کيهان/ « روز قدس، کابوس اختاپوس » عنوان يادداشت ميهمان روزنامه کيهان به قلم محمدهادي صحرايي است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
اى خدايى که پاداش عمل بندگان را بيش از آن عمل مى دهى. عفوات از فضل و احسان، و عقوبتت بر آيين عدالت است و هرچه تقدير کنى خير ما در آن است. عطا را به منت نياميزى و اگر منع کنى،
نه از روى ستم است. شکرگزارت را پاداش نيک دهى و ستايشگرت را جزاى خير. درِ بخشايش به روى بندگانت گشوده اى و آن را توبه ناميدهاى و گفتهاى توبه کنيد، توبهاى از روى اخلاص که پروردگارتان، گناهانتان را محو کند. تو خدايي هستى که در معامله با بندگانت، همواره به سود آنان مىافزايى. ما را به دين برگزيده و آيين پسنديده و شريعت آسانت هدايت کردى و ديدگانمان را بينا ساختى که به تو تقرب جوييم و به مقام کرامتت برسيم. خدايا با رمضان، ما را افضل امتها نمودي و از ميان پيروان آيينهاي ديگر برگزيدى. ماه رمضان در ميان ما بس ستوده زيست و ما را همنشين و يارى نيکو بود و گرانبهاترين سودها را به ما ارزانى داشت، اما چون زمانش به سر رسيد و مدتش پايان يافت، آهنگ رحيل کرد.(1)
و زينالعابدين بگويد و ما زمزمه کنيم و از ديده اشک حسرت بريزيم. بر فرصتي که از دست ميدهيم و از غفلتي که گرفتارمان کرده و از روزمرگي که از راهمان به در برده و از نفسي که ما را از نفس انداخته و زمام امور از دستمان گرفته. بر خوان گستردهاي نشستهايم که نانش نور است و آبش عافيت و هوايش خوشايند جان و همساز
با فطرت. به بيدارياش جايزه ميدهند و به خوابش پاداش. ميهمانانش نور ميخورند و نور ميآشامند و نور ميبينند و نور ميگويند و نور ميشنوند و نور ميافشانند و نگاهشان را اکرام و اطعام و انعام و اجلال
صاحب سفره، خيره کرده است. طعم غذايش بهشتي و قوتش قوت قلب است و قدرت عقل و قيم ايمان. آنکه فرموده اندرون از طعام خالي دار تا در او نور معرفت بيني، منظورش به مناسک رمضان گره خورده بود و تجربه امساک چشيده بود که چنين کشف و شهود کرده وگرنه هر گرسنگي که چراغ دل نميافروزد و زلف معرفت شانه نميکند.
عجب از آدمي که دوران کودکيِ به سر نيامده را به اميد بزرگي به سر ميبرد و در بزرگي براي کودکي دلتنگي ميکند. آنقدر وقت خود صرف فراهم کردن مقدمات زندگي ميکند که وقتي براي زندگي کردن نميماند که بيابد. سلامتياش را صرف کسب مال ميکند و بعد از آن مالش را صرف بازيابي سلامتياش ميکند. امروزهاي خود را براي فرداهاي آيندهاي که او را به مرگ ميرساند قرباني ميکند و از عاقبت ديگران عبرت نميگيرد. خبر را اشتباه شنيده. چنان براي دنيا تقلا ميکند که گويي مرگي در پيش ندارد و چنان از آخرتش غافل است که گويي زندگي جاويد دارد و اين تازه خوب ماجراست. در کنار حلالش به حرام دست مييازد و براي حرامش رندي ميکند و... و نميداند که
مال دنيا، مال دنياست نه آدمي. و در دنيايي که از حلالش سؤال ميکنند و در حرامش عِقاب، بايد به خدا پناه برد و چون کودکان در بازار، دست انبياء و امامان، محکمتر فشرد.
ماه رمضان نقطه سرِ خطي است که خدا با آن به ما فرصت دوباره نوشتن داده است تا از نو شروع کنيم و از نو زندگي کنيم. ميهمانمان کرده و از سر تا به پايمان را غرق در نعمت و برکت و رحمت و مغفرت کرده است. از سرِ صفا و بندهنوازي، خود را صاحب روزه ما دانسته و خود مزدش را به جيبمان ميگذارد. دعايمان مستجاب و توبهمان قبول و عذرمان پذيرفتني است. خداست و بخشودن بندهاش را دوست دارد. اگرچه از اعماق قلب و ارتعاشات فکر و احوال درونمان آگاه است ولي با اين وجود گويي گوش به دهانمان رسانده و خوب به حرفهايمان گوش ميدهد تا به او چه ميگوييم و از او چه ميخواهيم. خداست و شنيدن و بخشيدن را دوست دارد. شيطان را براي راحتي ما به زنجير کشيده ولي نفس را به خودمان سپرده تا خود را در مبارزه با او قوي کنيم و لذت پيروزي بچشيم. خداست و پيروزي بندهاش را دوست دارد.
با تمرين بندگي است که ميشود زندگي را از نو آغازيد. بندهاي که رمضان از سر گذرانده و در مبارزه با نفس پيروز گشته و به خودباوري رسيده ميتواند جهان آرمانياش را بسازد. جهاني که مناسباتش
بر مبناي بندگي و خدمت است و ارزش بشر بر آدم بودن. مستکبر و مستضعف ندارد. مردمانش نه ظلم ميکنند و نه ظلم ميپذيرند. جنگل منظم نيست، مزرعهاي است با شکوه و پرتلاش و پرنشاط، که به اميد بازار قيامت و زندگي جاويد آخرت، استعدادهاي انساني را ميروياند و خرمن زياد ميکند. کوثري نه تکاثري.
انقلاب اسلامي، فريادگر همين زندگي آرماني است که نهايت آمال انبياء و اولياي خدا بوده و سخنش همان است که موساي کليم به فرعون گفت: أَدُّوا إِلَيَّ عِبادَ الله إِنِّي لَکُمْ رَسُولٌ أَمين(2)و با اين دعوت، تحدي کرد و مردم ستمديده و پهلوي زده ايران را آزاد کرد، همانگونه که قيام موسي به نجات بني اسرائيل از دست فرعون انجاميد و امورشان را به دستشان داد. جمهوري اسلامي که امروزه در جهان به آزادگي و استقامت و پيروزي شهره است « با احساس قدرت و عزتي که با انقلاب اسلامي در کشور و مردم نهادينه کرد و با تکيه بر ظرفيّت بسيار بالايي که دارد و تجربياتي که قضاياي گوناگون حاکي از آنهاست در يک مبارزه عظيم با جبهه ظلم و استکبار است»(3) و اين مبارزه يک دعواي بيهدف نيست، منشأ رشد و تکثير قدرت و شکوفايي استعدادها و توليد اعتماد به نفسي است که دشمنان و بدخواهان، بعد از ناتواني و نااميدي از جنگ سخت نظامي، دائماً درصدد از بين بردن آن هستند.
تلاش براي تحديد قدرت علمي و تکنولوژيک ايران با امثال برجام، تهديد فرهنگ ايرانيان با سند 2030، تحميل اسناد الزامآور اقتصادي نظير پالرمو، FATF و هزاران تلاش ديگر که توسط نفوذيها و غربزدهها انجام شده و ميشود هدفي جز جلوگيري از شتاب شديد و رشد سريع و جهش خيرهکننده جمهوري اسلامي ندارد. کشوري که روزي مرتع سران و مستشاران غربي بود و حاکمانش برده فراعنه و مرعوب غرب بودند امروز صداي صلوات سربازانش پشت ديوار اسرائيل به گوش ميرسد و کشتي ملکه را در گوشه خليجفارس قفل ميزنند و گلوبال آمريکايي را مياندازند و عينالاسد را گور دسته جمعي تفنگداران کدخدا ميکند و با ماهواره پشت ديوارهاي کاخ سفيد و ديمونا را ميبيند، ما با هزينهاي اندک و باورنکردني به فضا رسيديم ولي گاو شيرده و سوگلي کدخدا با 500 ميليارد دلار هنوز به صنعا نرسيده است و در زمانيکه «دکتر ترامپ» مضحکه جهان شده، در حياط خلوت آمريکا محصولات معامله ميکنيم و اين براي شيطان پذيرفتني نيست.
ملت ايران به فضل خدا در گام دوم انقلابشان به غير از عبور از غرب، عبور از افکار پوسيده غربزده و نفوذيها را هم شروع کرده است. به جاي خام فروشي و سرمايهسوزي، محصول ميفروشد؛ به جاي بازي بردبرد با دشمنان، به صورت جدي به دنبال معامله واقعي با خريداران است؛ به جاي اعتماد به امضاي دشمنِ دروغگو، با اعتماد به نفس کارِخود ميکند؛ به جاي نقد دادن و خريدنِ «تقريباً هيچ»، طلا ميگيرد و محصول ميفروشد؛ به جاي ذلت اينستکس و نفت در برابر دارو و غذا، بنزين در ازاي طلا ميدهد و در برابر دشمنان، مقتدر است نه منفعل؛ به جاي وعدههاي محرمانه، در پهنه دريا و با پرچم افراشته معامله ميکند و... و اگرچه فرمودند «انفعال و انحراف دو آسيب محيطهاي جوان از جمله دانشگاه است»(4) ولي در ميان مسئولين نيز آفتي است که بايد با خودسازي و تقويت مباني معرفتي برطرف شود و با شروع چله دوم انقلاب از اين مديران نيز بايد فاصله گرفته شود و به دنبال دولت و مجلس انقلابي و با نشاط بود.
در اين چهل سال نهال انقلاب، بيش از صدها سال رشد کرده و امروز تناور شده و شاخ و برگش در بلاد اسلامي گسترده گشته است. امروزه صدور انقلاب اسلامي از کنترل دشمنان خارج شده و آزادگان و جوانمردان جهان، راه خود را يافتهاند که رژيم کودککش صهيون در آستانه روز قدس به هول و هراس افتاده و اختاپوس، کابوس مرگ ميبيند. اگر زماني آمريکا کدخدا بود و اسرائيل براي اعراب منطقه مسئله بود، امروز دست سپاه در يقه اين کدخدا گره خورده و ازاله اسرائيل ديگر شهاب3 و فجر و عماد و حتي استراتژي سطل آب هم نميخواهد، گوش اسرائيل در دست حزبالله لبنان پيچ خورده و کمي تقلايش، مرگش را از آن وعده 25 ساله که چند سال پيش داده شد، دودهه جلوتر مياندازد و تا ابد جهان از لوث کوئيد 1948 صهيوني نجات مييابد و پيکر جهان، زندگي بدون سرطان صهيوني را تجربه خواهد نمود. إنشاءالله.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- برگرفته از دعاي وداع امام سجاد(ع).
2- بندگان خدا را به من بسپاريد، زيرا که من شما را فرستادهاي امينم. سوره دخان، آيه 18.
3- برگرفته از سخنان رهبري در ديدار با دانشجويان- 28 ارديبهشت 99.
بازار