فرارو/ متن پيش رو در فرارو منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
هفتههاست که آتش به جان مناطق مختلف کشور افتاده است. آتش سوزيهاي جنگلي بيشتر در حوزه زاگرس است و علي رغم تلاشهايي که صورت گرفته است همچنان آتش مناطق مهمي را در مينوردد. در اين بين پارکهاي تهران نيز به صورت غيرمعمولي دچار حريق شدند که خساراتي نيز به بار آورده است.
با وجود اينکه روز گذشته مسئولان محلي و رسانهها و از خاموش شدن آتش در منطقه جنگلي خائيز خبر داده بودند، اما غروب روز گذشته آتش دوباره در اين منطقه زبانه کشيد. گزارشهاي خبرنگاران حاضر در محل حکايت از اين داشت که هيچ گروه ونهادي در آنجا حاضر نيست و مردم محلي در تلاشند تا آتش را خاموش کنند.
با اينکه خبرنگاران حاضر در محل از گستردگي آتش سخن ميگفتند، اما شب گذشته مديرکل محيط زيست استان کهگيلويه و بوير احمد آتش سوزي را "کوچک" ارزيابي کرد که بر اثر وزش باد رخ داده است. تصاوير منتشر شده چيزي ديگري را نشان ميداد.
مسئله اينجاست که ظاهرا ديروز مقامات عجله زيادي براي اعلام اطفاي حريق در کوه خائيز داشتندو احتمالا بدون لکهگيري اصولي و اطفاء کامل حريق منطقه را ترک کردهاند. جايي که روزهاي متولي در آتش سوخته بود.
در آتش سوزيهاي ديگر هفتههاي اخير نيز اتفاق مشابه رخ داده بود.
آتش سوزيهاي سريالي خسارتهاي زيادي به جنگلها و مراتع کشور و حيات وحش وارد کرده که تاکنون هيچ گزارشي در مورد آنها منتشر نشده است. پيشتر گفته شده بود فقط حدود ۱۰۰ هکتار از جنگلهاي خائيز سوختهاند.
در مورد دلايل آتش سوزي خائيز هنوز اطلاعات دقيقي در دست نيست. با اين حال گفته ميشود دو نفر در اين رابطه بازداشت شدهاند. گزارشها حاکي از آن است که احتمالا آتشسوزي عمدي بوده است.
از طرف ديگر بحثهايي پيرامون نحوه کنترل آتش وجود دارد. خائيز حد مرز بين استان خوزستان و کهگيلويه و بويراحمد است. اين منطقه حفاظت شده است و با مساحتي بيش از ۳۳ هزار هکتار در ۱۵ کيلومتري دهدشت قرار دارد و از جنوب به بهبهان، از شرق به پل پادوک در خيرآباد گچساران و از غرب به سد مارون متصل ميشود. منطقهاي که آتشسوزي در آن شروع شد و به کهگيلويه و بويراحمد رسيد جنگلي نيست، اما با رسيدن آتش به جنگلهاي بلوط و بادام کوهي که قدرت شعلهوري فراواني دارند، دامنه حريق گسترش پيدا کرده است.
حالا مقامات اين دو استان يکديگر را متهم ميکنند که در ابتداي آتش سوزي کم کاري کردهاند. مسئولان استان کهگيلويه و بويراحمد معتقدند که اگر در ساعات اوليه اين آتشسوزي در استان خوزستان مهار ميشد دامنه گسترش آن به کهگيلويه و بويراحمد نميرسيد.
روحالله عزيزي، رئيس اداره محيطزيست استان کهگيلويه و بويراحمد در اين مورد گفته است: «آتشسوزي از سمت بهبهان در استان خوزستان شروع شده و مهار نشده و به محدوده استان کهگيلويه و بويراحمد سرايت کرده است.»
اما غلامرضا شريعتي، استاندار خوزستان در پاسخ به اين اسخنان عليه مسئولان اين استان، گفت: «ما مشاهده کرديم که در آتشسوزيهاي رخ داده، همه مسئولان پاي کار بودند. ممکن است در زمان انجام کار، افرادي از يکديگر انتظار بيشتري داشته باشند و اين موضوع طبيعي است، اما با متهم کردن يکديگر، زحمات، تلاش و کار يکديگر را ضايع نکنيد.»
از طرف ديگر مشاهدات شاهدان نشان ميدهد، همه نهادها و سازمانها کمي دير وارد ميدان شدند. به دليل صعب العبور بودن منطقه نيروهاي امدادي و مردمي ساعتها بايد در راه باشند تا بتوانند به محل آتش سوزي برسند در نتيجه حضور بالگرد و براي انتقال نيرو ضروري است.
اهالي منطقه ميگويند بالگردها دير رسيدند و آتش قدرت زيادي پيدا کرده بود. همچنين دستگاهها و امکانات اطفاء حريق يا کلا در دسترس نبوده و يا بسيار محدود بوده است. به اين ترتيب نيروهاي امدادي با دستان خالي به جنگ شعلهها رفتند.
دلايل آتش سوزي
آتش سوزيهاي سريالي هفت استان کشور در هفته گذشته و اوايل هفته جاي هفت استان کشور را در برگرفت.
دلايل فراواني براي اين آتش سوزيها عنوان شده است. اما مهمترين آن قطعا عامل انساني است. اين آتش سوزيها در مواردي عمدي بوده و در مواردي ديگر غيرعمدي و بر اثر خطاهاي فردي صورت گرفته است.
محمد درويش، کارشناس و فعال محيطزيست در رابطه با آتش سوزيهاي هفته گذشته به روزنامه سازندگي گفت: «بهطور متوسط ۸ تا ۴۰ هزار هکتار از جنگلهاي ما طعمهي آتش ميشود. ضمن اينکه هر چه ترسالي بيشتر باشد، احتمال آتشسوزي در فصل گرم بيشتر ميشود. به اين دليل که در طي سالهايتر گونههاي علفي بيشتري در رويشگاههاي جنگلي و مرتعي ميرويد. اين گونههاي علفي از مرداد به بعد، خشک ميشوند و منطقه را به يک انبار باروت تبديل ميکنند. براي همين با يک شيشهي رها شده در دل طبيعت که به شکل ذرهبيني عمل ميکند، يا با يک ته سيگار روشن که از داخل ماشين در دل جاده در طبيعت رها ميشود و يا حتي با يک کمپ غيراصولي براي برپايي آتش، ممکن است آتشسوزياي رخ دهد که به راحتي نشود آن را مهار کرد».
او معتقد است سودجوياني وجود دارند که به بيشتر شدن اين آتشسوزيها دامن ميزنند؛ «آتشسوزيهاي عمدي در سالهاي ترسالي با شتاب بيشتري ميتواند گسترش يابد و مهار آن ميتواند خيلي خيلي سختتر باشد. در منابع طبيعي ايران سودجوياني وجود دارند که آنها دشمن درخت هستند. چون درخت سايهاي ميسازد که اين سايهاندازي موجب ميشود علف کمتري برويد؛ بنابراين کسي که دامدار است، اين سايه را به ضرر خودش ميداند، کسي که کشاورز است، ميگويد سايه اين درخت اجازه رشد خوب محصول را نميدهد و آن را دشمن خودش ميداند؛ بنابراين از روشهاي مختلفي مانند کفزني و هرس بيرويه استفاده ميکنند تا از شر اين درختها خلاص شوند. اما در مواقعي که ترسالي وجود دارد، اين کار تنها باعث خلاص شدن از دست اين درختها نميشود، بلکه موجب آتشسوزيهايي ميشود که بخشهاي زيادي از رويشگاههاي جنگلي ما را نابود ميکند.»
اين فعال محيطزيست، به نقطه ضعف ايران در زمينه اطفاي حريق هم ميپردازد: «در دنيا کسي با بالگرد آتش خاموش نميکند. چون خود بال هليکوپترها و دويدن هوا خودش باعث اکسيژنگيري رويشگاههاي جنگلي آتش گرفته ميشود و شدت آتش را بعدا افزايش ميدهد. در دنيا براي خاموش کردن آتش از وسيلهاي به نام کاناداير استفاده ميکنند. کاناداير نوعي از هواپيماي اطفاي حريق است که ميتواند حجم بزرگي از آب يا مواد ضد آتش را به يکباره در منطقه رها کند. ولي متأسفانه ما در ايران حتي يک دستگاه کاناداير هم نداريم. در حاليکه قيمت کاناداير از قيمت خودروهاي آخرين مدلي که در خيابانهاي تهران ميبينيم کمتر است. يعني اينطور نيست که ما، چون پول نداريم، نميتوانيم کاناداير بخريم، مشکل اين است که عِرق و علاقهاي وجود ندارد.»
او افزود: «سازمان مراتع و جنگلها که زماني خودش هليکوپتر هم داشت، اعلام کرد که ما، چون توان مالي پرداخت حقوق خلبان و سرويس هليکوپتر نداريم، ديگر هليکوپتر نميخواهيم. سازمانها متولي محيط زيست منابع طبيعي ما را فقير نگه داشتهاند، آنها حتي توان داشتن يک يگان هوايي مختص خودشان را ندارند.»
درويش از نهادهاي نظامي هم انتقاد کرد و گفت: «يک تماميتخواهي عجيب و غريبي هم در واحدهاي نظامي ما وجود دارد. ميگويند هر نوع پروازي بايد با هماهنگي ما انجام شود و تحت شمول نيروهاي ما باشد. ما بايد تشخيص دهيم که اگر کسي خواست، هواپيما يا هليکوپتر در اختيار آنها قرار دهيم. به قدري اين مراحل بروکراسي طولاني ميشود که گاهي کار از کار ميگذرد. مضاف بر اينکه اين نيروها براي مهارت آموزش نديده اند و يگانهاي تخصصي خاص خودشان را ندارند.»
آتش سوزي پارکهاي تهران
در کنار آتش سوزي مراتع و جنگلها در هفته اخير دو پارک تهران نيز دچار حريق شد. ابتدا بوستان ولايت آتش گرفت و شب گذشته نيز بخشي از پارک چيتگر در آتش سوخت. گزارشهاي ضدو نقيضي درباره عمدي بودن اين آتش سوزيها وجود دارد.
امروز شوراي شهر تهران به ماجرا ورود کرده و قرار است موضوع بررسي شود. از سوي ديگر پليس نيز اعلام کرده که پرونده براي اين آتش سوزيها باز شده است.
جانشين رييس پليس پيشگيري تهران بزرگ از بررسي ابعاد حادثه آتشسوزي در بوستان ولايت و پارک جنگلي چيتگر از سوي پليس خبر داد.
سرهنگ جليل موقوفهاي در رابطه با عمدي بودن يا نبودن آتش سوزيها گفت: "اين موضوع در حال بررسي است و تحقيقات مأموران آتشنشاني و پليس در اين زمينه ادامه دارد و به همين دليل نميتوان در حال حاضر اظهارنظري قطعي در اين خصوص مطرح کرد و بايد تا پايان تحقيقات صبر کرد."
او از برخي اظهارات مقامات مسئول انتقاد کردو گفت: «متأسفانه برخي اظهارنظرهاي شتابزده و غيرکارشناسي از سوي افراد و برخي مديران مياني مطرح شده که به هيچ عنوان مورد تاييد پليس نيست. در همين راستا نيز درخواست ما اين است که از هرگونه اظهارنظر غيرکارشناسي در اين موارد خودداري شود.»
بازار