ايران/ متن پيش رو در ايران منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
قاليبـــــــــــاف مقابل حـــــاجيبابايي؛ حالا ديگر قطعي است که اين رويارويي اولين رقابت مجلس يازدهم خواهد بود. پاسخ اين سؤال که شانس هر طرف چقدر است را بايد به بعد از 6 خرداد واگذار کرد.
شرايط کرونايي کشور بر خلاف ادوار قبل اجازه گردهمايي منتخبان را نداده اما مسأله مشخص اين است که قاليباف اگر هم هنوز تبديل به رهبر اقليت مجلس يازدهم نشده باشد اما اطمينان ماههاي قبل را هم براي رسيدن بهجايگاه رياست ندارد.
پنجشنبه گذشته براي اصولگرايان مجلس يازدهم پنجشنبه پر خبري بود؛ جلسه استماع برنامههاي نامزدهاي رياست و نايب رئيسي مجلس يازدهم در جمع فراکسيوني که نام «فراکسيون انقلاب اسلامي» بر آن گذاشته شده، برگزار شد. نتيجه اوليه حکايت از آن داشت که براي رقابت رياست محمدباقر قاليباف، علي نيکزاد، حميدرضا حاجيبابايي، شمسالدين حسيني و مصطفي ميرسليم اعلام آمادگي کردهاند. براي نايب رئيسي هم اميرحسين قاضيزاده هاشمي، محمدمهدي زاهدي، محمدرضا ميرتاجالديني، عبدالرضا مصري، الياس نادران، عليرضا منادي، سيد رضا تقوي و محمدحسين فرهنگي ورود کردهاند. آنطور که ديروز احمد نادري، منتخب تهران در مجلس يازدهم و دبير کارگروه اجرايي فراکسيون انقلاب اسلامي به «تسنيم» گفته نامزدهاي نهايي انتخابات رياست و نواب رئيس مجلس از دايره افراد ياد شده خارج نيستند چون به گفته او در هفتههاي اخير فقط همين افراد مشغول رايزني با ديگر منتخبان براي انتخابات داخلي مجلس بودهاند. خبر اصلي انتخابات اما شامگاه پنجشنبه منتشر شد؛ ابتدا خبر جلسه مشترک نيکزاد، حاجيبابايي و شمسالدين حسيني براي رسيدن به توافق و کنار رفتن دو نفر به نفع يکي از اين جمع از راه رسيد و در نهايت هم اعلام شد که فرد منتخب اين جمع سه نفره کسي نيست جز حميدرضا حاجي بابايي. کسي که با اين جملات در حساب شخصي توئيتر خود انتخابش بهعنوان نامزد نهايي رياست مجلس را اعلام کرد؛ «خدايا تو شاهد باش، ما براي مجلسي درشأن نظام ومردم، هر آنچه داريم فدا خواهيم کرد، ما بدهکار مردم و رهبري و خون شهيدان هستيم. از برادران صديق و فداکارم دکتر نيکزاد و دکتر حسيني که با وجود شايستگي براي حفظ وحدت وموفقيت نيروهاي انقلاب گام بلندي برداشتند، تشکر ميکنم.» بر اساس آنچه فراکسيون انقلاب اسلامي مقرر کرده قرار است همچنان فرآيند توافق بر سر نامزدهاي نهايي رياست و نواب رئيس مجلس تا آنجا ادامه داشته باشد که اين مجموعه به يک نامزد واحد براي رياست مجلس و دو نامزد نهايي براي نواب رئيس برسد.
آنطور که ديروز عباس مقتدايي، نماينده منتخب اصفهان به «تسنيم» گفته قرار است در جلسه بعدي اين فراکسيون براي تعيين گزينههاي نهايي رأيگيري شود تا تکليف رئيس و نواب رئيس مجلس قبل از 6 خرداد مشخص گردد. اما مسأله اين است که آيا چنين چيزي ممکن خواهد بود؟
اصول گرايان در اظهار نظرهاي خود تاکيد دارند که رقابت برادرانه رقم خواهد خورد و سايه تنش و اختلاف بر سر آنها سايه نخواهد کرد. با اين حال از لابه لاي همين اظهار نظرهاي رسمي هم نشانه هايي از گلايه گذاري از يکديگر را مي توان رصد کرد. چنانکه چهارشنبه قبل مرتضي آقاتهراني، دبير کل جبهه پايداري در ديدار با طلاب و دانشجويان شرق تهران در کنايه اي به هواداران قاليباف گفته بود: « آنها که صادق محصولي را پدر خوانده مي نامند چرا به ديدار قاليباف با او واکنشي نشان ندادند. منظور برخي از وحدت با هم، وحدت با يک نفر است». اما اينکه روز پنجشنبه، نيکزاد، حسيني و حاجيبابايي در يک نشست سه جانبه به توافق رسيدند هم نشان روشن ديگري از آماده شدن براي رقابت با قاليباف است. حالا به نظر مي رسد آن جلسه سه نفره به نمايندگي از مجموع نيروهاي جبهه پايداري و مديران احمدينژاد در مجلس يازدهم تشکيل شده بود. اما از زاويهاي ديگر خود اصولگرايان ميگويند که حدود 40 نماينده راه يافته در مجلس يازدهم در جمع آنها نيستند و در دسته مستقلين و اصلاحطلبان طبقهبندي ميشوند. يعني گروهي که پتانسيل رأي دادن به رياست قاليباف در رقابت با نامزد جبهه پايداري و احمدينژاديها را دارند. حتي اگر فرض کنيم که در ميان اعضاي فراکسيون انقلاب اسلامي که فعلاً مجموعه اصولگرايان مجلس يازدهم را تشکيل ميدهند، رأي قاليباف کمتر از رقيب اصلي او يعني حاجيبابايي باشد، وسوسه گرفتن اين چهل رأي براي منتخب اول پايتخت آنقدرها قانعکننده است که تن به توافق نهايي ندهد و بخواهد رقابت رياست را در صحن علني مجلس بيازمايد. وضعيتي که به نظر ميرسد فارغ از بحث رقابت رياست مجلس انعکاس مهم ديگري هم داشته باشد و آن هم به صفکشي داخلي اصولگرايان براي بعد از تشکيل مجلس برميگردد. جايي که به نظر نميرسد فراکسيون انقلاب اسلامي با وضعيت فعلي رقابتهاي دروني اصولگرايان ظرفيت زيادي براي پابرجا ماندن در قامت فراکسيون فراگير را داشته باشند.
ميرسليم چه ميکند؟
در ميان تحولات انتخاباتي داخلي مجلس اما يک مسأله هم هست که هر چند زير سايه توافق پايداريها و احمدينژاديها روي حاجيبابايي براي رقابت با قاليباف قرار گرفته اما به تنهايي ميتواند سؤالات و احتمالاً تبعات قابل توجهي بهدنبال داشته باشد. آن مسأله عدم انصراف ميرسليم تا اينجاي کار است. مرد تقريباً تنهاي مؤتلفه قبلاً با طيف رقباي قاليباف پيمان بسته بود اما حالا هنوز خبر کنار رفتنش از صحنه نرسيده. آن هم در شرايطي که او غايب جلسه هماهنگي سه وزير احمدينژاد بود. آيا اساساً اصولگرايان نامزد مؤتلفه را داراي آن ميزان از وزن کافي نميدانند تا وي را وارد بازي کنند يا اينکه مؤتلفه و ميرسليم بهدنبال بازي و تاکتيک ديگري هستند؟
اما تصميم نهايي او حداقل ميتواند نمايانگر بخشي از برنامه سياسي مؤتلفه براي آينده باشد. اينکه آيا واقعاً قديميترين حزب سياسي کشور بعد از چندين سال محاصره در ميان اصولگرايان جوانتر به فکر بازيابي جايگاه خود بهصورت مستقل است يا خير؟
بازار