همشهري/ متن پيش رو در همشهري منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
فهيمه طباطبايي/ 3 روز پيش کارفرما آب پاکي را ريخت روي دستش. بعد از 3ماه بلاتکليفي، با او و يکي ديگر از همکارانش در آبدارخانه تسويه حساب کرد. به آنها گفتهاند اگر دوباره به حضورشان نياز باشد، خبرشان ميکنند. حالا او مانده و 2ميليون و 900هزار تومان ته حسابش؛ تسويه حساب مانده از آخرينماه کاري. با 3 فرزند و خانوادهاي که نگران اين روزها و آيندهاند. براي عليرضا، روزهاي خرداد 99طولاني است و گرم؛ روزهايي که در کوچه و خيابانهاي شهر ميگذرد:« هيچ جا کار نيست، چند تا رستوران و قهوه خونه سر زدم ولي ميگويند که کار خودشان هم کساد است. آنها هم امروز و فرداست که عذر کارگرانشان را بخواهند.»
به بهانه کرونا بيکارمان کردند
داستان عليرضا و همکارش، ماجراي زندگي بسياري از کارگران آبدارخانهها و رستورانهاست. پرسنل ديروز ادارههاي دولتي و شرکتهاي خصوصي و بيکاران امروز و فردا. ماجراي همه آنهايي که با شيوع بيماري کرونا ابتدا خانهنشين شدند، بعد نگران و حالا بيکار. عليرضا، حسين و شايان هر 3 کارمندان دولت بودهاند. حالا سومين ماه بعد از بروز کرونا در کشور است و کارفرما به آنها گفته ديگر نيازي به حضورشان نيست:«رفتم پيش رئيس اداره و گفتم من حالا چي کار کنم؟ از کجا خرج زندگيام رو تامين کنم؟ يک بخشنامه نشونم داد و گفت که خودت ببين. اينجا نوشته بخش شما يعني آبدارخونه رو تعطيل کنيم. راست و پوستکنده بگم من بودجه ندارم که هرماه به شرکتي که شماها تحت پوشش آن هستيد، براي کاري که انجام نميشود، حقوق بدهم. شرکت هم براي اينکه کاهش هزينههاي خودش رو جبران کنه، سريع نامه عدم نياز من و همکارم رو زد و تمام.»
نهم خرداد بود که علاءالدين رفيع زاده، معاون نوسازي اداري سازمان اداري و استخدامي کشور اعلام کرد؛ « طبق مصوبه ستاد ملي مبارزه با کرونا و به منظور ارتقاي سطح بهداشتي محل کار کارمندان، تمامي سازمانها موظف هستند تا فعاليت آشپزخانهها و آبدارخانهها را تعطيل و از پذيرايي در اتاقها و جلسات خودداري کنند.» پيگيريهاي همشهري نشان ميدهد اين تعطيلي موقت اول پيامدهاي نگران کنندهاي داشته است؛ کرونا اول منجر به دورکاري کارکنان اين بخشها شده بود و حالا اين بخشنامه در مرحله بعد آنها را در معرض تعديل قرار داده است. ترکش مصوبه ستاد ملي مقابله با کرونا حالا به افرادي خورده که اغلب جزو دهکهاي پايين جامعه و گروههاي آسيب پذير از نظر اقتصادي و کم درآمد هستند. افرادي که بيشتر آنها با قراردادهاي خدماتي و حداقل درآمد جذب شدهاند و حالا همين کف حقوق و مزايا را هم از دست رفته ميبينند.
آقاي رئيسجمهور! ما زندگي نداريم؟
شايان از نيروهاي آبدارخانه يکي از ادارههاي آموزش و پرورش شهر تهران است که هفته پيش نامه پايانکار براي او صادر شده. منفعل نبوده، راهش را گرفته سمت دفتر مديران بالا، اما اعتراض کارساز نبوده و با خواهش و التماس توانسته يکماه ديگر هم مهلت بگيرد، اما حالا قرار است در نهايت کارش را به نفع همکارش ترک کند: «از کار من راضي بودند و چون بيماري قند دارم و بايد انسولين تهيه کنم، قبول کردند که يکماه ديگر را هم بمانم تا کار جديد پيدا کنم، اما ديروز متوجه شدم که يکي از بچهها که 2 فرزند دارد و اوضاعش از من بدتر است هم تعديل شده، اين شد که به نفع او کنار کشيدم.»
شايان ميگويد: در اين 3ماه که آبدارخانه ادارهشان تعطيل بوده، فقط پايه حقوقشان را گرفتهاند و خبري از اضافه کاري و مزاياي ديگر نبوده است: «ما قبل از کرونا هم با شرکت طرف قراردادمان خيلي مشکل داشتيم، چون که بيشترين درصد واسطهگري را از روي حقوق ما بر ميداشت، حالا هم 3ماه هست که فقط به ما پايه حقوق را ميدهند، آن هم نه بهموقع بلکه با تأخير. در نهايت هم گفتند اداره اعلام کرده نيازي به شما ندارد. آيا ما در بهوجودآمدن اين بيماري نقش داشتيم؟ ما زندگي نداريم؟ چرا رئيسجمهور و دولت بهانه دست مديران سازمانها و ادارهها براي تعديل نيروها ميدهند؟»
حسين هم نيروي خدماتي يکي از نهادهاي دولتي در تهران است. دلنگران آينده و مثل خيليهاي ديگر در انتظار تصميم بالادستيها: «پس از تعطيلي رستوران، گفتند توزيع چاي هم ممنوع است. البته نيتشان مسائل بهداشتي است، اما وقتي کار ما را کم ميکنند، در قدم بعدي به اين فکر ميافتند که اين اداره 3 نفر نيروي خدماتي لازم ندارد و کار با يک نفر هم راه ميافتد. آن وقت عذر 2 نفر از ما را ميخواهند و در اين وانفسا بايد بيفتيم دنبال کار. همين اتفاق در دوره دورکاري هم افتاد، يکسوم همکاران من سر کار ميآمدند و دو سوم دورکاري بودند، خب خيلي به ما فشار ميآمد، اما نميگذاشتيم کار روي زمين بماند. حالا رئيس شرکتمان که هميشه بهدنبال سود بيشتر است، همان زمان را بُل گرفته و ميگويد اين کار با يک سوم نيروها هم قابل انجام است و تا حالا پول اضافه ميدادم.»
حداقل حقوق را ميگيرم
نيروهاي خدماتي مانند کارگران آبدارخانهها و رستورانهاي ادارهها که اغلب از طريق شرکتهاي واسط خصوصي در نهادهاي دولتي و عمومي کار ميکنند، جزو اقشار آسيبپذير جامعهاند. افرادي با حداقل درآمد، مطابق با حداقل دستمزد و جيره و مواجب مورد تأييد وزارت کار و حالا در پي بحران کرونا با چشمانداز نگرانکننده آينده مواجه شدهاند: احتمال تعديل و بيکاري، سفرههاي کوچکتر و سقوط آزاد زير خط فقر.
اين ماجرا تنها شامل آبدارچيها نيست، از آشپرخانه سازمانها هم صداهاي مشابهي شنيده ميشود؛ صداي سکوت و خاموشي و البته اعتراض؛ يحيي، آشپز يکي از نهادهاي نيمه دولتي است که ميگويد هيچ پساندازي براي چنين روزهاي سختي ندارد و حالا ميترسد که به قرض گرفتن و گدايي بيفتد:«من از طرف اداره تعديل نشدم، اما الان 3ماه ميشود که فقط حقوق پايه به من دادهاند و بس. با اين پول فقط ميتوانم اجاره خانه 800هزار تومني و 2تا از قسطهاي جهيزيه و دانشگاه 2 دخترم که يک ميليون و 100هزار تومن هست را بدهم. براي هزينه خورد و خوراک تا حالا با نسيه خريدن سر ميکردم، ولي حالا چوبخطم در بقالي محل پر شده و بايد از دوست و آشنا قرض کنم. دولت هم به جاي اينکه به فکر ما کمدرآمدها باشد و از مديران ادارهها و سازمانها بخواهد که تسهيلات بيشتري را در اين روزها به ما پرداخت کنند گفته که در آشپزخانهها و آبدارخانهها را ببندند. من نميگويم که تصميم غلطي گرفتهاند، ولي نبايد پس و پيش تصميم را ميديدند و تبصره و دستوري براي حمايت از ما اعلام ميکردند؟»
يحيي خيلي نگران ماههاي آينده است. تورم شديد اقتصادي و گرانيهاي پي در پي، ادامه تعطيلي آشپزخانهاي که در آن کار ميکند و حقوقي که هر روز آب ميرود شده کابوس زندگي خودش و خانوادهاش: « من يک کيلو گوشت نميتونم براي خونه بخرم، جيگر و بال مرغ شده خوراک بچه هام. فقط مونده بود که ميوه گنديده در مغازهها رو جمع کنم که اينرو هم هر شب انجام ميدم. چند تا از دوستان و همکاران کارگرم رو اسم ببرم که همين وضعيت رو دارن؟ ما قبل از اين هم فقير بوديم، ولي الان رسما به گدايي افتاديم.»
58نفر بيکار در 3 ماه
در بسياري از ارگانها، نيروهاي خدماتي اخراج نشدهاند، اما به آنها هشدار دادهاند که درصورت ادامه وضعيت کرونا به روال کنوني ناگزير از قطع همکاري با آنها خواهند شد چرا که پرداخت حقوق به نيروي آزاد براي آنها صرفه اقتصادي ندارد.
توحيد حمداللهي، رئيس شرکت خدماتي کارآفرينان برتر است که ميگويد از ابتداي بحران کرونا تاکنون 58نفر از نيروهايش در نهادهاي مختلف بيکار شدهاند:« بيشتر نيروهاي ما در بخش خصوصي مشغول بهکار ميشوند و تعداد اندکي را براي خدمات نظافت در ساختمانها ميفرستيم. در هر 2 بخش بهشدت با تعديل نيرو مواجه هستيم. بهطور مثال، در يکماه اخير دائم از سوي شرکتها و ادارهها با ما تماس ميگيرند و ميگويند که نياز به نيروي شما نداريم و براي تسويه حساب اقدام کنيد يا براي نظافت ساختمانها تازه يکي، دو هفته است که تماس ميگيرند که کارگر ميخواهيم آن هم نه هفتگي، بلکه ماهانه. تمام اين نيروها از طبقات فرودست جامعه هستند و برخوردهاي اينچنيني، آنها را با کوهي از مشکلات مواجه کرده و بهطور جدي زندگيشان را به خطر انداخته. ما اين موارد را به مديران ارگانها ميگوييم، ولي بسياري از آنها منافع اقتصادي خودشان را درنظر ميگيرند تا مسئوليت اجتماعي و کمک انساني را.»
آمار نيروهاي اخراج شده در بخشهاي خدماتي ادارهها و سازمانها مانند آبدارخانه و آشپزخانهها مشخص نيست. هنوز زود است که پيامدهاي تصميم اخير در ستاد ملي مقابله با کرونا روشن شود. البته نميتوان گفت که در تمام نهادها به يک شيوه با آنها برخورد شده. اين موضوع بسته به بودجه و درآمد ارگانها و نگاه مديران به منابع انساني و مسئوليتپذيري اجتماعي متفاوت است، اما واضح است که وضعيت اين دسته از نيروها در اداره متزلزل شده و مصوبه اخير ستاد ملي مبارزه با کرونا، شرايط دشوار را براي آنها که اغلب کمتر ديده شده و شنيده شدهاند دشوارتر کرده است.
بازار