نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
تحلیل ها

معمای هلی‌کوپترهای خاییز

منبع
فرهيختگان
بروزرسانی
معمای هلی‌کوپترهای خاییز
فرهيختگان/ متن پيش رو در فرهيختگان منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست ابوالقاسم رحماني/ نمي‌دانم مساله عدم‌حضور کوالاها و عدم‌انتشار تصاوير مظلومانه اين حيوانات از جنگل‌هاي ايران است يا چيز ديگري، اما اين را مي‌دانم که انگار در مواجهه با بسياري از اتفاقات و وقايع دچار نوعي رخوت و بي‌واکنشي شده‌ايم. البته اين مساله خيلي مربوط به ما مردم عادي نيست، اتفاقا نوک‌پيکان اين انتقاد و مصداق اين وضعيت مسئولاني هستند که بايد در چنين شرايطي حساسيت‌هاي بيشتري داشته باشند و وضعيت را از حالت بحران خارج کنند. چند روزي از آغاز آتش‌سوزي‌ها درجنگل‌هاي استان کهگيلويه‌وبويراحمد مي‌گذرد و گويا بالاخره روز گذشته اين آتش مهار شده است. با اين حال نه خبر دقيقي از حجم آتش‌سوزي و ميزان مراتع و جنگل‌هاي سوخته منتشر مي‌شود، نه معلوم است چه گونه‌هاي گياهي و جانوري از بين رفته‌اند، نه مي‌گويند دقيقا سازمان‌هاي مرتبط و ذي‌ربط براي مهار آتش چه کرده‌اند و... روزبه‌روز و لحظه‌به‌‌لحظه هم با همان سرعت زبانه کشيدن آتش در جنگل‌هاي «خائيز» و «ديل» سوالات بي‌جواب بيشتري در ذهن ايجاد مي‌شود. اما سواي تمام اين سوالات آنچه پاسخ گفتن به آن خيلي سخت نيست، بضاعت نهادهاي متولي در حفظ منابع طبيعي کشور است، سازمان‌هايي که جز افسوس و غافلگيري معمولا مواجهه متفاوت‌تري را با بروز حوادث و وقايع گوناگون تجربه نمي‌کنند و فرسخ‌ها عقب‌تر از سطوح تراز بين‌المللي با همان روش‌هاي کهنه و سنتي داعيه مقابله با اتفاقاتي نظير آتش‌سوزي جنگل‌ها را دارند. حالا اين عقب‌ماندگي را هم مي‌توان پاي مديريت ضعيف نوشت و هم آن را نتيجه منطقي بي‌اهميت تلقي‌شدن و عدم‌اختصاص بودجه کافي در راستاي حفظ منابع طبيعي دانست. هرچه هست، خبر همان است، مثل هرسال هم تکرار مي‌شود؛ اندک بافت سبز و جنگلي ايران دوباره طعمه حريق شدند! خلاصه اينکه اندکي از همان حساسيت‌هايي که براي کوالاهاي استراليايي درجريان آتش‌سوزي جنگل‌هاي اين کشور اگر حالا و براي جنگل‌ها و مراتع کهگيلويه‌وبويراحمد هم وجود داشت، بعد از چند روز احتمالا همچنان سرتيتر اخبار، از بين رفتن اين ثروت ملي نبود. يک‌بام و دوهواي مسئولان محيط‌زيستي کشور در مواجهه با آتش‌سوزي جنگل‌ها بگذاريد ابتدا برخي اظهارنظرها درارتباط با آتش‌سوزي جنگل‌ها را با هم مرور کنيم، هم از حجم فاجعه‌اي که هرساله از سر مي‌گذرانيم، مطلع مي‌شويم و هم از اهميت و جايگاه حفظ منابع طبيعي کشور از نگاه مسئولان اين حوزه آگاه خواهيم شد. قاسم سبزعلي، فرمانده يگان حفاظت سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخيزداري در ارتباط با آتش‌سوزي جنگل‌ها در کشور گفت: «سالانه به‌طور ميانگين حدود ۱۵هزار هکتار از جنگل‌هاي ايران دچار آتش‌سوزي مي‌شود.» يعني ما هرساله اين مقدار از بافت اندک طبيعي و جنگلي کشورمان را به راحتي آب‌خوردن آن هم غالبا با دلايل و دخالت‌هاي انساني از دست مي‌دهيم. به اذعان کارشناسان فقط 12درصد از آتش‌سوزي‌ها در سال 98 عامل غيرانساني اعم از رعدوبرق و گرماي هوا و مسائلي از اين دست داشته‌اند. اما بعد از خواندن اين خطوط بد نيست نظر عيسي کلانتري درارتباط با مساله اطفاي حريق در جنگل‌ها و مواجهه با آن را هم مرور کنيم. کلانتري در گفت‌وگو با يکي از روزنامه‌ها درارتباط با مساله مواجهه و مقابله با آتش‌سوزي جنگل‌ها ضمن تاکيد بر اين نکته که ما براي اين مواجهه امکاناتي نداريم، گفت: «اگر بخواهيم کشور را بسيج کنيم تا با هر آتش‌سوزي مقابله کنيم، بايد حداقل سالانه يک‌ميليارد دلار براي آتش‌نشاني هزينه کنيم. در آتش‌سوزي‌هايي که در طبيعت اتفاق مي‌افتد، دسترسي مهم‌ترين چيز است. معتقدم سرمايه‌گذاري در اين زمينه توجيه اقتصادي ندارد. البته ما بايد چهار تا شش پايگاه هوايي آتش‌نشاني داشته باشيم، اما نداريم و البته بيش از اين نبايد باشد. همه‌جاي دنيا آتش‌سوزي مراتع اتفاق مي‌افتد. خيلي بيش‌ازحد بدبين شده‌ايم.» همان يک هلي‌کوپتر سازمان جنگل‌ها را هم از آن گرفتند پس مشخص شد اهتمام خاصي براي مواجهه با مساله آتش‌سوزي جنگل‌ها در کشور وجود ندارد که اگر داشت اين روزها اين‌قدر اخبار فيک و بلاموضوع حول اين مساله منتشر نمي‌شد و به‌جاي اظهارنظرهاي اينچنيني حتما فکري به‌حال منابع طبيعي کشور مي‌شد. با وجود اين و به‌منظور بررسي بهتر و بيشتر با محمد درويش، رئيس کميته محيط‌زيست در کرسي سلامت اجتماعي «يونسکو» هم گفت‌وگويي انجام داديم. او ضمن تاکيد براينکه وضعيت منابع طبيعي کشور خصوصا جنگل‌ها خوب نيست به «فرهيختگان» گفت: «هرسال بين هشت‌هزار هکتار تا 40هزار هکتار جنگل‌هاي ما دراثر آتش‌سوزي از بين مي‌رود. 33 سال است در اين حوزه هستم و هرسال هم داد مي‌زنم که تا چه زماني مي‌خواهيد اين روند را ادامه دهيد، چرا هيچ‌کسي هيچ‌کاري نمي‌کند و چرا منتظر مي‌شويم آتشي اتفاق بيفتد و بعد کاسه چه‌کنم چه‌کنم دست بگيريم. آن زمان مي‌گفتيم چرا سازمان جنگل‌ها يک هلي‌کوپتر براي مهار آتش‌سوزي داشته باشد و اين براي رصد جنگل‌ها و مواجهه با مسائلي نظير آتش‌سوزي جنگل‌ها و مراتع کافي نيست. حاصل اين شد که همان يک هلي‌کوپتر را هم از سازمان جنگل‌ها گرفتند و گفتند صرف دستورالعمل نيروهاي مسلح هيچ سازماني به جز نيروهاي مسلح حق رصد هوايي سرزمين را ندارد.» سازمان جنگل‌ها براي اطفاي‌حريق بايد به نيروهاي مسلح پول بدهد! درويش درادامه با انتقاد از عدم‌برخورداري سازمان جنگل‌ها از امکانات کافي براي مواجهه به‌موقع و کارآمد با بلاياي اينچنيني افزود: «براساس دستورالعمل نيروهاي مسلح گفته‌اند نه سازمان محيط‌زيست و نه سازمان جنگل‌ها نمي‌توانند از هواپيماها و هلي‌کوپترهاي مجهز براي اطفاي‌حريق برخوردار باشند و اگر لازم باشد به ما بگويند ما به آنها کمک مي‌کنيم اما در پروتکل‌هاي نيروهاي مسلح اين‌طور است که فقط نيروهاي مسلح در مواقعي که بحث امنيت ملي باشد بايد نيروهاي خود را اختصاص دهند، در بقيه موارد سازمان‌ها بايد حق‌الزحمه نيروهاي مسلح را پرداخت کنند. بحث آتش‌سوزي جنگل‌ها هم جزء شمول دستگاه امنيتي به حساب نمي‌آيد، درصورتي‌که چه موضوعي از اين مهم‌تر که اين جنگل‌ها را از دست بدهيم؟ با از دست رفتن اين جنگل‌ها تاب‌آوري سرزمين کم مي‌شود. وضعيت منابع آب شيرين ما مختل مي‌شود. مهاجرت اتفاق مي‌افتد. ريزگردها افزايش مي‌يابد. مردم بيشتر مسموم و آلوده مي‌شوند. بنابراين اين نکته را حتي براي نيروهاي مسلح نتوانستيم جا بيندازيم که شما اجازه نمي‌دهيد دستگاه‌هاي متولي محيط‌زيست و منابع طبيعي يگان هوايي داشته باشند يا حداقل اينکه شما منتظر اين نباشيد پولي به حساب شما واريز کنيم.» علي‌رغم پيش‌بيني‌ها دوباره غافلگير شديم اين فعال محيط‌زيست با عجيب خواندن اين مبادلات پولي بين‌دستگاه‌هاي دولتي گفت: «اينکه دستگاه متولي حفاظت‌ جنگل‌ها درصورت حريق منابع جنگلي براي خاموش کردن آن از نيروهاي مسلح درخواست کند و آنها هم پول اين کار را دريافت کنند به‌نوعي پول از اين جيب دولت به آن جيب دولت است. اين چه معني دارد؟ تازه سواي اين اگر همه‌چيز روي روال باشد و به ايام عيد فطر نخورد و بگويند وزير و وکيل نبود يا به تعطيلي بخورد و تا بخواهند پول بريزند و هلي‌کوپتر بلند شود و دو، سه روز از آتش بگذرد. اين قصه‌اي است که من حداقل 30 سال است تکرار مي‌کنم و باز نتوانستم اين مشکل را حل کنم. امسال از ابتداي سال گفتيم چون ترسالي است ميزان آتش‌سوزي زياد است. همه مي‌دانستند. در سازمان جنگل‌ها و محيط‌زيست هم همه مي‌دانستند اين اتفاق قرار است رخ دهد، چرا دوباره غافلگير شديم. حداقل مي‌توانستند درمناطق حادثه‌خيز سازمان جنگل‌ها رصد کنند و مي‌دانند چه مناطقي از جنگل‌هاي ما در زاگرس و ارسباران و هيرکاني آسيب‌پذيرتر نسبت به آتش هستند. درآن مناطق بايد کمپ‌هايي را مستقر مي‌کردند. با جامعه محلي همراه مي‌شدند و به آنها تجهيزات مي‌دادند که اگر آتشي گرفت بلافاصله نيروها بروند و ديگر چنين اتفاقي رخ ندهد، حتي اين کار را هم نکردند. بازهم دوباره غافلگير شدند. اين مساله شگفت‌آور است. اين پول و امکاناتي نمي‌خواهد، فقط مديريت مي‌خواهد، فقط دلسوزي مي‌خواهد.» براي مسئولان ما قيمت پرايد مهم‌تر از نابودي جنگل‌هاست مديرکل سابق دفتر مشارکت‌هاي مردمي سازمان حفاظت محيط‌زيست درادامه با اشاره به اظهارات چندي پيش رئيس سازمان حفاظت محيط‌زيست کشور خاطرنشان کرد: «رئيس سازمان محيط‌زيست مي‌گويد سرمايه‌گذاري براي اطفاي‌حريق در کشور ما توجيه اقتصادي ندارد. در هر کشور ديگري اگر رئيس سازمان محيط‌زيست چنين حرفي مطلبي بيان مي‌کرد بايد فردا استعفا مي‌داد. چگونه است وقتي وزير اقتصاد ما درباره خودروسازي ما حرفي مي‌زند که به مذاق رئيس‌جمهور سازگار نيست، همان روز برکنار مي‌شود اما رئيس سازمان محيط‌زيست اين حرف شاذ را بيان مي‌کند و هيچ کاري هم ندارند. اين نشان‌دهنده اين است که مسئولان به موضوع محيط‌زيست اهميتي نمي‌دهند. براي آنها قيمت پرايد و تخم‌مرغ، گوجه‌فرنگي به‌مراتب مهم‌تر از سوختن جنگل‌ها و نابودي تالاب‌هاست. تعارف را بايد کنار گذاشت. اگر کشوري مي‌تواند موشک به فضا بفرستد و ماهواره داشته باشد و موشک قاره‌پيما و کيک زرد درست کند، چطور نمي‌تواند مشکل آتش‌سوزي جنگل‌ها را حل کند؟ نخواستند در اين حوزه سرمايه‌گذاري کنند. براي آنها مهم نبوده است. چپ و راست هم در اين امر به يک اندازه مقصر بودند.» اگر قرار است مردم آتش را خاموش کنند دولت به چه کار مي‌آيد؟ درويش بااشاره به تجربه ساير کشورها درامر مواجهه با آتش‌سوزي جنگل‌ها ادامه داد: «خداراشکر چنين جنگل‌هايي که در استراليا و آمريکا وجود دارد در ايران نداريم. جايي که پنج‌درصد پوشش درختي داشته باشد، جنگل مي‌گوييم که فائو اين تعريف را قبول ندارد. مثلا مي‌گوييم 12ميليون هکتار پوشش جنگل داريم اما طبق تعريف فائو ما دوميليون هکتار هم پوشش جنگلي نداريم. بنابراين اگر آن جنگل‌هاي متراکمي که آنجاست را اينجا داشتيم همه‌چيز نابود شده بود و مردم بايد شهرها را هم خالي مي‌کردند. ما دو، سه درخت داريم که وسط آن علف است و آتش مي‌گيرد و نرم نرم درخت‌هاي آن وسط هم آتش مي‌گيرد. آتش‌سوزي در کشور ما خيلي راحت‌تر مهار مي‌شود، اگر به‌موقع بالاي سر آتش برسيم. سازمان جنگل‌هاي ما مي‌گويد اگر الان به من يک هلي‌کوپتر بدهند من حتي نمي‌توانم پول خلبان آن را بدهم. همين الان مي‌گويد سي‌ميليارد تومان به نيروهاي مسلح بدهکار هستيم، آن‌هم بابت تقاضاهاي قبلي، دولت هم اخيرا 15ميليارد تومان بودجه اختصاص داده است که بدهکاري‌هاي قبلي را تسويه کنند. چرا بايد چنين اتفاقي در کشور بيفتد؟ چرا بايد منتظر باشند که پول را به سازمان جنگل‌ها بدهيم و سازمان جنگل‌ها به نيروهاي مسلح بدهد. چرا از اين جيب به آن جيب مي‌کنيم؟ دراين مورد هم مثل خيلي‌ديگر از موارد مردم بايد دست به جيب کنند که کردند.» هزينه ايجاد ۱۰ پايگاه هوايي آتش‌نشاني در کشور اما همان‌طور که اين چندروز و پس از آتش‌سوزي جنگل‌هاي استان کهگيلويه‌وبويراحمد بارها و بارها به گوش رسيد، امداد و اطفاي هوايي آتش‌سوزي جنگل‌ها يکي از اصلي‌ترين و کارگشاترين راهکارهاست. البته اين پروسه به اين سادگي قابليت اجرايي ندارد، هم از بعد فني و هم از بعد امکاني نيازمند ظرفيت‌هاي خاصي هستيم. براي مثال به عقيده کارشناسان اين حوزه بالگردهاي اغلب نظامي که براي اطفاي حريق به جنگل‌ها اعزام مي‌شوند، بيش از آنکه کمک به خاموش شدن آتش بکنند، با بادي که از پرواز آنها حاصل مي‌شود، آتش شعله مي‌کشد و گستره آن بيش از قبل هم خواهد شد. به‌همين‌منظور راهکارها و خريد تجهيزات مختلفي براي اين اتفاق متصور هستند. با يک حساب سرانگشتي و تخمين با توجه به قيمت هواپيماهاي موردنياز جهت اطفاي حريق جنگل‌ها و همچنين با اشاره به صحبت‌هاي اخير عيسي کلانتري، رئيس سازمان حفاظت محيط‌زيست براي ساخت 10 پايگاه آتش‌نشاني هوايي چيزي حدود 500 ميليون دلار لازم داريم که اگر اين عدد را در 16 هزارتومان به‎ازاي هر دلار ضرب کنيم، چيزي حدود هشت هزار ميلياردتومان بودجه براي ساخت 10 پايگاه آتش‌نشاني هوايي نياز است. رقمي که در قياس با ضرر مالي ناشي از آتش‌سوزي جنگل‌ها در کشور خيلي چشمگير به نظر نمي‌رسد. به گفته قاسم سبزعلي، فرمانده يگان حفاظت سازمان جنگل‌ها و مراتع کشور آتش‌سوزي در هر هکتار از مناطق جنگلي زاگرس ۵۶ ميليون تومان و در هر هکتار اراضي ۱۷ميليون تومان خسارت وارد مي‌کند. يعني جداي از آتش‌سوزي اخير، سالانه نزديک به دو هزار و 250 ميلياردتومان از آتش‌سوزي در زاگرس، خسارت روي دست اقتصاد به جا مي‌ماند. بايد دنبال تهيه، تدوين و تصويب طرح جامع مديريت اطفاي حريق در کشور باشيم پيش‌تر در ارتباط با بار حقوقي مساله آتش‌سوزي جنگل‌ها هم نوشته بوديم. به‌هرحال اين بافت گياهي و جنگل‌ها از منابع ملي و طبيعي کشور هستند و حتما از منظر حقوقي داراي جوانبي براي حفظ و نگه‌داشت آنها هستند. رسول کوهپايه‌زاده، حقوقدان و وکيل پايه يک دادگستري در اين‌باره به «فرهيختگان» گفت: «مطابق اصل 50 قانون‌اساسي در جمهوري اسلامي، حفاظت از محيط‌زيست که نسل امروز و نسل‌هاي بعد بايد در آن حيات اجتماعي روبه‌رشدي داشته باشند، وظيفه عمومي تلقي مي‌شود، ازاين‌رو فعاليت‌هاي اقتصادي و غير آنکه با آلودگي محيط‌زيست يا تخريب غيرقابل جبران آن ملازمه پيدا کند، ممنوع است. مطابق ماده 47 قانون حفاظت و بهره‌برداري از جنگل‌ها و مراتع مصوب 1346 هرکس در جنگل عمدا آتش‌سوزي ايجاد کند، به حبس از سه تا 10 سال محکوم خواهد شد. تبصره همين ماده هم مي‌گويد که درموقع آتش‌سوزي در جنگل‌ها کليه ماموران دولتي اعم از لشکري و کشوري و شهرداري که در نزديکي محل باشند، موظفند به کليه وسايل ممکنه که در اختيار دارند در آتش‌نشاني کمک کنند. ماده 45 همين قانون هم بيان داشته است درصورتي که بر اثر بي‌مبالاتي حريقي در جنگل ايجاد بشود، مرتکب تا يک سال به مجازات حبس محکوم مي‌شود و خسارات وارده را نيز بايد جبران کند. ماده 675 قانون مجازات اسلامي مصوب 1375 بيان مي‌دارد که هرکس جنگل يا خرمن يا هرنوع محصول زراعي را آتش بزند، به حبس از دو تا پنج سال محکوم مي‌شود. تبصره اين ماده هم گفته است، چنانچه موارد فوق به قصد مقابله با حکومت اسلامي باشد، مجازات محارب يعني اعدام را به‌دنبال خواهد داشت. در برنامه ششم توسعه ماده 48، دولت مکلف به اقداماتي جهت حفاظت از محيط‌زيست شده است. به‎طور مشخص در بند «ه» اين ماده اين‌چنين آمده است که تهيه و اجراي طرح جامع پيشگيري و اطفاي حريق در عرصه تحت‌مديريت سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخيزداري و سازمان حفاظت محيط‌زيست با همکاري دستگاه‌هاي اجرايي، نظامي و انتظامي برعهده دولت است. براي جلوگيري از تکرار اين قضايا ما در بعد تقنيني هم نياز به بازبيني و اصلاح و روزآمد کردن مقررات در زمينه آتش‌سوزي داريم. عدم‌پيش‌‎بيني‌هاي لازم و عدم‌برخوردهاي لازم در اين خصوص را ما با تقنين مي‌توانيم اصلاح کرده و مجازات‌هاي لازم را براي آن ايجاد کنيم. درواقع بايد دنبال تهيه و تدوين و تصويب طرح جامع مديريت اطفاي حريق در کشور باشيم.»