آفتاب يزد/ متن پيش رو در آفتاب يزد منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
رضا بردستاني/ محمدصالح صدقيان، کارشناس مسائل خاورميانه و عراق معتقد است:« عراق ديگر کشورِ کودتاها نيست!»؛ اين کارشناس مسائل عراق در گفت و گو با روزنامه آفتاب يزد با اشاره به ضعف مفرط گروههاي شيعي در همگرايي و اتحاد سياسي ميگويد:« هماني که چندين و چندبار گفته ام؛ مشکل امروز عراق، چه کسي نخست وزير بودن نيست؛ مشکل عراق راهبردي است و ريشه در پروندههايي دارد که اگر حل نشود، وضعيت هر نخست وزيري بهتر از قبليها نخواهد بود.»
سفري که بي نتيجه اما پرمعنا است!
31 خرداد خبري همزمان روي خروجي خبرگزاريهاي ايران و منطقه قرار گرفت:«سفر قريب الوقوع الکاظميبه ايران، آمريکا و عربستان» و در متن خبر ميخوانيم:« يک پايگاه عرب زبان از سفر قريب الوقوع «مصطفي الکاظمي» به ايران، آمريکا و عربستان در نخستين دور از سفرهاي دورهاي وي از زمان تصدي پُست نخست وزيري در عراق، خبر داد.»
منبع خبر يک روزنامه ي قطري است با نام«العربي الجديد» که در ادامه مينويسد:« «مصطفي الکاظمي» نخست وزير عراق قصد دارد اولين سفر دورهاي خود از زمان تصدي اين پُست را در ماه آتي ميلادي، آغاز کند. بر اساس اين گزارش، اين پايگاه عرب زبان اعلام کرده است که سفر دورهاي قريب الوقوع مصطفي الکاظمي، کشورهاي ايران، آمريکا و عربستان را شامل ميشود. العربي الجديد به نقل از يک مقام عراقي تاکيد کرده است: الکاظميقصد دارد در نخستين سفر دورهاي خود به کشورهاي مختلف حمايت آنها از بغداد در سايه بحران مالي کنوني را جلب کند.
اين مقام عراقي همچنين گفته است که مصطفي الکاظميتلاش خواهد کرد تا در سفرهاي مذکور حمايتهاي سياسي و اقتصادي طرفهاي مختلف از دولت خود را جلب کند. به گفته اين مقام عراقي، سفر الکاظميبه آمريکا در راستاي گفتگوهاي راهبردي ميان بغداد و واشنگتن انجام ميشود.
الکاظمي؛ گزينه اي خيرالموجودين، نه مورد قبول همه!
دکتر محمد صالح صدقيان معتقد است مصطفي الکاظمي، آن مهره اي که قابل توافق تماميگروههاي شيعي و غيرشيعي باشد نبود اما در بين گزينههاي در نظر گرفته شده براي نخست وزيري؛«خيرالموجودين» بود. وي ميگويد:«الکاظميرا از سر ناچاري قبول کردند واگرنه همه ميدانند مهره و شخصيت مورد نظر گروههاي شيعي نميتوانست و همچنان نيز نميتواند«الکاظمي» باشد.»اين کارشناس عراق ادامه ميدهد:«شيعيان اين روزها و حتي پس از نخست وزيري مصطفي الکاظمي، در ضعيف ترين وضعيت خود طي سالهاي 2003 به بعد به سر ميبرند و در عوض کردها و اهل تسنن در بالاترين جايگاهِ قدرت سياسي و شرايط قابل قبولي قرار دارند.» صدقيان ميافزايد:
« وقتي به نخست وزيران عراق نگاه کنيم ميبينيم، «نوري المالکي» قوي بود نه تنها در بين گروههاي شيعي که در بين ديگر گروهها ـ کردها و سنيها ـ نيز چهره ي مقتدري بود پس ديگر گروهها نتوانستند امتياز خاصي از شيعيان و حکومت مرکزي در عراق بگيرند اما از زمان «عادل عبدالمهدي» به بعد، شيعيان روز به روز ضعيف و ضعيف تر شدند و اين روزها در سخت ترين شرايط ممکن قرار دارند و در اين وضعيت است که ميبينيم حتي اعتراضات در عراق نيز در آن 9 استان شيعه نشين صورت ميگيرد، تظاهرات، تنها و تنها در استانهاي شيعي شکل ميگيرد و اين براي اقتدار شيعيان خوب نيست. حالا اين ضعيف بودن چه مسائلي را به دنبال خواهد داشت؟ هرچه اختلافات بالابگيرد، هرچه دامنه ي اعتراضات گسترده تر شود اين قدرت سياسي و اجتماعي شيعيان است که تحليل خواهد رفت و در اين وضعيت است که گروههاي ديگر ـ کردها و سنيها ـ به تقويت مناطق تحت سيطره ي خود خواهند پرداخت و اين يعني روز به روز حکومت مرکزي در عراق که در اختيار شيعيان است تضعيف خواهد شد.»
اين کارشناس مسائل خاورميانه معتقد است:« اين يک رويه نيست يک راهبرد است که دولت مرکزي ضعيف باشد و اقليم قوي! بالاخره کردها ـ دير يا زود ـ به دنبال تشکيل يک کشور مستقل هستند پس هرچه بتوانند انجام خواهند داد تا حکومت مرکزي در عراق و حتي عراق ضعيف تر شود و در نتيجه آنها راحت تر به اهداف و برنامههاي خود خواهند رسيد.»
صدقيان تاکيد ميکند:« اينکه معتقدم اين يک راهبرد است بدان دليل که از 2003 به بعد همواره اين مسئله نمود عيني داشته و در نتيجه ميبينيم هم هوشيار زيباري و هم فواد حسين به دنبال تحکيم مواضع کردها بوده اند و هرچه انجام داده اند در راستاي همين نقشه ي راهبردي صورت پذيرفته است.»
انتخاب نخست کردها، ائتلاف با سنيها است؟!
دکتر صدقيان ميگويد:« مسائلي از جمله توافقات انجام گرفته با حضور و دخالت بريتانيا، باز ميگردد به دهه ي 50 و 60 ميلادي و حتي پيش از آن اما راهبرد جديد کردها که از 1970 به بعد دنبال ميشود بسيار با توافقات و تصميماتِ سابق در تضاد است. در دوراني کردها به دليل حکومت مرکزي که در اختيار سنيها بود به شيعيان نزديک بودند و در دوراني که شيعيان به اريکه ي قدرت بازگشتند اين بار کردها به سمت و سوي سنيها متمايل شدند و اما اين تمام ماجرا نيست!»صدقيان اضافه ميکند:« از بعدِ ظهور داعش ـ 2014ـ بايد گفت بهترين و نزديک ترين رابطه بين کردها و سنيهاي عراق شکل گرفت و حتي ميتوان گفت رفراندوم برگزار شده در اقليم عراق نيز به همان سبب بود. بايد توجه داشت بسياري از اهل تسنن که از مناطق تحت اشغال داعش فرار کرده بودند به دامن کردها پناه بردند و همين مسئله صميميت اين دو گروه را بيش از گذشته کرد. در همين زمينه، کردها تلاش کردند سنيها را به داشتن اقليميخودمختار در دو ناحيه ي «موصل» و «انبار» در الرمادي تشويق کنند البته در زمان نوري المالکي اين خواسته مورد توافق قرار نگرفت حال بهتر ميتوان فهميد که اين يک تباديل تشريک مساعي است و اين يعني رابطه ي کردها و سنيها در بهترين حالت در تاريخ عراق قرار دارد.»
يک سفر پرماجرا...
مصطفي الکاظميقرار است به آمريکا، ايران و عربستان سفر کند. ايران و ايالات متحده ي آمريکا در اين تلاش هستند تا موازنه ي قدرت در عراق را همچنان حفظ کنند در همين حال ايران و عربستان در يک تنشِ کنترل شده اما دردسرساز قرار دارند و طبيعتاً اين سفر به اين سه کشور ميتواند حداقل در ابعاد رسانه اي پر سر و صدا باشد.محمدصالح صدقيان در رابطه با اين سفر ميگويد:« سفر کاظميبه آمريکا يک سفر کاملا مرسوم و طبيعي است؛ نوري المالکي و عبادي هر دو به امريکا رفتند و در اين ميان تنها عادل عبدالمهدي به اين سفر نرفت آن هم چون آمريکاييها اجازه ندادند. به عبارتي ساده تر،
سفر نخست وزير عراق به آمريکا حاوي هيچ پيام و دستآوردي نميتواند باشد و يک سفر کاملا تشريفاتي است که به امضاء چند تفاهم نامه ختم خواهد شد تفاهم نامههايي که حتي آمريکاييها آن را برخي اوقات با «فکس» ارسال ميکنند و نخست وزيران عراق نيز چاره اي جز امضاء آن نداشته اند و شايد اين گونه در رسانهها منعکس شود که آمريکا پشتيبان دولت مصطفي الکاظمياست و اين يعني سفر به عراق نميتواند حاصل و نتيجه اي داشته باشد.»
صدقيان اضافه ميکند:« اين که ميبينيم وزير امور خارجه ي ايران 16 روز در وين با وزير امورخارجه ي آمريکا بر سر مسائل في مابين مذاکره ميکند در تاريخ سابقه نداشته و نشان از اقتدار جمهوري اسلاميايران است واگرنه امريکاييها در چنين مواقعي بيشتر از 15 دقيقه براي گرفتن امضاء طرف مقابل وقت صرف نميکنند.»
سفر به عربستان و ايران
صدقيان ميگويد:« سفر نخست وزير عراق از آن جايي مهم ميشود که يک سو ايران است و سوي ديگر عربستان. هيچ نخست وزيري در عراق نميتوان به ايران سفر کند و رياض را ناديده بگيرد و يا به عربستان سفر کند اما تهران را در نظر نداشته باشد زيرا براي عراق هم ايران و هم عربستان بسيار مهم هستند.»اين کارشناس مسائل خاورميانه ميگويد:« نگاه عراق به تهران و رياض ارتباطي به اختلافات عربستان و ايران ندارد بلکه عراق به دنبال جلب حمايتهاي اقتصادي، سياسي و تجاري است يعني از عربستان و ايران ميخواهد تا به عراق کمک کنند تا بتواند از پس مشکلات فراواني که دارد برآيد.» وي ميافزايد:«طبيعتاً مصطفي الکاظمياز عربستانيها که ميداند پشتيبان داعشيها هستند خواهد خواست تا اين کمکها متوقف شود و در عين حال به دنبال جلب حمايتهاي مالي براي سرمايه گذاري در عراق است از سوي ديگر علاوه بر حمايتهاي منطقه اي و بين المللي که همواره تهران از بغداد دريغ نداشته، عراق انتظار دارد همچنان برق ايران در روزهايي که اين کشور گرماي 60 درجه را تجربه ميکند ياري رسان دولت اين کشور باشد که برق در کشوري که گرما روي عدد 60 جا خوش خواهد کرد از هر کالاي ديگري مهم تر است ضمن آن که موازنه ي قوا در عراق بدون همراهي ايران به دليل دوستاني که دارد عملاً غير ممکن است.»
خواسته ي تهران از بغداد چيست؟
صدقيان ميگويد:«مهم ترين خواسته ي ايران در اين سفر از الکاظمياين خواهد بود که نه از سوي آمريکا و نه از سوي هيچ کشور ديگر، خاک عراق براي حمله به کشوري ثالث مورد استفاده قرار نگيرد و شايد مهم ترين مسئله اي که رسانه اي خواهد شد، قولهايي است که طرف عراقي در حفظ بي طرفي و اجازه ندادن به آمريکاييها و ديگر کشورها براي اين که خاک عراق به عنوان يک مقر نظاميبراي حمله به کشوري ديگر مورد سوء استفاده قرار گيرد، خواهد بود.»
عراق ديگر کشورکودتاها نيست!
بحثهايي در برخي رسانهها درگرفته مبني بر اين که اگر الکاظمينتواند کشتي بحران زده ي بغداد را به ساحلي امن هدايت کند چه بسا دولت مرکزي با يک«کودتا» ساقط شود و اما صدقيان ميگويد:«عراق تا پيش از دهه ي 70 شايد اين عنوان يعني کشور کودتاها را يدک ميکشيد و اما اين زمان ديگر نميتوان چنين ادعايي را مطرح کرد به عبارتي ساده تر، عراق ديگر کشور کودتاها نيست زيرا نه قانون اساسي اين کشور اجازه ميدهد نه گروههاي حاضر در بازي قدرت.» اين کارشناس مسائل دنياي عرب ادامه ميدهد:«تنها گزينه اي که ميتواند به تغيير حکومت در عراق بيانجامد دخالت مستقيم آمريکا است که آن ديگر اسمشکودتا نيست و ميشود دخالت مستقيم و لابد نظامي. پس اين طور بايد نتيجه گرفت که تنها و تنها آمريکا است که ميتواند دولتي را در عراق بر سر کار بياورد يا ساقط کند.» صدقيان در فراز پاياني مصاحبه ي خود به آفتاب يزد ميگويد:« بعيد ميدانم الکاظميبيشتر از 18 ماه در عراق دوام بياورد اصلا او آمده تا برگزار کننده ي انتخابات زودهنگام در عراق باشد و چه بسا کمتر از يک سال به اين نتيجه برسد که از قدرت کنار برود و با برگزاري انتخابات قدرت را به شخصيتي ديگر بسپارد.»
اين کارشناس مسائل سياسي خاطر نشان ميکند:« اين روزها مسئله ي عراق ديگر روي کار بودن اين و يا آن نيست مسئله، تشتتي است که در شيعيان روز به روز بيشتر ميشود و اين همان مسئله اي است که بايد از آن هراسيد.»صدقيان خاطر نشان ميکند:«تضعيف حکومت مرکزي يعني تقسيم و تجزيه ي عراق، يعني تضعيف شيعيان، يعني استقلال همه جانبه ي کردها، يعني دخالت آشکارتر اسرائيليها و يعني هرج و مرج و کشتار بيشتر در عراق و اين يعني اگر شيعيان بر اختلافات موجود فائق نيايند روزگار بدي را تجربه خواهند کرد.»
کاظمينخست وزير دوران گذار است نه تثبيت!
صدقيان معتقد است کاظميآن اندازه جسارت و توان سياسي که بتواند تاثيرگذار باشد ندارد و بيشتر به آن ميماند که دولت انتقالي را در دست داشته باشد.محمدصالح صدقيان تنها شرط ماندگاري الکاظميرا يک اتفاق خارق العاده ميداند که از عهده ي الکاظميکاملاً خارج است و اين يعني عراق با يا بدون الکاظميهمچنان روزهاي پرتنشي را در پيش دارد.
بازار