي هوا و ترافيک و انواع بيماريهاي تنفسي ناشي از آلودگي هوا از بين خواهد رفت، هيچ کشوري با ثروت ملي خود مانند ايرانيها رفتار نکرده است.
درآمد دولت از اين طرح چقدر خواهد بود؟
اين درآمد را قابلتوجه نميبينم، بيشتر تصورم اين است که دولت از محل کاهش مصرف سوخت ميتواند مبلغ مختصري در حدود 15-10 هزار ميليارد تومان درآمد کسب کند که اگر صرف هزينههاي عمراني کند، بهترين کار ممکن را انجام داده است. اين که شما مخير باشيد بهعنوان يک ايراني بنزين آتش بزنيد يا با پول اين بنزين دولت بتواند براي شما اشتغال بهتري ايجاد کند، کدام را انتخاب ميکنيد؟ يا اينکه پول بنزين را به خودتان بدهد و شايد بخواهيد به جاي بنزين چيز ديگري خريداري کنيد.
با توجه به اينکه رهبري هم از اين ايده دولت حمايت کردند و پيش از اين هم اختيارات داده شده به دولت بهخصوص در امور اقتصادي به حدي بود که شما نيز آن را کمسابقه خوانده بوديد تا آنجا که تاکيد داشتيد با اين حجم از اختيارات بايد شاهد تحرکات جدي از دولت بود، به نظر شما ميتوان شاهد اقدامات مثبتي از ناحيه دولت بود؟
ما هيچراهي جز حمايت از دولت آقاي روحاني و بهخصوص حمايت از جمهوري اسلامي نداريم. ملت ايران بايد اين مسيري را که در 41 سال گذشته طي کرده است، ادامه دهد هر گونه عقبگرد و انحراف از اين مسيري که تاکنون رفتيم منجر به تبديل ايران به يک ليبي يا عراق ديگر خواهد شد. من اميدوارم آن روز زنده نباشم... .
بازار