ايرنا/
متن پيش رو در ايرنا منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
بهروز اشرف سمناني| کلاهبرداران گرداننده تارنماهاي شرطبندي با کمک مثلث «شهرت»، «فضاي مجازي» و «روحيه پيروزي» توانستهاند افراد بسياري را به دام انداخته و اموال آنان را غارت کنند و بدين ترتيب صرف مقابله قضايي و انتظامي با اين آسيب اجتماعي کافي نيست و بايد از طريق آموزش و تغيير نگرش نيز با گسترش اين پديده مبارزه کرد.
«شرطبندي آنلاين» يا «اينترنتي» پديدهاي است که براساس قوانين کشور ممنوع به شمار ميآيد، اما با اين حال همچنان افرادي هستند که به دام تارنماهاي شرطبندي آنلاين افتاده و اموال خود را از دست ميدهند. بررسيهاي پژوهشگر ايرنا نشان ميدهد که تارنماهاي شرطبندي براي گرفتار کردن افراد در تور خود، از روشهاي مختلفي استفاده ميکنند تا خيال کاربران را از امنيت خود راحت کرده و با وعدههاي دروغين آنها را فريب دهند.
اينجا همه چيز براي فروش است!
تصاوير رنگارنگ، تبليغهاي چشمکزن و تصاوير زنان و مرداني که غرق در لباسهاي پرزرق و برق در حال شمردن دلار هستند، سيماي ورزشکاراني مصمم و موفق و روايتهاي فراوان از افرادي که توانستهاند يک شبه و از طريق شرطبندي به ثروتهاي افسانهاي برسند! همه اينها بخشي جدايي ناپذير از دامهاي تارنماهاي شرطبندي آنلاين هستند و بر اصول افسانههاي شاه و پريان از امکان زدن ميانبر در رسيدن به ثروت سخن ميگويند.
در تارنماهاي شرطبندي آنلاين هر دروغي براي تبليغ به نظر مجاز ميرسد. اغلب اين تارنماها اصرار دارند که فعاليت آنها به هيچ وجه غيرقانوني نيست، در حالي که اين سخن واقعيت ندارد و طبق قانون، هرنوع شرطبندي اينترنتي و شرکت در آن به هر نحوي «غيرقانوني» محسوب ميشود. براي همين منظور تارنماها تلاش ميکنند تا با دور زدن قانون و از طريق روشهاي مختلف، به کلاهبرداري بپردازند. از جمله اين روشها تغيير عنوان قمار يا شرطبندي به اصطلاح «پيشبيني» يا ادعاي سنجش صحت اقدامات سايت مذکور توسط کارشناساني غيرواقعي است.
در اين تارنماها هر چيز قابل شرطبندي است. فرق ندارد شرطبندي بر روي يک بازي غيرقانوني باشد يا ورزشي مثل فوتبال، بسکتبال، شطرنج يا راگبي. حتي بر سر اولين پنالتي بازي يا اولين کارت زرد هم شرطبندي ميشود و اين تازه اول کار است. اين تارنماها حتي بر سر رنگ لباس يک هنرپيشه در يک جشنواره خاص هم شرطبندي به راه مياندازند و افراد را تشويق ميکنند تا با حضور در تارنماي مذکور، اقدام به شرطبندي کنند. شرطبنديهايي که نه منطق و قاعدهاي دارند و نه ميتوان در آنها برنده بود. با اين حال تارنماهاي شرطبندي روش پيروزي در شرطبندي را هم به فروش ميرسانند! و تلاش ميکنند با ادعاهايي نظير شفافيت و امکان پيگيري مشکلات کاربران به صورت آنلاين، از ترديدهاي کاربران نسبت به خود بکاهند و به آنان اطمينان بدهند که خطري پولهاي آنها را تهديد نخواهد کرد.
مثلث شهرت، فضاي مجازي و اخلاق پيروزي
با توجه به غيرقانوني بودن فعاليت تارنماهاي شرطبندي، اين تارنماها بايد به شيوهاي اطمينان مخاطبان خود را به دست آورند و آنها را به شرطبندي تشويق کنند. از همين رو در کنار هم قرار گرفتن مثلث «شهرت»، «فضاي مجازي» و «اخلاق پيروزي» در کنار هم ميتواند راه را براي آنها بگشايد. اولين ضلع اين مثلث، شهرت است. اغلب تارنماهاي شرطبندي يا وابسته به افراد مشهور (سلبريتيها) هستند يا ادعاي آن را دارند. سلبريتيهايي که تارنماهاي شرطبندي از آنها بهره ميگيرند شامل دو دسته ميشوند. دسته اول افرادي هستند که در دنياي واقعي به شهرت رسيدهاند. بطور مثال تارنماهاي شرطبندي مدعي ميشوند که به يکي از ورزشکاران، هنرپيشگان يا فعالان اجتماعي وابسته هستند يا مديريت تارنما توسط فرد مشهوري انجام ميگيرد؛ جز در چند مورد استثنايي، چنين اظهاراتي دروغ است. تمامي ورزشکاران، هنرپيشگان و فعالان اجتماعي به خوبي ميدانند که چنين فعاليتي غيرقانوني است و از همين رو حاضر به همکاري با اين تارنماها نيستند. تارنماهاي شرطبندي نيز براي ادعاهاي خود سندي را ارايه نميکنند، اما استفاده گسترده از تصاوير افراد مشهور در اين تارنماها براي تبليغات، رواج دارد.
اغلب تارنماهاي شرط بندي، براي تبليغ فعاليت غيرقانوني خود روي فعاليت سلبريتيهاي فضاي مجازي حساب ميکنند.
گروه ديگر سلبريتيها را هم ميتوان سلبريتيهاي مجازي ناميد. دختران يا پسران جواني که نه کارنامه مشخصي دارند و نه معلوم است که هويت واقعي آنها چيست. سلبريتيهاي مجازي شامل افرادي ميشوند که در شبکههاي اجتماعي همچون «اينستاگرام» تصاوير خود را منتشر کرده و دنبال کنندگان قابل توجهي دارند. افراد براي آن که تبديل به يک سلبريتي مجازي بشوند و دنبال کننده جذب کنند، ممکن است دست به هر گونه اقدام محيرالعقولي بزنند و هر کاري را صورت دهند. از خواندن آهنگ تا دعوا در خيابان و فحاشي، از شوخيکردن با افراد تا به راه انداختن داستانهاي عاشقانه يا پليسي درباره خود و از انجام ورزشهاي سنگين و دشوار تا حضور در اماکن خطرناک و پريدن از ساختمانهاي دلهرهآور و از انجام رفتارهاي خارج از عرف و غيراخلاقي در برابر دوربين تا به اشتراک گذاشتن تصاوير خود در مکانهاي زيبا يا خاص. براي سلبريتيهاي مجازي مهم نيست که چگونه مشهور شوند. شهرت به هر روشي براي آنان مجاز است و هدف آنها تنها افزايش تعداد دنبالکنندگان است. بدين ترتيب اين افراد پس از مدتي که توانستند تعداد قابل توجهي مخاطب (واقعي يا غيرواقعي) جذب کنند، دست به تبليغ تارنماهاي شرطبندي زده و در فضاي مجازي تصاويري از ثروت و رفاه خود به اشتراک ميگذارند. البته که در اغلب موارد مشخص نيست اين ثروت و رفاه چقدر واقعي و حقيقي است.
شبکه اجتماعي اينستاگرام، بستري است براي رشد قارچگونه سلبريتيهاي مجازي که تنها هنر آنها، داشتن تعداد زياد دنبال کننده است.
شبکههاي اجتماعي و فضاي مجازي ضلع دوم پديده شرطبندي آنلاين را تشکيل ميدهند. بطور معمول يک تارنماي شرطبندي براي جذب مخاطبان خود، با تشکيل شبکهاي از کاربران پرطرفدار در فضاي مجازي، تبليغات دروغين و گزارشهاي نقد و بررسي، تلاش ميکند تا نشان دهند معتبر است و کاربران ميتوانند بدون ترس، يکشبه ثروتمند شوند. ويژگي اصلي فضاي مجازي آن است که تشخيص واقعيت و دروغ در آن بسيار دشوار است و يک جوان ممکن است به سادگي فريب چنين تبليغاتي را بخورد. «جيمز بنک» پژوهش حوزه شرطبندي آنلاين، از اين روش با عنوان «خطرپذيري امن» ياد ميکند و يادآوري ميکند که تحقيقات نشان ميدهند اغلب تارنماهاي شرطبندي تلاش دارند تا شرطبندي را اقدامي «مطئمن» و «خالي از خطر» تبليغ کرده و کاربران را از خطرات عيني آن آسوده خاطر سازند تا آنها ترغيب به شرطبندي شوند. وي در ادامه تاکيد ميکند که اغلب تارنماهاي شرطبندي آنلاين، به کاربران خود «توهم کنترل» بر شرطبندي را تزريق ميکنند تا جايي که فرد تصور ميکند قادر است تمامي خطرات و اتفاقات ممکن را کنترل کرده و به سرعت ثروتمند شود. در عين حال ايجاد توهم کنترل باعث ميشود تا کاربران در صورت شکست، گناه را به گردن «بخت و اقبال» خود بياندازند و به اين توهم برسند که اين شکست و از دست دادن پول تنها يک اتفاق است و دفعه بعد تکرار نخواهد شد. در نتيجه ترغيب ميشوند که بار ديگر نيز دست به شرط بندي آنلاين بزنند. وي در تحقيقات خود پرده از ارتباط ميان برخي باشگاههاي ورزشي و شبکههاي پيچيده شرط بندي اينترنتي در اروپا بر ميدارد و نشان ميدهد چگونه اين تارنماها از طريق تيمها ورزشي به تبليغ اقدامات خود مشغول هستند.
«جيمز بنک» در تحقيقات خود نشان ميدهد که تبليغ باورهايي «همچون خطرپذيري امن» و «توهم کنترل» از جمله مواردي هستند که باعث ميشوند تا افراد به شرکت در شرطبندي آنلاين ترغيب شوند.
اما اخلاق پيروزي ضلع سومي است که باعث ميشود تا دو ضلع ديگر تکميل شوند. همانطور که «جان مک ميلان» و «دلتيا ميلر» پژوهشگران حوزه آسيب اجتماعي توضيح ميدهند اخلاق پيروزي بر اين مبنا استوار شده است که افراد اگر بخواهند، قادرند که يک شبه ثروتمند شوند و اگر فردي ثروتمند نيست، ناشي از کاهلي و ناتواني خود او است. بر طبق اين اخلاق و رويکرد که در حال گسترش در جهان امروز است، افراد بايد براي رسيدن به ثروتهاي افسانهاي، هر خطري را به جان بخرند و هر ارتکاب هر عملي براي رسيدن به ثروت يک شبه مجاز است. انتشار روزافزون اين نوع نگاه به جهان در ميان جوانان باعث ميشود تا آنان با تصور اينکه چنين عملي ممکن است، دست به هر خطري بزنند و هر روش غيرقانوني و غيراخلاقي را براي رسيدن به ثروت بکار ببرند. برگزاري مسابقات تلويزيوني يا جشنوارههاي استعداديابي، رشد قارچگونه بازاريابيهاي هرمي، تلاش براي رسيدن به شهرت در فضاي مجازي و مانند آن، همه و همه در چارچوب گسترش همين روحيه ميگنجد و فرصت را براي سودجويي کلاهبرداران مهيا ميکند تا از آب گلآلود، ماهي خود را صيد کنند.
تارنماهاي شرطبندي چگونه پول شما را ميدزدند؟
طبق بررسيهاي صورت گرفته توسط پژوهشگر ايرنا، چند روش کلي براي کلاهبرداري توسط تارنماهاي شرطبندي وجود دارد. روش اول آن است که تارنما به صورت کلي کلاهبردار و غيرواقعي است. در اين روش هيچگونه شرطبندي يا مسابقهاي در تارنما برگزار نميشود. تارنما ابتدا از کاربر درخواست ميکند که براي شرکت در شرطبندي، ثبت نام کرده و سپس در هنگام ثبت نام از کاربر خواسته ميشود يا اطلاعات حساب بانکي خود را افشا کند يا يکبار به يک درگاه جعلي پرداخت وارد شده و مبلغي جزيي را در تارنما ثبت نمايد. سپس مديران تارنماي مذکور با پي بردن به اطلاعات حساب کاربر، مبالغي را از حساب وي برداشت ميکنند. در اين وضعيت فرد مالباخته که امکاني براي بازگشت پول خود از طريق تارنما را ندارد، ناچار است به سراغ پليس فتا رفته و از اين طريق اين مرجع قانوني، مبالغ خود را بازگرداند.
کلاهبرداران گرداننده تارنماهاي شرطبندي روشهاي مختلفي براي کلاهبرداري از کاربران دارند.
روش دوم کلاهبرداري اين تارنماها، برگزاري صوري چند مسابقه براي کاربران است. سپس تارنماي مذکور پس از آنکه چندبار جوايز کوچکي را به کاربر ميدهد، از وي ميخواهد تا مبالغ هنگفتتري را شرطبندي نمايد و پس از به دام انداختن وي، به او اعلام ميکند که شرط را باخته است. اين روش يک روش قديمي در کلاهبرداري است و فرد مالباخته با تصور اينکه در واقعيت شکست خورده است، حتي ممکن است متوجه نشود که از وي کلاهبرداري شده است.
روش سوم نيز آن است که کاربر پس از پيروزيها اوليه، مبالغ بزرگي را به حساب کاربري خود وارد کرده و سپس اقدام به شرطبندي ميکند. تارنما تا زماني که فرد قصد برداشت قابل توجه از حساب خود را نداشته باشد، اجازه ميدهد تا وي به کار خود ادامه دهد، کاربر نيز با تصور اينکه پولهاي مذکور در جايي امن قرار دارد به شرطبنديهاي خود ادامه ميدهد، اما زماني که قصد آن را دارد تا جوايز خود را از حساب کاربري خود خارج نمايد، تارنماي مذکور مانع اين اقدام ميشود و با بهانهها و محدوديتهاي فراوان چنين اجازهاي را به فرد نميدهد.
در نهايت فرد مالباخته تنها راهي که دارد شکايت از تارنماي مذکور به مراجع قضايي است. از همين رو است که پس از برخوردهاي قاطع دستگاه قضايي با چنين تارنماهايي، صاحبان آنها امروزه اغلب در کشورهاي همسايه و خارج از ايران زندگي ميکنند و براي پوشاندن رد پاي خود، از واحدهاي پولي مجازي همچون «بيت کوين» بهره ميبرند تا بتوانند آسانتر از گذشته کلاهبرداريهاي مورد نظر خود را انجام دهند.
اقدامات فرهنگي، پيش نياز مبارزه با شرطبندي آنلاين
گسترش فضاي مجازي در طي سالهاي اخير، باعث شده است تا ميزان شرط بنديهاي آنلاين نيز افزايش يابد. در نتيجه مسوولان انتظامي و قضايي در دو سال گذشته قدمهايي بلند براي مقابله با اين پديده مذموم برداشتهاند. با اين حال صرف برخورد انتظامي و قضايي با کلاهبرداران و گردانندگان تارنماهاي شرطبندي، نميتواند مانع از گسترش روزافزون حضور افراد در اين تارنماها شود. آنچه که اهميت دارد اين است که براي مقابله با شرطبندي آنلاين بايد با اخلاق پيروزي در معناي امروز آن هم مقابله کرد.
تبليغات تارنماهاي شرط بندي آنلاين به قدري ماهرانه و پيچيده است که صرف برخورد انتظامي و قضايي نميتواند مانع از گسترش آنها شود و بايد در سطوح فکري و فرهنگي نيز براي مقابله با آنها برنامه ريزي کرد.
گسترش اين تصور که امکان ثروتمند شدن يک شبه وجود دارد و جوانان بايد به هر طريق ممکن ثروتمند شوند، عاملي است که نه تنها بستر فکري براي حضور افراد در شرطبندي آنلاين را مهيا ميکند که زمينه ساز آسيبهاي اجتماعي ديگري همچون گسترش شرکتهاي هرمي يا تخلفات اقتصادي نيز ميشود. اخلاق پيروزي، دست جديدي از آستين رويکردهاي سرمايهدارانهاي است که باعث مي شود تا جوانان تنها به موفقيت، آن هم موفقيت مادي بيانديشند و هر آرمان و ارزش ديگري براي آنها بيارزش شود.
به رغم تلاشهاي فراوان دستگاهها براي کاهش آمار شرط بنديها اينترنتي و تعطيلي کسب و کار کلاهبرداران فضاي مجازي، به نظر ميرسد اين اقدامات هنوز کافي نيستند و مقابله با شرطبندي اينترنتي بايد از سطح قضايي و انتظامي خارج شده و به سطح آموزش و تغيير نگرش برسد. در غير اين صورت مسوولان قادر نخواهند بود مانع از رشد قارچگونه تارنماهاي شرطبندي شوند، تارنماهايي که نه تنها اموال جوانان را که اميد و اخلاق آنان را نيز به غارت ميبرند.
منابع:
- John L. McMullan and Delthia Miller, wins, winning and winners: the commercial advertising of lottery gambling, ۲۰۰۸
- James Banks, Online gambling and crime : causes, controls and controversies, ۲۰۱۴
- James F. Cosgrave, The sociology of risk and gambling reader, ۲۰۰۶
بازار