وطن امروز/ متن پيش رو در وطن امروز منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
فاطمه عسکرينيا/ هر سال همين که خرداد بساطش را جمع ميکند و ميرود، روزهاي پردغدغه براي مستأجران آغاز ميشود؛ مستأجراني که در گذشتههاي نهچندان دور به «خوشنشينها» شهرت داشتند اما اين روزها به «درماندگان جامعه» تبديل شدهاند. افزايش نجومي اجارهبها و عدم همخواني آن با درآمد افراد، باعث شده بخش قابل توجهي از جمعيت مستأجر پايتخت اين روزها به کوچ اجباري به مناطق پايينتر تن دهند. بالا بودن قيمت اجارهبها در پايتخت کار را براي مستأجران بسيار سخت کرده تا جايي که اين روزها شاهد پديدههاي نوظهوري در حوزه تأمين مسکن مستأجران هستيم؛ از «پشتبامهاي اجارهاي» گرفته تا «خانههاي مشارکتي»!
خبرنگار«وطنامروز» در ادامه گزارش ديروز روزنامه درباره مشکلات مسکن، به ميان مردم رفت تا مشکلات آنها را با توجه به افزايش شديد ميزان رهن خانه و اجارهبها از زبان خودشان بيان کند. «اسفنديار محرمي» يکي از شهروندان تهراني است که امسال مجبور شده براي اجاره خانه راهي مناطق پايينتر شود. او در محله منيريه زندگي ميکرد اما امسال مجبور است به اسلامشهر کوچ کند. هر چند طي اين مسافت براي او و همسرش که شاغلند بسيار سخت است اما وديعه مسکن 50 ميليونيشان اجازه رهن خانه در تهران را به آنها نميدهد. او ميگويد: «پيش از اين با اين مبلغ ميتوانستيم خانهاي نقلي را رهن کنيم اما امسال با اين وديعه بايد 2 ميليون تومان هم اجارهبها پرداخت کنيم».
دوري منزل تا محل کار و دغدغههاي جديد اين خانواده، آرامش را آنها سلب کرده است. اين شهروند ميگويد: «ما داراي 2 فرزند خردسال هستيم که مجبورند ساعتهاي طولاني روز را تنها بمانند، هزينههاي زندگي به حدي زياد شده که واقعا حقوق يک نفر کفاف مخارج را نميدهد، بنابراين همسرم مجبور است همپاي من کار کند. ساعات بالاي کار روزانه در کنار مسافت طولاني محل کار تا خانه، ديگر رمقي برايمان نميگذارد که با فرزندانمان زماني را سپري کنيم و اين فاصله هر روز بيشتر و بيشتر ميشود!» او نميگويد يا شايد هم دوست ندارد به اين مسائل فکر کند که زندگي در شهرهاي حاشيهاي کولهباري از آسيبهاي اجتماعي را براي کودکانش به همراه خواهد داشت؛ حاشيهاي که در آن فضاي بيدفاع شهري، کمبود امکانات رفاهي و خلافکاران حرفهاي، همزيستان جديد فرزندان اويند. تراکم جمعيت در حاشيه اما در حال حاضر قابل تحمل نيست و ادامه مهاجرت به حاشيه ميتواند موضوع آسيبهاي اجتماعي را به يک تهديد بالفعل تبديل کند. فرزندان آقاي محرمي و ديگراني که مانند آنها قرار است به حاشيه بروند، جمعيت حاشيه را به انفجار ميرسانند، آن هم در شرايطي که همين حالا حاشيه با کمبود شديد فضاي آموزشي مواجه است. سرانه آموزشي حاشيهنشينان به ازاي هر دانشآموز تنها 2/2 مترمربع است؛ چيزي کمتر از نصف سرانه ميانگين کشور و اين در حالي است که ميانگين کشور خود کمتر از سرانه استاندارد است، به گونهاي که سرانه استاندارد فضاي آموزشي در کشور 4/8 مترمربع است.
* شهرهاي حاشيهاي هم گران شد
شهر قدس نمونهاي از شهرهاي حاشيهاي است که اين روزها يکي از انتخابهاي مستأجران کلانشهر تهران براي فرار از اجارهخانههاي گران است. هجوم تهرانيها باعث شده در اين شهر کوچک هم خانهها با قيمتهاي بالا اجاره داده شود. حسين محمدي يکي از مشاوران املاک شهر قدس يا همان قلعه حسنخان ميگويد: «تا امسال بافت جمعيتي قلعه حسنخان مشخص بود اما از ابتداي امسال تاکنون ما شاهد کوچ بيسابقه تهرانيها به اين شهر هستيم و همين مسأله باعث شده براي رهن خانههايي که مجموعا با 100 ميليون تومان تا سال گذشته خريد و فروش ميشد، بين 80 تا 100 ميليون تومان از مستأجران اخذ شود. اين مسأله اقتصاد اين منطقه را هم دستخوش تغيير کرده است».
معصومه ابراهيمي، رفتارشناس ميگويد: «کوچ شهروندان تهراني به مناطق حاشيهاي فرهنگ بومي اين مناطق را هم دستخوش تغيير ميکند و اين تغيير فرهنگ ميتواند در ابعاد مختلف زندگي افراد را دستخوش تغيير و تحول کند؛ موضوعي که بايد به عنوان يک تهديد جدي اجتماعي مورد توجه قرار بگيرد».
تعارض فرهنگي يکي از مسائل جدي در تحليلهاي حاشيهنشيني است؛ اجتماع يک جمعيت وسيع با تفاوتهاي فرهنگي زياد باعث بروز تعارضات و تضادهاي اجتماعي ميشود که آسيبهاي اجتماعي از دل آن بروز ميکند.
* خانههاي خالي در منطقه 22
«به اندازه تعداد مستأجران بيخانه که اين روزها عزاي تامين وديعه و اجارهبها را گرفتهاند، در پايتخت خانههاي خالي وجود دارد که اگر وارد مدار استفاده براي زندگي شوند، بخش قابل توجهي از مشکلات جامعه رفع ميشود». اين حرفهاي حسين کريمي يکي از مشاوران املاک فعال در منطقه 22 است. او ميگويد: «حجم بالاي ساختوسازها در منطقه 22 بر کسي پوشيده نيست؛ خانههايي که اغلب سرمايههاي خفته افراد را شامل ميشوند و بعد از تکميل خالي ماندهاند. اين خانهها امروز بالغ بر 50 ميليون تومان فقط بدهي شارژ دارند».
اخيرا در فضاي مجازي گزارشي مبني بر اجاره پشتبامها به قيمت 50 هزار تومان از قول شهردار منطقه ۲۲ منتشر شد که سروصداي زيادي هم به پا کرد. هر چند اين گزارش از سوي شهردار منطقه و روابط عمومي آن با اين توضيح که «اين سخن از دل يک مصاحبه قديمي با محوريت موضوع خريد و فروش پشتبام در پايتخت آن هم در مناطق کمبرخوردار تهران و پايين شهر بوده و شامل منطقه 22 نميشود» تکذيب شده است اما برخي مشاوران املاک اين منطقه معتقدند با توجه به اجراي پروژههاي عمراني بسيار در منطقه، اجاره پشتبامها در منطقه 12 از سوي کارگران فصلي غيربومي ايراني و افغاني رواج دارد؛ کارگراني که به صورت دستهجمعي و گروهي فقط در فصل گرم سال با برپا کردن چادر از اين فضاها براي استراحت شامگاهي خود استفاده ميکنند.
* خانههاي فرسوده به گزينه مستأجران اضافه شد
خانههاي فرسوده در مناطق 10، 11، 12 و... که تا چندي پيش به عنوان کارگاههاي توليدي استفاده ميشد، اين روزها به ليست گزينههاي انتخابي مستأجران براي زندگي در دل پايتخت افزوده شده است؛ خانههايي که هر لحظه امکان ريزش و تخريبشان وجود دارد و جان صدها انسان را تهديد ميکند. محمد سليمي از مشاوران املاک فعال در منطقه 10 ميگويد: «بافت جمعيتي ساکن در اين منطقه توان تامين وديعه و اجارهبهاي گران را ندارند. خانوادههايي که تا امسال در آپارتمانهاي نوساز زندگي ميکردند، حالا مجبورند در خانههاي قديمي و فرسوده اقامت کنند. خيلي از خانوادهها مجبورند همسايه خانههاي مجردي و کارگري شوند و اين مسأله قطعا مولد آسيبهاي اجتماعي بدي خواهد شد».
اوايل سال جاري بود که شهردار منطقه 12 خطر ريزش خانههاي فرسوده را در اين منطقه طرح کرد؛ هنگامي که در کمتر از ۲ ماه 65 خانه و معبر در اين منطقه دچار ريزش شد و حالا همين خانهها که عموما کاربري انباري داشتهاند، مستاجران جديد کارگري را در خود ميبينند.
* خانههاي اشتراکي، چالش جديد
شهر تهران همواره به عنوان يکي از شهرهاي مهاجرپذير مطرح بوده است و حالا که قيمت خانه افزايشي سرسامآور داشته، ميتوان انتظار داشت آسيبهاي اجتماعي نوظهور در اين بستر رشد داشته باشد. يکي از ناهنجاريهاي نوظهور در کشور که ممکن است با توجه به افزايش قيمت خانه و اجارهبها رشد داشته باشد، همباشي است.
نسترن بادامکي، جامعهشناساس ميگويد: «رواج همباشي در سايه مشکلات اقتصادي پيشروي جوانان، خود مولد آسيبهاي اجتماعي بعدي است که از جمله ميتوان به کاهش ازدواجهاي رسمي و زاد و ولد در جامعه اشاره کرد».
از سويي در سايه رشد روز افزون اجارهبها در تهران، برخي خانوادهها براي تهيه سقفي بالاي سر خود به صورت مشارکتي خانهاي را اجاره ميکنند؛ موضوعي که از موجر و مشاور املاکي ابتدا پنهان ميماند اما به محض استقرار مستأجر مشخص ميشود و يکي از علل اصلي درگيري مالکان و مستأجران ميشود. عباس رحمتي يکي از مشاوران املاک تهراني ميگويد:«اغلب اين اتفاق درباره خانههايي که با رهن کامل فايل ميشود رخ ميدهد؛ ۲ خانواده وديعه مسکن خود را روي هم ميگذارند و نسبت به اجاره ملک اقدام ميکنند و صاحب ملک بعد از جابهجايي متوجه ميشود که در خانه 2 خانواده زندگي ميکنند و بناي درگيري او با مستأجران گذاشته ميشود».
حسام عقبايي، نايبرئيس اول اتحاديه مشاوران املاک تهران ضمن غيرشرعي خواندن اين شيوه زندگي ميگويد:«در صورت وقوع چنين امري حق با صاحب ملک است و ميتواند نسبت به اخذ حکم تخليه اقدام کند». اما او هم نميتواند منکر دليل اين موضوع شود. اين فشار اقتصادي است که باعث شده بعضي خانوادهها اين تصميم اشتباه را بگيرند، چرا که اگر شرايط زندگي درستي وجود داشته باشد، چه کسي حاضر است محيط زندگياش را به اشتراک بگذارد؟
بايد به اين مسأله توجه داشت که جمعيت حاشيه در حال حاضر طبق آمار رسميحدود ۱۱ ميليون و ۳۷۰ هزار نفر است، البته معاون امور دهياري سازمان شهرداريها و دهياريهاي کشور ميگويد: «آمار واقعي خيلي بيشتر است و امروز ۱۶ ميليون معادل يکپنجم جمعيت کشور حاشيهنشين هستند». اين سيل مهاجرت به حاشيه و تراکم جمعيت، به معناي بروز آسيبهاي اجتماعي و فرهنگي بيشتر است.
بازار