نماد آخرین خبر

حمله "رجا" به کارنامه علی لاریجانی

منبع
رجا
بروزرسانی
حمله "رجا" به کارنامه علی لاریجانی
رجا/ متن پيش رو در رجا منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست بالاخره پس از دوازده سال تکيه بر کرسي رياست مجلس شوراي اسلامي، با اتمام کار مجلس دهم، حضور لاريجاني نيز به سر آمد. دوره رياست علي لاريجاني بر مجلس، با حوادث متعددي همراه بود. از فتنه 88 تا تصويب برجام که مي‌توان گفت مسير پيش روي کشور را تغيير داد، از جمله اتفاقاتي هستند که در اين دوره رخ دادند و نقش آفريني لاريجاني در آنها مشهود و تأثير گذار است. به عبارتي نقش لاريجاني در به وجود آمدن اوضاع کنوني براي کشور، بيشتر از روحاني نباشد، کمتر نيست. اما با اين حال در چند روز اخيرشاهد بوديم که افراد و رسانه‌هاي منتسب به وي، خود را به آب و آتش مي‌زنند که عملکرد او را در راستاي منافع انقلاب اسلامي جلوه‌ دهند. برخي از دولتي‌ها نيز به ميدان آمده‌اند تا محبت‌هاي لاريجاني در حق دولت بي‌عمل را جبران کنند. برجام؛ لکه ننگ کارنامه لاريجاني محسوس‌ترين تأثير لاريجاني در پديد آمدن وضعيت امروز کشور، همدستي او با روحاني براي تصويب برجام بود. همگان به ياد دارند که علي لاريجاني با تصويب برجام در عرض بيست دقيقه، چگونه مسير دولت تدبير براي نابودي فناوري هسته‌اي و تحميل خسارت محض به کشور را هموار کرد. البته اين لطف لاريجاني به دولتي ها بي پاسخ نماند و ابراز تشکر مقامات دولتي از شخص وي را به دنبال داشت. علي اکبر صالحي رئيس سازمان انرژي اتمي در قدرداني از لاريجاني گفته بود: تشکر ويژه‌اي از آقاي دکتر لاريجاني دارم. آقاي دکتر لاريجاني زماني هم که دبير شوراي عالي امنيت ملي بودند گام بزرگي در حل و فصل موضوع هسته‌اي برداشتند و آن مربوط مي‌شد به برنامه مداليته که به ابتکار ايشان بود و با اين ابتکار بحث فني ما با آژانس بين‌المللي پايان يافت. زماني که آقاي لاريجاني به رياست مجلس رسيدند چه در دولت سابق که ما به صورت محرمانه با آمريکا مذاکره مي‌کرديم ، فعالانه حمايت مي‌کردند و چه در دولت يازدهم که اين موضوع شتاب بيشتري گرفت ايشان به عنوان يک عضو اصلي کميته راهبردي هسته‌اي همواره حامي و پيشنهاد دهنده افکار و پيشنهادات بسيار مفيد و موثري بودند. لاريجاني در روز تصويب برجام در مجلس به گونه‌اي القا مي‌کرد که گويا از جانب رهبري به او دستور داده شده تا برجام تصويب شود! اين بازي سياسي لاريجاني تا جايي ادامه داشت که دفتر رهبرانقلاب مجبور به دادن تکذيبيه شد. حميد رسايي نماينده وقت مجلس در اين باره مي‌گويد: «از جمله چيزهايي که به آقاي لاريجاني در جلسه غير علني گفتم اين بود که رهبر انقلاب اگر نظري دارند صريح بگوييد. ايشان خودشان گفته‌اند که من دخالتي نمي‌کنم و نظر دبيرخانه هم براي ما ملاک نيست. آقاي لاريجاني در پاسخ به من گفت که آقاي رسايي من وظيفه داشتم اين را به مجلس ابلاغ کنم! در تعبير ايشان دقت کنيد! برداشت نمايندگان از واژه «ابلاغ» مربوط به نظر چه کسي مي شود؟ آيا نظر شمخاني براي مجلس حالت ابلاغي دارد؟» همسويي و جاده صاف کني لاريجاني براي روحاني، به همين يک مورد ختم نمي‌شود. نقش علي لاريجاني در تصويب لايحه استعماري CFT نيز کم تأثير نبود. او با ايجاد نگراني در نماينده‌ها و ترساندن آنها از عواقب نپذيرفتن لوايح استعماري، توانست تعداد قابل توجهي از آراء را جلب CFT کند. بنا به گفته‌هاي پژمانفر نماينده مردم مشهد، لاريجاني با صحبت‌هايش در جلسه غير علني آن روز و همچنين سرکوب صداي مخالفان، توانست CFT را به تصويب برساند. در همين رابطه، «احمد اميرآبادي» عضو هئيت رئيسه مجلس نيز گفت:« اگر نظر لاريجاني رد لايحه CFT بود، حتما رد مي‌شد؛ خصوصا به اين دليل که اعضاي فراکسيون مستقلين خيلي خوب به حرفش گوش مي‌دهند و با او هماهنگ هستند.» لابي براي حفظ وزاري بي لياقت تلاش براي عدم استيضاح وزراي بي لياقت دولت نيز از جمله اقداماتي بود که لاريجاني در راستاي خدمت به دولت انجام داد. عباس آخوندي از جمله وزاري بي لياقت و بي عملي بود که چندين بار به دليل عملکرد ضعيفش استيضاح شد. اما هر بار با لابي هاي صورت گرفته توانست از استيضاح جان سالم به در ببرد. بنا به گزارش جهان‌نيوز، در يکي از اين موارد «محمد جواد ابطحي» با استناد به ماده ۲۲۳ در جلسه علني روز يکشنبه 1 اسفندماه سال 1395 مجلس شوراي اسلامي گفت: «استيضاح بعد از سانحه قطار سمنان مطرح شد، اما در هيات رئيسه باقي ماند. به مردم بگوييد چقدر طول کشيد استيضاح وزير راه در مجلس به جريان بيفتد، آيا اين مساله خلاف آئين نامه نيست؟ به عبارتي، علي لاريجاني به‌عنوان رئيس قوه مقننه کشور که وظيفه نظارت بر عملکرد دولت را دارد، به جاي بازخواست آخوندي و امثالهم که چرا اقتصاد کشور و معيشت مردم را به ورطه نابودي کشاندند، در قامت حامي آنها حاضر شد و منافع خودش را بر منافع کشور ترجيح داد. طبق گفته‌هاي زاکاني نماينده سابق مجلس، يکي از دلايل رأي آوري بيژن زنگنه، با توجه به کارنامه پر از هيچ او در دو دهه گذشته نيز علي لاريجاني بود. ساکت فتنه فتنه‌اي که سال 88 عليه جمهوريت نظام به راه افتاد، بدون انفعال خواص، نمي‌توانست در آن ابعاد تأثيرگذار باشد. بي‌شک يکي از دلايلي که سبب شد باطن سران فتنه براي مردم ديرتر نمايان شود، سکوت مسئولين رده بالاي کشور، در قبال فتنه انگيزي هاي آنها بود. سکوت علي لاريجاني در ايام فتنه نيز از اين جمله بود. به عنوان مثال «لاريجاني در 26 خرداد 88، فرداي تجمع غيرقانوني هواداران موسوي و کروبي، در مجلس ترجيح داد به جاي محکوم کردن فتنه‌گران، ضمن تکيه بر رويدادهاي کوي دانشگاه و مجتمع سبحان، وزير کشور را مورد خطاب قرار داده و به نوعي او را مقصر بداند.» درست زماني که نياز بود مسئولين رده بالاي کشور ضمن محکوميت فتنه‌گران، از انقلاب اسلامي دفاع کنند، لاريجاني ترجيح داد واکنش خود را به چند انتقاد ساده از سران فتنه محدود کند. البته انصاف حکم مي‌کند که موضع قاطع او نسبت به فتنه گران نيز مورد اشاره قرار بگيرد. تقريباً پس از گذشت هشت ماه از آشوب و بحران در کشور، پس از حرمت شکني فتنه گران در روز عاشورا و محکوميت‌شان توسط قاطبه مردم کشور، علي لاريجاني نيز به‌عنوان رئيس مجلس شوراي اسلامي صلاح دانست که صراحتاً عليه حرمت‌شکنان موضع‌گيري کند. لاريجاني در روز هشتم دي ماه 88، پس از وقوع فاجعه روز عاشورا، درباره آن گفت: حادثه روز عاشورا يک باره بخش اعظم هويت اين جريان را علني کرد، بعيد است کسي توهين سهمگين اعمال سبک ضد ديني ظهر عاشوراي اين عده را با همه وجود درک نکرده باشد؛ چرا ظهر عاشورا که همه به احترام سيد‌الشهدا و در سوگ ايشان و در عمق وجود خود عزادار هستند، شما به آرمان يک ملت توهين کرديد؟ شما توجه داريد که به چه مقامي بي‌احترامي کرديد؟ به ولي خدا، به واسطه فيض الهي، مگر اين امري است که بتوان به راحتي از آن گذشت؟ البته در اين مورد نيز لاريجاني سعي کرد خط طرفداران موسوي و کروبي که در روز عاشورا هلهله کردند و سوت کشيدند را از آنها جدا کند! در شرايطي که موسوي حرمت شکنان را امت خداجو ناميد، لاريجاني گفت: ما حساب جريان‌هاي سياسي داخل انقلاب نظير جريان‌هاي موسوم به چپ در نظام را از چنين افراد ضد انقلاب جدا مي‌کنيم، حتي آنان که عموماً حسن سابقه در صيانت از انقلاب و تعلق خاطر به انقلاب و آرمان‌هاي امام خميني (ره) داشتند، اما انتظار هم داشتيم برخي از آقايان که در حوادث انتخابات اعتراضاتي داشتند به هوش بيايند، با اين همه عماره و بينه مسير خود را به طور روشن از اين جريان زشت‌ کار جدا کنند. پاياني بر يک آغاز در هر حال، همانطور که در ابتدا ذکر شد، رياست لاريجاني بر مجلس، پس از دوازده سال به پايان رسيد. اما بايد گفت اين احتمال وجود دارد که پايان کار لاريجاني در مجلس، مي‌تواند سرآغاز کارش براي کسب مسند رياست جمهوري اسلامي باشد. چنانچه در چند روز اخير نيز تيم رسانه‌اي وي مجدانه در تلاش کرده تا از او يک چهره محبوب بسازد. اما نکته‌اي که بايد مورد توجه علي لاريجاني قرار بگيرد و به عبارتي مانع بزرگي بر سر راه او براي رسيدن به رياست جمهوري مي‌باشد، اين است که مواضع چرخشي او در سالهاي مسئوليتش از چشم مردم دور نمانده است. لاريجاني کسي بود که زمان رياستش بر صدا و سيما، در اقدامي صحيح با انتشار تصاوير کنفرانس ضد ايراني برلين که با حضور اصلاح‌طلبان همراه بود، به طيف غربگراي کشور ضربه زد. اما در چند سال اخير ديديم که به‌خاطر منافع فردي، در مقاطع مختلف، با اصلاح‌طلبان و اعتداليون لابي کرده و در راستاي اهداف آنها قدم برداشت که تصويب بيست دقيقه‌اي برجام نيز مويد همين امر است.