کيهان/ متن پيش رو در کيهان منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
احمد شيرزاد در روزنامه آرمان نوشت: اينکه اصولگرايان دولت آقاي روحاني را دولت اصلاحطلبان معرفي ميکنند چيزي جز شوخي نيست. اصلاحطلبان با دولت آقاي روحاني همکاري داشتند و حمايت کردند اما به هيچ وجه نميتوان به اين دولت لقب اصلاحطلب داد و قاعدتا اصلاحطلبان نميتوانند مسئوليت آن را بر عهده بگيرند. اصلاحطلبان مسئوليت حمايت اوليه از آقاي روحاني را حتما بهعهده ميگيرند.
وي ميافزايد: اصلاحطلبان قبول دارند که در رايآوري آقاي روحاني نقش و سهم اصلي را داشتند، اما در مديريت کشور سهمي به اصلاحطلبان داده نشد و مجموعه دوستان اصلاحطلب دنبال سهم نبودند. ضمن اينکه هر موجي که بلند شد نبايد پاسخ دهيم، بين خودمان و دولت آقاي روحاني ديوار بکشيم و ابراز تنبه و تنزه کنيم. بايد خيلي خونسرد با اين مسائل برخورد کنيم و به ياد داشته باشيم که ماه عسل مجلس تا اواخر تابستان سال جاري طول ميکشد. لذا لزومي به مرزبندي با دولت آقاي روحاني نميبينيم چرا که اين کار چندان به مصلحت و عاقلانه نيست. بايد مسير اصولي خود را طي کنيم همانطور که تاکنون در حمايت از دولت آقاي روحاني تحليل منطقي و روندي اصولي در پيش گرفته شده است.
شيرزاد همچنين نوشت: اينکه اصولگرايان دولت را منتسب به اصلاحطلبان ميکنند ناشي از فرافکني و فرار به جلوي آنهاست چرا که اصلاحطلبان بسيار محبوبتر از آن هستند که اصولگرايان بخواهند با منتسب کردن آقاي روحاني به اصلاحطلبان آنها را خدشهدار کنند. دولت آقاي روحاني قانوني بوده و راي مردم را داشته است، اينکه بخواهند اصلاحطلبان را به خاطر حمايت از روحاني مورد مذمت قرار دهند، حنايي بيرنگ است.
درباره اين اظهارات اولاً گفتني است بخش معتنابهي از اعضاي دوکابينه روحاني، اصلاحطلب بودهاند از جمله؛ اسحاق جهانگيري، علي ربيعي، جمشيد انصاري، لعيا جنيدي، معصومه ابتکار، عيسي کلانتري، محمد جواد ظريف، محمد شريعتمداري، بيژن زنگنه، مسعود سلطانيفر، مسعود کرباسيان، محمود حجتي، عباس آخوندي، مسعود نيلي، محمد علي نجفي، مجيد انصاري، رضا اميري، محمد فرهادي و... دهها برابر اينها نيز در سطح معاونين وزرا و مديران کل و استاندار و فرماندار حضور دارند. همينها بيشترين سهم را در سوء مديريت دولت و نتايج عملکرد آن دارند.
ثانياً محمدرضا خاتمي پيش از انتخابات 96 به صراحت تصريح کرد ما اصلاحطلبان تضمين وعدههاي روحاني هستيم. در همين مسير اصلاحطلبان به خاطر رأي مستقل ندانستن مجبور شدند عارف و جهانگيري را در دو انتخابات وادار به انصراف کنند.
ثالثاً قاطبه برنامههاي سياسي و اقتصادي و فرهنگي دولت، همان برنامهها و ادعاها - و تحميلهاي- اصلاحطلبان است.
رابعاً همين که شيرزاد ميگويد نيازي نيست به خاطر انتقادها نسبت به دولت ابراز تنبه و تنزيه بکنيم، به معناي تأييد عملکرد دولت است وگرنه، مطلقاً بايد صراحت مرزبندي و فاصلهگذاري ميکردند.
خامساً شيرزاد اذعان دارد که انتساب به دولت و رئيسجمهور مورد حمايت آنها در انتخابات، موجب خدشه در محبوبيت هر جريان سياسي است. همين نشان ميدهد که قضاوت مردم درباره نقش منفي اصلاحطلبان بر معيشتشان کاملاً جدي است.
مدعيان اصلاحطلبي اين جدي بودن را در بياعتمادي مطلق مردم به فهرستهاي چندگانهشان در انتخابات مجلس از عمق جان حس کردند. چنان که اعضاي اين ليستها در تهران از چند هزار تا 60 هزار رأي بيشتر کسب نکردند.
يادآور ميشود اصلاحطلبان پيش از اين بارها از دولت به عنوان رحم اجارهاي خود ياد کردهاند و اکنون عجيب است که از مولود آن و کارنامهاش برائت ميجويند.
بازار