ديپلماسي ايراني/ متن پيش رو در ديپلماسي ايراني منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست.
در ادامه، استراتژي ها و تاکتيک هاي مساعدت امنيتي سه بازيگر و رقيب اصلي در منطقه مِنا يعني ايالات متحد، روسيه و ايران بيشتر مورد بررسي قرار خواهد گرفت. لازم است که شرايط و اهداف هر يک از اين کشورها ارزيابي شوند.
مساعدت امنيتي ايراني
اهداف- در ميان سه ارائه کننده مساعدت امنيتي، ايران کمتر از ديگران از شرايط موجود و نهادهاي کشوري حمايت مي کند و گاهي اوقات حتي برهم زننده شرايط نيز هست. با اين حال، اين بدان معني نيست که استراتژي مساعدت امنيتي ايران هدف آسيب رساندن به تماميت ارضي کشورهاي همسايه را دنبال مي کند. در حقيقت، ايران به بازيگراني با افکاري با ماهيت انقلابي مشابه خود مساعدت امنيتي ارائه مي دهد و اينگونه است که در برخي کشورها استقلال به عنوان يک عامل جانبي تحت تاثير قرار مي گيرد و هدف اصلي نيست. به بيان ديگر، مساعدت امنيتي ايران اساسا براي پيشبرد ايده آل هاي انقلاب اسلامي ارائه مي شود و تاثير جانبي آن به چالش کشيده شدن کشورهاي منطقه مِناست. براي ايران هماهنگي ايدئولوژيک خيلي مهمتر از نهادهاي به رسميت شناخته شده از سوي جامعه بين المللي از جمله دولت و مرزهاي حاکم بر آن است. چشم انداز مساعدت امنيتي از ديد ايران، يک بازيگر غير دولتي وفادار به روايت انقلابي ايران اعتبار بيشتري از يک نهاد دولتي دارد.
اين ديدگاه است که به فعاليت هاي ايران در زمينه مساعدت امنيتي در لبنان، عراق، يمن و سوريه شکل داده است. در سه مورد از اين چهار کشور بازيگران غيردولتي دريافت کننده اصلي حمايت هاي ايران هستند. براي نمونه، ايران در لبنان به دنبال افزايش نفوذ خود در منطقه به ويژه در برابر اسرائيل و عربستان سعودي از طريق افزايش قدرت حزب الله است؛ سازماني که ارزش هاي انقلاب اسلامي را درک مي کند. در حقيقت، اولين واکنش ايران به حمله سال 1982 اسرائيلي به لبنان، ايجاد حزب الله بود و اهداف مشترک به ادامه مساعدت امنيتي ايران به اين گروه انجاميد. ايران در عراق از گروه هاي شبه نظامي شيعه از جمله عصائب الحق، کتائب حزب الله و سازمان بدر حمايت مي کند؛ گروه هايي که همه به روايت انقلابي ايران پايبند و تا اندازه زيادي شکل گيري خود را به اين کشور مديون هستند. تقويت اين گروه ها ناگزير به تضعيف دولت مرکزي در عراق مي انجامد.
اهداف ايران در حمايت از جنبش حوثي ها در يمن اساسا به چالش کشيدن عربستان سعودي و جمهوري يمن به صورت مقابله با نفوذ سياسي و مذهبي سودي ها و تلاش براي جايگزيني دولت يمن با دولتي به رهبري حوثي ها، بوده است. در سوريه اقدامات ايران در راستاي ارائه مساعدت امنيتي به نفع دولت بشار اسد است، اما اين تنها هدف ايران نيست؛ ايران در عين حال از گروه هاي شبه نظامي متحد ايدئولوژيک نيز حمايت مي کند و آنها را يک سياست تضميني در صورت فروپاشي دولت اسد مي داند. حمايت مستقيم ايران از دولت اسد را مي توان نتيجه جانبي ديگر حمايت هاي ايران از حزب الله و عناصر شبه نظامي عراقي دانست که در سوريه فعال هستند؛ اگرچه اتحاد ديرينه سوريه و ايران خود انگيزه کافي براي تهران براي ارائه مساعدت امنيتي به دمشق محسوب مي شود. از اين رو، اهداف ويژه کمک هاي امنيتي ايران در منطقه مِنا را مي توان اينطور توصيف کرد:
• پيشبرد آرمان هاي ديني، اجتماعي و سياسي انقلاب اسلامي در سراسر منطقه؛
• کاهش نفوذ آن دسته از کشورها در منطقه که مخالف انقلاب اسلامي هستند؛
• تقويت بازيگران فرعي که تفکرات ايران را اشاعه مي دهند و از نمونه آنها مي توان به حزب الله، کتائب حزب الله و عصائب الحق اشاره کرد؛
شيوه ايران در ارائه مساعدت امنيتي- اختلالي که مساعدت امنيتي ايران در ماهيت دولتي کشورهاي منطقه ايجاد مي کند، با در نظر گرفتن شيوه ارائه اين مساعدت ها که متمرکز بر اقدامات سپاه پاسداران انقلاب اسلامي هستند، وارد سطح ديگري مي شود. نيروي قدس سپاه پاسداران اصلي ترين عامل و مجري برنامه مساعدت امنيتي خارجي ايران به شمار مي رود.
نقش سپاه پاسداران در کمک هاي امنيتي ايران و تاثير اين کمک ها بر شرايط دولت هاي منطقه در سه زمينه قابل بررسي است: اول اينکه سپاه در تضاد و مغايرت با اصول کنترل نهادي نوين بر کشور، بنا نهاده شده است. افراد و گروه هاي شبه نظامي که پس از سرنگوني شاه با متحد شدن و شکل دادن به سپاه پاسداران موافقت کردند، تا اندازه اي به انعطاف پذيري و آزادي عمل عادت دارند. يکي از دلايل تشکيل سپاه موافقت شوراي انقلاب اسلامي با استقلال آن از دولت رسمي تشکيل شده پس از انقلاب 1979 بود. دوم اينکه گروه هاي شبه نظامي مجزايي که بعدتر سپاه را تشکيل دادند، در حقيقت پيش از انقلاب و براي محافظت و در حمايت از روحانيت تشکيل شده بودند. از اين منظر، اولويت دادن به مذهب در برابر کشور (نهاد حاکم بر آن) يکي از مسائل اوليه در تاريخچه سپاه پاسداران به شمار مي رود. سوم و آخر اينکه با تکامل سپاه پاسداران، پايبندي آن به توسعه اصول عقيدتي انقلاب اسلامي به گروه هاي همفکر در خارج از کشور نيز افزايش يافته است. اين سه ويژگي اصلي سپاه پاسداران يعني فعاليت در خارج از چارچوب سازماني، اولويت دادن به حمايت از اسلام و روحانيت در برابر دولت، و تعهد به گسترش انقلاب در خارج از کشور، آن را به يک عامل ضد نهادي تبديل مي سازد.
با توجه به نقش محوري سپاه در ايجاد حزب الله در پاسخ به حمله اسرائيل در سال 1982 به لبنان، منافع اين سازمان تقريبا هماهنگ با ايران ترسيم شده است. اين سازمان از همان ابتدا براي فعاليت به کمک هاي مالي و نظامي سپاه پاسداران وابسته بوده و از اين رو، موضع گيري سياسي آن تا اندازه زيادي مشابه حامي آن است. همانند حزب الله لبنان، گروه هاي شبه نظامي عراقي دريافت کننده مساعدت امنيتي ايراني ديدگاه هاي ايدئولوژيک مشابه سپاه پاسداران دارند. ايران در تشکيل سازمان بدر در دوران حکومت صدام حسين بر عراق در سال 1982، نقش کليدي داشت. در سال 2003 هم مداخله نظامي به رهبري ايالات متحده در عراق به واکنش هاي سياسي تحريک کرد و به ظهور کتائب حزب الله و عصائب الحق تحت حمايت ايران انجاميد. همه اين گروه هاي تحت حمايت سپاه پاسداران ايران را قادر مي سازند تا نفوذ چشم گيري در دولت عراق داشته باشد.
در رابطه با ارتباط بين ايران و حوثي ها در يمن بايد گفت که آنها از منظر عقيدتي شيعه چندان به يکديگر نزديک نيستند و منافع مشترک در تمايل به مقابله با نفوذ سعودي ها در يمن ايران را به مساعدت امنيتي به اين گروه ترغيب کرده است.
منبع: کارنگي اهدا براي صلح بين المللي
بازار