جام جم/ کارنامه شگفتانگيزي است اين کارنامه سيدمهدي شجاعي. تداوم او بر مسيري که سه دهه است ميپيمايد، تحسينبرانگيز است. کمتر نويسندهاي با چنين تمرکزي بر حوزهاي مشخص سراغ داريم که تا اين حد تمرکز را با تدارم جمع ببندد و محصول اين رفتار بشود دهها کتاب. شجاعي را بهعنوان خالق بخشي از زيباترين نثرهاي ادبي و داستاني در حوزه ادبيات ديني ميشناسيم. آثاري که ممکن است نمونههاي مشابه داشته باشند؛ اما نکتهاي که شجاعي را در اين مسير از ديگران جدا ميکند، همان تمرکز و تداوم در عين توليد باکيفيتاست. او سالهاست آثار بسياري را براي مخاطبان کودک و نوجوان با مضامين ديني منتشر کرده و در اين راه شيوههاي مختلفي را آزمودهاست. همه نويسندهها و اهالي کلمه ميدانند که سر و کار داشتن با کودکان و نوجوانان با ابزار کلمه چه پيچيدگيهايي دارد. اين پيچيدگي را علاوه کنيد با اين ملاحظه که نويسندهاي بخواهد از دين براي کودکان و نوجوانان بنويسد. بديهي است که کارش سختتر ميشود، چراکه بايد از مقولهاي کلان براي کساني بنويسد که شايد آمادگي مواجهه با امور کلان را نداشته باشند. سيدمهدي شجاعي از اين لحاظ، يعني از اين لحاظ که توانسته دههها نويسنده آثار مذهبي براي کودکان و نوجوانان باشد و آنها را با دين مانوس کند و چهبسا آشتي دهد، استثناست. همه اينها را بگذاريد کنار اينکه او، راهپيمايي مداومش در اين مسير را سازماندهي هم کرده و سالهاست در انتشاراتي معتبر «نيستان» به صورت متمرکز آثارش را منتشر ميکند. از شجاعي اخيرا کتاب «دين به چه درد ميخورد؟» منتشر شدهاست. مثل هميشه آقاي نويسنده رفته سراغ يافتن پاسخ براي پرسشي اساسي. او بلد است کي کدام سوال را بپرسد و پاسخش را بيابد. ميداند که بايد همينقدر سرراست با ماجرا برخورد کند. ما اينجا اما عجالتا رفتهايم سراغ کتابهاي داستاني سيدمهدي شجاعي که مضامين مذهبي را براي بچهها پروردهاند. او تعداد بسياري کتاب غيرداستاني با مضامين مذهبي هم براي بچهها و هم براي بزرگسالان منتشر کرده است، اما در اينجا صرفا بر آثار مذهبي او براي کودکان و نوجوانان متمرکز شدهايم؛ بر برخيشان.
سلام بر وحي
از صدر اسلام
بگذاريد از تازهترين اثر داستاني سيدمهدي شجاعي براي بچهها شروع کنيم که مضموني مذهبي دارد؛ «سلام بر وحي». شجاعي که پيش از اين به عنوان نويسندهاي با توانايي کشف و بسط و در عين حال بيان ساده انواع مضامين ديني و اجتماعي براي مخاطبان کودک و نوجوان شناختهشدهاست؛ در آثار جديد خود سعي کرده تا با تلفيق نوشتار ساده شيوا و داستاني خود با هنر تصويرگران برجسته بر پويايي اثر خلقشده توسط خود افزوده و کتاب حاصل از اين همکاري را نه به عنوان يک اثر نوشتاري محض، که بهعنوان يک اثر هنري چند منظوره ارائه کند. متن داستان بازنويسي سادهاي از يک داستان مشهور در صدر اسلام است. داستان سه روز روزهداري خانواده حضرتعلي(ع) و بخشيدن افطار به نيازمندان که درنهايت و در سومين روز با همراهي رسولخدا(ص) و پذيرايي بهشتي از اين خاندان گرانقدر همراه ميشود.
ماجراي يک نامه
به ايران با عشق
اين بار هم قصه، قصهاي است که بارها شنيدهايم اما خب مثل هميشه انتظار داريم سيدمهدي شجاعي آن را طوري روايت کند که بخوانيمش. او اين داستان را به شکلي قلمزده که خواندنش براي کودک و بزرگسال جذاب است.
در اين سبک کتابها شجاعي به نکاتي اشاره ميکند که در کمتر جايي خوانده يا شنيدهايم. کتاب ماجراي يک نامه از همين دست است.
ماجراي يک نامه را از زماني روايت ميکند که پيامبر اسلام براي خسرو پرويز پادشاه ايران نامه مينويسد. همهمان اين ماجرا را در کتابهاي تاريخ و حتي در کتابهاي درسيمان شنيدهايم، اما برويد ببينيد سيدمهدي شجاعي با آن چه کرده است.
شجاعي اين داستان را با بياني شيرين براي گروه سني ب و ج نوشته است و سيدحسامالدين طباطبايي تصويرگري آن را بر عهده داشته است.
در راه مانده
پيامبر مهربانيها
سيدمهدي شجاعي کتاب «در راه مانده» را با اين هدف نوشته تا گوشهاي از سخاوت پيامبر(ص) و خاندانش را در قالب قصهاي شيرين به همراه نقاشهاي زيبايي از فرهاد جمشيدي به کودکان و نوجوانان
عرضه کند.
در راه مانده، داستان پيرمردي را روايت ميکند که در سفري تمام دارايياش و حتي کفشهايش را از دست ميدهد و در راه مدينه از بيابانها و مسيرهاي صعبالعبور با گرسنگي، تشنگي، زخم و خستگي خود را به پيامبر مهربانيها ميرساند.
بخشندگي و سخاوت پيامبر شهره بود. پيرمرد با دلي پر اميد راهي مسجد ميشود و احوالات خود را بيان ميکند، پيامبر که خود گرسنه و بدون دارايي بود او را راهي خانه حضرت فاطمه(ع) ميکند. حضرت گردنبندي را به او ميدهد و اين گردنبند آغاز خير و برکتي در زندگي چندين نفر ميشود... . اما خب ميدانيد که بايد خود قصه را بخوانيد. اين که ما برايتان تعريف ميکنيم، فرسخها فاصله دارد با قلم شيرين آقاي شجاعي.
با تو سخن گفتن
اپراتور خدا
در اين کتاب هم هدف سيدمهدي شجاعي، صرفا قصهتعريفکردن نيست. او مثل هميشه ميخواهد طي يک قصه، به پرسشي بنيادين در مقولات مذهبي براي کودکان و نوجوانان پاسخ گويد؛ پرسشي که دغدغه بسياري از والدين هم هست: آيا ميتوانند با فرزندانشان درباره موضوع پيچيدهاي چون خدا صحبت کنند؟ آيا بچهها را ميتوان با مفاهيمي چون خدا، پيامبر، جهان آخرت، آفرينش و هستي، تکليف، عبادت و مانند آن آشنا کرد و درباره آنها بحث کرد؟
اما شجاعي خوب ميداند که حرف زدن درباره خدا از اين جهت حائز اهميت است که ميتواند بهترين راه برآوردن مهمترين نيازهاي کودکان باشد؛ زيرا کودکان بيش از بزرگسالان خود و اطرافيانشان را نيازمند به تکيهگاه قوي و مهرباني ميبينند که قادر است همه آرزوهاي آنها را برآورده سازد. در کتاب «با تو سخن گفتن» خداداد پسري است که به دنبال راه ارتباط صحيح با خداوند مسيري را طي ميکند تا به جواب برسد...
شانه؛ علي نشانه؛ شجاعت
سفر به عاديات
شجاعي خوب ميداند که داستانها و قصهها نقش سازندهاي را در تربيت و شکلگيري شخصيت کودکان و نوجوانان ايفا ميکند. قصه اين کتاب او، شأن نزول يکي از سورههاي مبارکه قرآن کريم است. سوره والعاديات که از سورههاي کوچک قرآن است.
اين سوره را عاديات نيز مينامند، زيرا خداوند در آيه اول، به آنها سوگند ياد کرده و از آنها سخن گفته است.
سوره عاديات با توصيف جهادگران و ترسيم صحنه نبرد، به ناسپاس بودن انسان در برابر پروردگارش و بخيل بودن او بهدليل مالدوستي و دنياپرستياش اشاره ميکند و احوال روز قيامت و چگونگي روز جزا را يادآور ميشود. اين سوره بعد از جنگ «ذات السلاسل» نازل شد. تصويرگري اين کتاب هم که بهعهده فرهاد جمشيدي بوده بهخاطر همسو بودن و توجه به جزئيات جذابيت آن را دو چندان کرده است.
بازار