نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
تحلیل ها

صندلی خالی ایران در مجمع جهانی اقتصاد

منبع
اعتماد
بروزرسانی
صندلی خالی ایران در مجمع جهانی اقتصاد
اعتماد/ متن پيش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست حدود نيم قرن است که در اولين ماه از سال ميلادي سران اقتصادي و سياسي کشورها، سياستمداران، مديران نهادهاي مهم اقتصادي و کارفرمايان بزرگ در شهر کوچکي به نام «داووس» جمع مي‌شوند و از آينده اقتصادي جهان‌ و چالش‌هايي که زندگي بشر را تحت تاثير قرار مي‌دهند، صحبت مي‌کنند. از امروز به مدت 4 روز مجمع جهاني اقتصاد در داووس سوييس شروع به کار مي‌کند. نزديک به نيم قرن از اولين مجمعي که توسط اين سازمان سوييسي برگزار شد، مي‌گذرد. در اطلاعيه اين مجمع آمده که سه هزار کارفرما، سياستمدار و مدير اقتصادي از 171 کشور در نشست سال جاري حضور مي‌يابند. شعار اين اجلاس «طرفين يک جهان هماهنگ و قابل‌تداوم» خواهد بود. ناگفته نماند تغييرات اقليمي و گرمايش زمين نيز يکي از محورهاي مهم نشست مجمع جهاني اقتصاد خواهد بود. نشست امسال پس از اتفاقاتي همچون تنش در خاورميانه، اجرايي شدن برگزيت تا انتهاي ماه جاري ميلادي، امضاي فاز اول قرارداد تجاري ميان چين و امريکا و اختلافات سياسي و اقتصادي بين اتحاديه اروپا و امريکا پر ماجرا خواهد بود.گفته مي‌شود محمدجواد ظريف، وزير امور خارجه کشورمان به دليل تداخل برنامه‌اي در اين اجلاس شرکت نمي‌کند. طبق برنامه از قبل تعيين‌شده، گرتا تونبرگ، فعال نوجوان سوئدي محيط زيست و دونالدترامپ رييس‌جمهور امريکا از مهم‌ترين شرکت‌کنندگان در اين اجلاس هستند. انتقادهاي زيادي به مجمع جهاني اقتصاد به دليل شائبه حمايت از نظام سرمايه‌داري وجود دارد. از سوي ديگر اما اين مجمع محل مهمي براي تبادل بحث و گفت‌وگو ميان سران کشورهاي مختلف است و گفته مي‌شود اهميت خود را از دست نداده است. در اين مطلب بدون درنگ روي اين مساله، نگاهي کلي به داووس و تاريخ فعاليت آن مي‌اندازيم. تاريخچه نيم قرني مجمع جهاني اقتصاد مجمع جهاني اقتصاد در ژانويه 1971 در «داووس» تاسيس شد. هر چند در ابتدا تمرکز اين سازمان صرفا بر مسائل اقتصادي اروپا و بهبود رابطه بين شرکت‌هاي اروپايي و تا حدودي امريکايي بود، اما رخدادهاي ابتداي دهه 1970 مانند منسوخ شدن نظام برتون وودز (در اين توافق جهاني هر کشور بايد سياست پولي خود را چنان اتخاذ کند که نرخ مبادله ارز خود را به طلا گره زده و اين نرخ را ثابت نگه مي‌داشت) و جنگ اعراب باعث شد اين مجمع به مسائل اقتصادي ساير کشورها نيز بپردازد. در سال 1971 و به دنبال فسخ يکجانبه قابليت تبديل دلار به طلا توسط امريکا، نظام برتون وودز قابليت خود را از دست داد. با اين اقدام امريکا که به «شوک نيکسون» معروف است، دلار جاي طلا را به عنوان پشتوانه‌اي براي اندوخته کشورهاي جهان گرفت. اين اقدام بر کشورهاي اروپايي نيز تاثير شگرفي گذاشت. اما اتفاق ديگر ابتداي دهه 1970 جنگ «يوم کيپور» يا جنگ اعراب با رژيم صهيونيستي بود که از ششم تا بيست و پنجم اکتبر 1973 به طول انجاميد که علاوه بر قيمت نفت، اقتصاد کشورهاي ديگر را نيز تحت‌تاثير قرار داد. مجموع رويدادهاي اقتصادي و سياسي دهه ابتدايي 1970 سبب شد براي نخستين‌بار در 1974 از سران سياسي نيز براي شرکت در اجلاس دعوت شود. با رويدادهاي دهه 1970 نه تنها مسير مجمع جهاني اقتصاد از پرداختن به مسائل صرف مديريتي و اقتصادي تغيير کرد که در سال‌هاي اخير اين مجمع به عنوان مهم‌ترين رويداد اقتصادي- سياسي جهان به شمار مي‌رود که مي‌تواند پيش‌بيني از آينده اقتصادي جهان نيز باشد. «مجمع جهاني اقتصاد» مهم است با وجود اينکه مجمع جهاني اقتصاد در ابتدا براي بحث و تبادل نظر مسائل مديريتي ميان شرکت‌هاي اروپايي و امريکايي شکل گرفت، اما مسير آن به خصوص پس از اتفاقات دهه ابتدايي 1970 تغيير کرد. در اين مجمع اقتصادي، رهبران کشورهاي مختلف حضور دارند و برنامه‌هاي خود را براي سال يا سال‌هاي آينده عنوان مي‌کنند. نشست مجمع جهاني اقتصاد، از نوع نشست‌هاي مهم ديپلماتيک نيست اما حضور در آن براي لابي‌گري‌هاي اقتصادي و سياسي همچنين جذب سرمايه‌گذاري خارجي بسيار مهم است. اما آنچه مجمع جهاني اقتصاد را مهم کرده، ديدگاه‌ها و قراردادهايي است که در آن گفته شده يا به امضا رسيده است. در اين بخش خلاصه‌اي از لحظات مهم در «داووس» را مطرح مي‌کنيم. در سال 1980، هنري کيسينجر که تا سال 1975 مشاور امنيتي کاخ سفيد بود، حمله شوروي به افغانستان را به ضرر منافع امريکا دانست. مباحث جنگي و احتمال درگيري‌هاي نظامي تا مدت‌ها مجمع جهاني اقتصاد را تحت‌تاثير قرار داد؛ به گونه‌اي که در سال 1981و پيش از شروع درگيري نظامي ميان ايران و عراق‌، جمعي از استادان دانشگاه‌هاي اتريش، حمايت امريکا از عراق را به مثابه درگيري کل جهان در اين جنگ دانستند. در سال 1984 چين با مطرح کردن پروژه‌اي يک ميليارد دلاري از کشورهاي غربي خواست تا او را در واردات فناوري غربي کمک کنند. هرچند ديپلمات‌هاي کشورهاي اروپايي نياز رو به رشد چين براي فناوري مدرن غربي را «مشکل‌آفرين» توصيف کرده و از انجام آن سر باز زدند. نقطه عطف مجمع جهاني اقتصاد در سال 1990 و تنها دو ماه پس از فروريختن ديوار برلين بود. جايي که سران سياسي دو کشور در اين اجلاس يکديگر را ملاقات کرده و با سران ساير کشورهاي اروپايي نيز ديدارهايي داشتند. اين ديدار توانست تا حدودي شرايط اتحاد دو آلمان پس از فرو ريختن ديوار را بهبود بخشد. در سال 1992 نيز اتفاقي ديگر افتاد و آن دست دادن نلسون ماندلا، رهبر کنگره ملي آفريقا با اف دبليو دي کلارک رييس‌جمهور آفريقاي جنوبي بود. پيش از مجمع جهاني اقتصاد در آن سال، دي کلارک و ماندلا بر سر لغو رژيم آپارتايد مذاکره کرده بودند و حضور در داووس اولين رويارويي آنها در يک کشور خارجي بود. ثمره حضور اين دو در سوييس لغو آپارتايد در ماه مارس 1992 در آفريقاي جنوبي بود. سال 1994 نيز سال مهم ديگري در مجمع جهاني اقتصاد بود چرا که شيمون پرز، وزير امور خارجه رژيم صهيونيستي و ياسر عرفات، رهبر سازمان آزادي‌بخش فلسطين در خصوص شهرک‌سازي در نوار غزه و اريحا به توافق آزمايشي رسيدند. در سال 2002 و يک سال پس از حمله تروريستي به برج‌هاي دوقلو، در حالي که امريکا مشغول مقدمه‌چيني براي حمله به افغانستان بود، رهبران سياسي و اقتصادي جهان ضمن ابراز نگراني از ايجاد جنگ بيشتر در جهان، زمان اتمام جنگ در خاورميانه را نامعلوم توصيف کردند. اختلافات سياسي و اقتصادي در امضاي پيمان کيوتو که راهي براي کاهش توليد گازهاي گلخانه‌اي بين کشورهاي جهان به شمار مي‌رفت، در مجمع جهاني اقتصاد 2005 به اوج خود رسيد. اين پيمان قرار بود از فوريه همان سال اجباري شود اما امريکا از امضاي آن خودداري کرد. در داووس 2005 توني بلر، نخست‌وزير انگليس ضمن انتقاد از روند امريکايي‌ها در امضاي کيوتو گفت: «تفاوت‌هايي وجود دارد که لازمه حل‌و‌فصل آنها، الزام به پيمان‌ها است. براي اين کار بايد کشورها گامي به جلو بردارند. اين امر براي دورنماي اتحاد بين‌المللي و نيز زندگي مردم و بقاي آينده نسل ما مهم خواهد بود.» با شروع بحران مالي در سال 2008‌ و ورشکستگي چندين بانک جهاني و تسري يافتن اين بحران به کشورهاي اروپايي، نشست مجمع جهاني اقتصاد در سال 2009‌، وضعيت اقتصادي را رو به اضمحلال و نامعلوم توصيف کرد. 10 سال پس از شروع بحران مالي در امريکا، در حالي که اين کشور شرايطي را براي آغاز جنگ تجاري با چين آماده مي‌کرد‌، دونالد ترامپ، رييس‌جمهور امريکا در سخنراني مجمع جهاني اقتصاد در 2018 اعلام کرد کشورش براي تجارت آزاد آماده است و جهان شاهد تجديد حيات امريکا خواهد بود. چندي پس از اين سخنراني جرقه اوليه آغاز جنگ اقتصادي زده شد. گزارش آژانس بين‌المللي انرژي به مجمع آژانس بين‌المللي انرژي امسال در گزارش خود به مجمع جهاني اقتصاد ضمن اشاره به اين موضوع که سرمايه‌گذاري در انرژي‌هاي کم کربن بايد تقويت شود، گفت: «هر چه سرمايه‌گذاري در اين حوزه بيشتر باشد، سود درازمدت‌تري نصيب شرکت‌هاي نفتي مي‌شود. اين امر براي مهار گرمايش زمين بسيار حياتي است.» طبق گزارش اين نهاد حدود ۱۵ درصد از انتشار گازهاي گلخانه‌اي جهان به دليل خارج شدن نفت و گاز از زمين، همچنين استفاده بيش از اندازه از آن است. انتشار اين نوع گازها هر سال بيشتر مي‌شود و بايد برايش تدبيري انديشيد. آژانس بين‌المللي انرژي از رهبران حاضر در اين نشست خواست براي کاهش انتشار گازهاي گلخانه‌اي به بحث و تبادل نظر بپردازند. فرصت براي ايران مجمع جهاني اقتصاد‌ فرصتي براي لابي‌گري‌هاي سياسي و ديدار با فعالان و مديران شرکت‌هاي مهم و بزرگ اقتصادي است. هر چند اين نشست، به صورت رسمي در تقويم ديپلماتيک کشورها قرار ندارد اما فرصت‌هاي آن بسيار است. به خصوص اينکه شرکت‌هاي بزرگ اقتصادي با حضورشان مي‌توانند ارزيابي از پتانسيل‌هاي اقتصادي در کشورهاي در حال توسعه داشته باشند. از سوي ديگر رهبران کشورهاي در حال توسعه نيز مي‌توانند به جذب سرمايه‌گذاري خارجي براي کشورشان اقدام کنند. روز دوشنبه خبرهايي مبني بر عدم حضور سياستمداران ايراني در اين مجمع منتشر شد. حضور نداشتن نمايندگان کشور در اين اجلاس آن هم در شرايط تشديد تحريم‌ها و تنش‌هاي بين‌المللي مي‌تواند ديپلماسي بين‌المللي ايران را با چالش مواجه کند. نبايد از اين مهم غافل شد، مجمعي که در آن رهبران سياسي و اقتصادي کشورها همچنين مديران شرکت‌هاي بزرگ اقتصادي شرکت مي‌کنند‌، محلي براي توسعه اقتصادي به شمار مي‌آيد و اگر کشوري شرکت نکند، فرصت‌هاي آن را از دست داده است.
ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد