نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
تحلیل ها

جنایت خانوادگی، بار دیگر تناقض‌گویی اصلاح‌طلبان را برملا کرد

منبع
کيهان
بروزرسانی
جنایت خانوادگی، بار دیگر تناقض‌گویی اصلاح‌طلبان را برملا کرد
کيهان/ متن پيش رو در کيهان منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست اين روزها خبر دردناک قتل «رومينا» توسط پدرش جزو مهم‌ترين اخباري است که افکار عمومي را متوجه خود کرده، قتلي که به گفته سرپرست معاونت اجتماعي پليس استان گيلان، علت آن اختلافات خانوادگي و فرار اين دختر 14ساله از منزل بوده است. با انتشار خبر دردناک قتل «رومينا‌ اشرفي» توسط پدرش موجي از ناراحتي و واکنش‌هاي احساسي در فضاي مجازي و واقعي و منابع رسمي به راه افتاد. در اين ميان اما برخي افراد همگام با جريانات معاند سعي در موج‌سواري دارند و عده‌اي نيز به دنبال مطرح شدن خود با استفاده از خون اين دختر نوجوان هستند. آنچه در اين ميان قابل تامل مي‌نمايد، واکنش رسانه‌هاي زنجيره‌اي و حتي برخي مسئولان دولتي و برخي چهره‌هاي اصلاح‌طلب هميشه مدعي، به اين جنايت است. نسبت دادن قتل به باورهاي ديني قاتل، سوءاستفاده از احساسات عمومي براي مطرح کردن دوباره لوايحي همچون سند 2030، مانور و بزرگنمايي هدفمند عناويني مثل «قتل‌هاي ناموسي»، تناقض آشکار در ماجراي کودک همسري و در نهايت تناقض رفتاري در موضوع قصاص قاتل از جمله اين واکنش‌‌‌ها است. رومينا با ميترا استاد چه فرقي دارد؟ با نگاهي به فهرست افرادي که با ادعاي دفاع از زنان و دختران مشغول بهره‌برداري از جنايت اخير هستند درمي‌يابيم اکثر آنها کساني بودند که کمتر از يک‌سال قبل در ماجراي قتل ميترا استاد به دست محمدعلي نجفي شهردار اصلاح‌طلب و اسبق تهران، چشم بر جنايت هم‌حزبي خود فرو بستند و حتي پا را فراتر گذاشته و براي نجات جان نجفي دست به دامان تهمت‌هاي غيراخلاقي درباره مقتول شدند؛ پرستو خواندن و برخي موارد نارواي ديگر از جمله تهمت‌هايي بود که به جاي سينه دريدن از ظلم و جنايت انجام شده و دفاع از يک زن مقتول توسط طيفي از اصلاح‌طلبان به ميترا استاد زده شد. قصاص خوب است، هر وقت ما بخواهيم حمله به حکم الهي قصاص در بين برخي اصلاح‌طلبان همنوا با دشمنان اسلام و جمهوري اسلامي يک موضوع قديمي و مسبوق به سابقه است. در ماجراي جنايت شهردار اسبق تهران نيز اين رفتار براي رهانيدن نجفي از چوبه دار در حالي صورت گرفت که اين افراد در ماجراي رومينا تمام تلاش خود را بر ضرورت اجراي حکم قصاص قاتل متمرکز کرده‌اند. جداي از مباحث حقوقي و فقهي اين موضوع، آنچه باعث تعجب مي‌شود رفتار دوگانه اصلاح‌طلبان در يک موضوع مشابه است، گويي قصاص براي دوستان آنها بد است و براي فردي ديگر لازم؟! يا هر موقع آنها تشخيص دهند مناسب و در زمان ديگر مضر است! لايحه تأمين امنيت بانوان چه شد؟ در حالي که متن لايحه صيانت، کرامت و تأمين امنيت بانوان در برابر خشونت شهريور ماه پارسال پس از تلاش و کار کارشناسي زياد از سوي رياست قوه قضائيه به دولت ارسال شده و با گذشت اين مدت اقدام خاصي از سوي دولت براي نهايي کردن آن انجام نشده است معاون حقوقي رئيس‌جمهور در واکنش به اين قتل از ضرورت بررسي لايحه صيانت، کرامت و تامين امنيت بانوان در برابر خشونت به‌صورت خارج از نوبت سخن گفته، حال آنکه در ماجراي قتل ميترا استاد توسط محمدعلي نجفي، اين افراد چنان رفتار کردند که گويي حقوق زن شامل حال مقتول آن پرونده نيست و چنين حقي تنها شامل کساني مي‌شود که نفعي براي اهداف اصلاح‌طلبان و برنامه‌هايشان داشته باشد. سوءاستفاده از خون رومينا براي احياي سند 2030 برخي اصلاح‌طلبان و جريان رسانه‌اي اين جريان سعي دارند قتل روميناي 14 ساله را ناشي از تصويب و اجرا نکردن اسنادي همچون سند 2030 عنوان کنند و چنين تبليغ مي‌کنند که اگر اين اسناد تصويب مي‌شد آنچه امروز به «قتل‌هاي ناموسي» معروف شده است، رخ نمي‌داد و امنيت زنان تامين مي‌شد! البته اين در حالي است که ميزان بالاي جنايت و تجاوز و قتل و خشونت عليه زنان در کشورهاي مروج يا مجري اسنادي همچون 2030 بيش از حد تصور است. معاونان فعلي و سابق امور زنان و خانواده رياست‌جمهوري هم اين مدت پاي ثابت فضاي مجازي در اين موضوع بودند که تلاش آنها را بايد بهره‌برداري از احساسات عمومي جريحه‌دار شده براي پيشبرد اهداف خود نام نهاد. اين در حالي است که بررسي کارنامه معاونت امور زنان و خانواده رياست‌جمهوري طي هفت سال گذشته نشان‌دهنده نگاه فانتزي مسئولان به حوزه زنان و فراموشي ريشه اصلي بسياري مشکلات است. اين موج از سوي کساني به راه‌افتاده که ورود زنان به ورزشگاه دغدغه اصلي آنان است و مشکلاتي همچون وضعيت زنان در محيط کار، اجراي قانون مرخصي 9 ماهه زايمان و قوانيني همچون تسهيل ازدواج در فضاي ذهني آنها در ترافيک موضوعات پرزرق و برق اما بي‌ثمر يا مضر گير افتاده است. بالاخره کودک‌همسري آري يا خير؟ اين افراد و شبکه‌اي سازمان‌يافته از فعالان فمينيست طي سال‌هاي اخير ازدواج دختران و پسران در سنين نوجواني و جواني را با بزرگنمايي تحت عنوان «کودک همسري» به تابويي تبديل کردند که حتي صحبت کردن از آن به عنوان يک انگ اجتماعي محسوب مي‌شد، در حالي‌که در ماجراي قتل رومينا سعي دارند ارتباط عاطفي رومينا با مردي 30 ساله را عادي و ناشي از نيازهاي طبيعي جلوه دهند. حال آن‌که اگر يک دختر 14 ساله نياز فطري و طبيعي به جنس مخالف دارد اگر بي‌توجهي يا سرکوب اين نياز مي‌تواند فساد و انحراف ايجاد کند، چه بستري امن‌تر يا سالم‌تر از ازدواج براي آن مي‌توان متصور بود؟ آنچه در اين ميان بي‌پاسخ مي‌ماند اين است که چرا سال‌ها حق طبيعي بخشي از جوانان اين کشور تحت عنوان جعلي و غربي «کودک همسري» در قالب تلاش براي تصويب و اجراي طرح‌هايي همچون افزايش حداقل سن ازدواج ناديده گرفته شد، اما در اين ماجراي دردناک اصلاح‌طلبان سعي دارند برعکس گفته خود، آن را يک نياز طبيعي جلوه دهند؟ روميناها، قربانيان فضاي مجازي افسارگسيخته موضوع مهمي که ديده نمي‌شود، دوستي يک دختر 14 ساله با مردي 30 ساله است؛ ارتباطي که آن را بايد نشان‌دهنده نياز عاطفي يک نوجوان به محبت و حتي تمايلات فطري ديگر دانست که به درستي مديريت و هدايت نشده است در حالي‌که جريان‌هاي فمينيسيتي و برخي متوليان دولتي و همفکرانشان سعي دارند واقعيتي به نام نيازهاي روحي و عاطفي نوجوانان را ابتدا در قالب کودک همسري نفي و سپس هم‌راستا با اسناد غربي آن را در قالبي غير از ازدواج مديريت کنند، در فضاي مجازي شاهد ايجاد بستري آلوده براي تامين اين نيازها هستيم. ترويج اباحه‌گري اخلاقي و جنسي در فضاي مجازي، ارائه سبک غربي زندگي براي نوجوانان و جوانان که آزادي مطلق در ارتباطات يکي از ابعاد آن است، دسترسي بي‌دردسر به محتواي جنسي توسط افراد کم سن و در نهايت ترويج عقايد فمينيستي توسط برخي صفحات نهادهاي رسمي از جمله اجزاي اين بستر آلوده است. در حاليکه برخي نهادها همچون شوراي عالي فضاي مجازي بارها از تلاش براي فيلترينگ هوشمند خبر دادند اما همين جريان با به صف کردن رسانه‌هاي خود، آن را سانسور و خفقان مدرن تبليغ کرده و باعث شدند طي سال‌هاي اخير فضاي مجازي به بستري براي وقوع انواع جرائم غيراخلاقي، تبليغ و فروش مواد مخدر و اسلحه، ترويج قمار و ترويج اباحه‌گري جنسي تبديل شود؛ به تعبيري، سنگ را بسته و سگ را رها کردند! آيا رومينا را نمي‌توان يکي از آخرين قربانيان اين فضاي بي‌در و پيکر مجازي دانست؟ روميناها را دريابيم اين جنايت هولناک دختري نوجوان را روانه قبرستان کرد، پدري را براي هميشه پشيمان و سرافکنده و خانواده‌اي را تا ابد داغدار يک تصميم غلط. بعد از مدتي غبار فراموشي در افکار عمومي بر اين قتل خواهد نشست ولي واقعيت اين است که روميناهاي ديگري هستند که قرباني تنگ‌نظري‌ها و همگامي برخي جريانات سياسي و فمينيسيتي و غرب‌گرايان با نهادهاي غربي خواهند شد. در حالي برخي اصلاح‌طلبان و فمينيسيت‌ها براي رومينا ‌اشک مي‌ريزند که سال‌ها است مقابل عوامل اجتماعي و قانوني پيشگيري از چنين جناياتي ايستادگي مي‌کنند. تلاش سازمان‌يافته براي تقبيح ازدواج به موقع و يا ازدواج در سنين پائين‌تر حتي در صورت وجود امکان و شرايط در افکار عمومي، کم‌کاري در رفع موانع ازدواج آسان، حمايت نکردن از قوانين تسهيل‌گر ازدواج و ناديده گرفتن و سرکوب واقعيت‌هاي اجتماعي همچون بلوغ زودرس و کاهش سن بلوغ در ميان نوجوانان و برعکس تلاش براي افزايش سن ازدواج به جاي کمک به رفع موانع ازدواج و ترويج ازدواج آسان يا تأمين زيرساخت‌هاي لازم ازدواج آسان همچون شغل و مسکن و... از جمله ابعاد اين موضوع است. اين جريان در حالي با انحراف افکار «قتل‌هاي ناموسي» را حاصل عقايد ديني خانواده‌ها معرفي مي‌کنند که قطعا نتيجه زندگي و افکار يک انسان دين‌باور و تربيت در بستر حقيقي دين به اينجا منتهي نخواهد شد. حال آنکه رومينا و نوجواناني همسان او قرباني مروجان سبک زندگي غربي هستند که از سويي نيازهايشان را سرکوب و از سوي ديگر در فضاي مجازي افسارگسيخته آنها را با سيلي از ناهنجاري‌هاي در کمين نشسته رو‌به‌رو مي‌کنند.
اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره