نماد آخرین خبر

سرمقاله جوان/ لیبرالیسم غربی یار صهیونیسم

منبع
روزنامه جوان
بروزرسانی
سرمقاله جوان/ لیبرالیسم غربی یار صهیونیسم
روزنامه جوان/ « ليبراليسم غربي يار صهيونيسم » عنوان يادداشت در روزنامه جوان به قلم محمدجواد اخوان است که مي‌توانيد آن را در ادامه بخوانيد: رهبر معظم انقلاب اسلامي در بيانات مهم و راهبردي خود در روز جهاني قدس با تأکيد بر اينکه «بايد از اعتماد به دولت‌هاي غربي و نيز مجامع جهاني ظاهراً يا باطناً وابسته به آن‌ها پرهيز کرد»، فرمودند: «آن‌ها با هر موجوديت اثرگذار اسلامي دشمن‌اند؛ آن‌ها به حقوق انسان‌ها و ملّت‌ها بي‌اعتنايند؛ آن‌ها خود عاملِ بيشترين خسارت‌ها و جنايت‌ها به امّت اسلامي‌اند؛ هم‌اکنون کدام نهاد جهاني يا کدام قدرت جنايتکار پاسخگوي ترورها، قتل‌عام‌ها، جنگ‌افروزي‌ها، بمباران‌ها، و قحطي‌هاي مصنوعي در چندين کشور اسلامي و عربي است؟ امروز دنيا يک‌به‌يک تعداد قربانيان کرونا را در سراسر جهان مي‌شمارد، امّا هيچ‌کس نپرسيده و نمي‌پرسد قاتل و مسئول صد‌ها هزار شهيد و اسير و مفقود در کشور‌هايي که امريکا و اروپا در آن آتش جنگ را روشن کرده‌اند کيست؟ مسئول اين همه خون به‌ناحق بر خاک ريخته در افغانستان، يمن، ليبي، عراق، سوريه و ديگر کشور‌ها کيست؟ مسئول اين همه جنايت و غصب و تخريب و ظلم در فلسطين کيست؟ چرا هيچ‌کس اين ميليون‌ها کودک و زن و مردِ مظلوم در جهان اسلام را شمارش نکرد؟ چرا کسي قتل‌عام شدن مسلمانان را تسليت نمي‌گويد؟ چرا ميليون‌ها فلسطيني بايد ۷۰ سال از خانه و کاشانه خود دور بوده و در تبعيد به سر برند؟ و چرا قدس شريف، قبله اوّل مسلمانان بايد مورد اهانت قرار گيرد؟ سازمان به‌اصطلاح ملل به وظيفه خود عمل نمي‌کند و نهاد‌هاي به‌اصطلاح حقوق بشري مُرده‌اند. شعار «دفاع از حقوق کودک و زن» شامل کودکان و زنان مظلوم يمن و فلسطين نمي‌شود. اين‌چنين است وضع قدرت‌هاي ظالم غربي و مجامع وابسته جهاني؛ وضع برخي دولت‌هاي دنباله‌رو آنان در منطقه هم در بي‌آبرويي و رسوايي بدتر از آن است که به بيان آيد. پس جامعه مُسلمِ غيور و ديندار بايد به خود و نيروي دروني‌اش تکيه کند؛ دست قدرتمند خود را از آستين بيرون آوَرَد و با توکل و اعتماد به خداوند از موانع عبور کند.» رويکرد حاکمان و رسانه‌هاي غربي نسبت به مظلوميت مردم فلسطين و احقاق حق آن‌ها، مصداق بارزي از معيار‌هاي دوگانه غرب نسبت به موضوعات مهمي همچون حقوق بشر است که در جهان داعيه‌دار آن هستند. هرچند به‌ظاهر مفاهيمي همچون دموکراسي، حقوق بشر و آزادي از سوي محافل و سران غرب مرتباً تکرار و تلاش مي‌شود در لفافه اين شعار‌ها و منافع راهبردي غرب در جهان تأمين شود، اما نوع قرائتي که غرب از اين الفاظ ارائه مي‌دهد در نوع منطق و معيار‌هاي دوگانه‌اش مؤثر است. در حقيقت در مباني تفکر «ليبرال‌دموکراسي» هرچند از حقوق انسان‌ها صحبت به ميان مي‌آيد، اما چارچوبي که براي مفاهيم تعريف گرديده، عملاً تأمين‌کننده منافع ابرسرمايه‌داران و زورمندان عالم است. در چرايي اين منطق غيرانساني، بايد به بنيان‌هاي فکري تفکر ليبرال‌دموکراسي اشاره کرد. در تفکر ليبرال‌دموکراسي گسترش سود و منافع شخصي اصالت يافته است و بنابراين در نظام‌هاي برخاسته از اين تفکر، کانون‌هاي توليدکننده سود و سرمايه جايگاه ويژه‌اي يافته‌اند. پايه‌هاي نظام‌هاي سياسي‌اي، چون ايالات‌متحده امريکا بر قدرت اقتصادي کارتل‌هاي سرمايه‌داري متکي گرديده است و عملاً اين کانون‌ها که داراي پيوندي وثيق با لابي‌هاي صهيونيستي هستند، تعيين‌کننده رويکرد‌هاي اين نظام سياسي در بسياري از حوزه‌هاي راهبردي هستند. در حقيقت مباني ليبرال‌دموکراسي، اصالتي براي قدرت سرمايه‌داري ايجاد کرده است که واژه دموکراسي به‌معناي حقيقي در آن محو مي‌گردد. کافي است به چند سال قبل بازگرديم که جنبشي موسوم به ۹۹ درصدي‌ها در اعتراض به حاکميت يک اقليت يک‌درصدي بر منافع و سياست‌هاي امريکا به راه افتاد. حاکميت يک‌درصدي‌ها و صهيونيست‌ها بر تصميمات و منافع غرب، صرفاً يک امر اتفاقي نيست، بلکه ليبرال‌دموکراسي با اصالت بخشيدن به سود و سرمايه، چنين بستري را فراهم مي‌آورد. مثال ديگر ماجراي رعايت موازين ديني همچون حجاب در کشور‌هاي اروپايي است. هرچند در ادعا، غرب مدعي است انسان‌ها حق برخورداري از آزادي‌هاي شخصي همچون پوشش را دارند، اما در عمل زنان محجبه در کشور‌هايي همچون فرانسه از اين حق محروم مي‌شوند. در منطق ليبرال‌دموکراسي، سکولاريسم و لائيسيته بر رأي مردم برتري دارد. به اين مفهوم که حتي اگر اکثريت يک ملت، راه دينداري را برگزينند، باز حق اعمال آن را ندارند. چالش چهار دهه‌اي نظام اسلامي با نظام سلطه غرب نيز بر همين اساس است. غرب به دليل بنيان غلط فکري خويش و منافع کانون‌هاي صهيونيستي و سرمايه‌سالاري، حق ملت ايران و ملت‌هاي مستضعف جهان را به رسميت نمي‌شناسد و در جهت پايمال شدن آن تلاش مي‌کند. در اين چارچوب مي‌توان فهميد در معيار‌هاي دوگانه حکومت‌هاي ليبرال دموکرات غربي، چگونه رژيم کودک‌کش صهيونيستي، حق داشتن ۴۰۰ کلاهک هسته‌اي را دارد، اما ملت ايران از دستيابي به فناوري صلح‌آميز هسته‌اي محروم مي‌گردد؟ چگونه چند سال پيش و در اوج جنگ سوريه، ادعا‌هاي واهي تروريست‌ها مبني بر استفاده دولت سوريه از سلاح شيميايي، فضاي رسانه‌اي و سياسي سنگيني عليه اين دولت پديد مي‌آورد، اما در مقابل کشته شدن کودکان و زنان بي‌گناه در فلسطين، دولت‌هاي استکباري و همه مجامع بين‌المللي زير سلطه غرب سکوت حمايت‌آميز از صهيونيست‌ها را در پيش‌گرفته‌اند؟ همان‌گونه که رهبر معظم انقلاب تأکيد داشتند، اعتماد به کشور‌هاي غربي و حتي نهاد‌هاي به‌ظاهر بين‌المللي زير نفوذ آنان، نه‌تن‌ها به حل مسئله فلسطين کمکي نمي‌کند، بلکه زمان کافي را براي مشمول مرور زمان و دچار فراموشي کردن آرمان قدس در اختيار صهيونيست‌ها قرار مي‌دهد. اين نهاد‌هاي ظاهراً جهاني، داور يا ميانجي بي‌طرفي در اين مناقشه نيستند و ملت فلسطين و امت اسلامي بايد با اتکا به توانايي‌هاي خويش و از راه مقاومت مسير رهايي قدس را بگشايد.
به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد