نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
تحلیل ها

شلیک به پای تیم ملی

منبع
ايران ورزشي
بروزرسانی
شلیک به پای تیم ملی
ايران ورزشي/ متن پيش رو در ايران ورزشي منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست آرمن ساروخانيان/ اسکوچيچ در نشست خبري يک بار ديگر تأکيد کرد که مربيگري تيم ملي ايران آرزويش بوده و وقتي روي نيمکت ملوان نشسته به اين فکر مي‌کرده که روزي به اين نيمکت معتبر در فوتبال آسيا برسد. ملوان اولين تجربه او در فوتبال ايران بود و بعد از آن در سه باشگاه ديگر مربيگري کرد تا ناگهان پيشنهاد فدراسيون فوتبال از راه رسيد و در 48 ساعت عجيب و باورنکردني آرزويش برآورده شد. اسکوچيچ زماني به فوتبال ايران آمد که کي‌روش روي نيمکت تيم ملي مي‌نشست. کسي که به واسطه کارنامه قطور و پرافتخارش هواداران فوتبال در هر کشوري او را مي‌شناسند. حتي اسکوچيچ هم از ملاقاتش با کي‌روش در هتل المپيک به عنوان يک اتفاق مهم ياد مي‌کند. حالا چه اتفاقي افتاده که يک مربي گمنام در نقشه فوتبال جهان بايد روي نيمکتي بنشيند که زماني سرمربي سابق رئال مادريد و تيم ملي پرتغال وزن آن را بالا برده بود؟ هر مربي امکان پيشرفت حرفه‌اي دارد و تمام مربيان مي‌توانند مراتب ترقي را طي کنند، ولي اسکوچيچ در اين شش سال کدام دستاورد درخشان را داشته که از ملوان به تيم ملي ايران برسد؟ او در نشست خبري به اتفاقات برجسته دوران مربيگري‌اش اشاره کرده تا اين انتخاب را منطقي جلوه دهد. اين توضيحات اما چيزي بيشتر از متن لاغر ويکي‌پديايش نداشت و کمتر منتقدي را راضي مي‌کند. مقبوليت اسکوچيچ براي هدايت تيم ملي ايران بعد از اين نشست هم تغيير زيادي نسبت به قبل از آن ندارد و نتوانست نگراني‌ها بابت اين تصميم را کمتر کند. هنوز هم آوردن نام اسکوچيچ به عنوان سرمربي تيم ملي ثقيل است و باورش سخت. چنين انتخابي را فقط و فقط مي‌توان با سقوط جايگاه نيمکت تيم ملي توجيه کرد. اين اسکوچيچ نيست که توانسته خودش را به مرتبه اين نيمکت ارتقا دهد، سير اتفاقات است که عامل سقوط آزاد تيم ملي در يک سال گذشته شده. بخشي از اين افت دردناک به خاطر شرايط اقتصادي و محدوديت‌هاي تحريم است که به جامعه ايران تحميل شده. همانطور که براي خريد ماشين، گوشي موبايل و حتي کفش و لباس مجبوريم سراغ گزينه‌هاي پايين‌تر برويم، فوتبال ايران هم توان کنار آمدن با هزينه‌هاي يک مربي همطراز کي‌روش را ندارد. با اين حال نمي‌توان به اشتباهاتي اشاره نکرد که وخامت اوضاع فوتبال را تشديد کرد و کار را به جايي رساند که از کي‌روش به اسکوچيچ برسيم. عملکرد فدراسيون فوتبال در عصر کي‌روش ناشيانه بود و نتوانست حاشيه‌ها را مديريت کند. تيم ملي در مقاطعي امکانات اوليه مثل زمين تمرين را نداشت و دستمزد کي‌روش و دستيارانش بارها عقب افتاد. در اختلاف بين تيم ملي و باشگاه‌ها فدراسيون نتوانست ميانجي قاطعي باشد و سياست مديران فقط پنهان شدن پشت مربي پرتغالي بود. اين سوءمديريت‌ها سطح تنش را به جايي رساند که ادامه همکاري کي‌روش با تيم ملي ممکن نبود و چاره‌اي جز قطع اين همکاري وجود نداشت. اشتباهات به اينجا ختم نشد و انتخاب ويلموتس ضربه سختي به اقتصاد نحيف فدراسيون فوتبال زد. هنوز کسي به اين سؤال پاسخ نداده که چطور قرارداد مربي متوسط بلژيکي براي سه سال و حدود سه برابر قيمتش بسته شد؟ بعد از آن هم پرداخت نکردن دستمزد اين مربي يک پاس گل طلايي برايش بود تا از سفر بلژيک برنگردد و خواهان غرامتي معادل کل مبلغ قراردادش شود. بعد از شکست‌هاي تلخ مقابل بحرين و عراق و جدايي پرهزينه ويلموتس، نه زمان کافي براي پيدا کردن يک مربي باکارنامه بود نه فدراسيون توان مالي داشت تا قرارداد چند ميليون دلاري جديدي ببندد. در اين تنگناي خودساخته مديران فوتبال يک بار ديگر مرتکب اشتباه شدند و سراغ کسي رفتند که موافقانش هنوز به تعداد انگشتان دو دست نرسيده. اسکوچيچ در نشست ديروز حرف‌هاي زيبايي زد، ولي با آنچه در يک سال گذشته بر سر تيم ملي آمده چقدر مي‌توانيم نسبت به اين وعده‌ها دلخوش باشيم؟
ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد