فرهيختگان/ متن پيش رو در فرهيختگان منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
ابوالقاسم رحماني/ به گفته کارگران شرکت هفتتپه علت اصلي اعتراضهاي اخير عدم پرداخت حقوق سه ماه اخير و عدم تمديد دفترچهبيمههاي آنهاست. يعني از حدود فروردين تا تيرماه امسال، کارگران اين شرکت، در اين وضعيت بد اقتصادي دريافتياي نداشتهاند و کسي پاسخگوي اين وضعيت آنها نيست.
«سينهام درد ميکنه، نفسم سخت مياد، نميتونم خيلي حرف بزنم، جواب تست کرونام مثبت شده، تو همين تجمعات و تحصنهايي که داشتيم، مبتلا شدم. اجازه بده کس ديگهاي رو معرفي کنم که باهاتون صحبت کنه، 10ماهه که از شرکت اخراج شدم، برام پروندهسازي کردن ولي همراه رفقا تو مطالبهگريهاشون هستم، از جريان مطلعم اما درد سينه و نفستنگي اجازه نميده بيش از اين صحبت کنم.» به نظر من همين چند خط کافيه، همين چند خط براي فرياد مظلوميت کارگران زحمتکش شرکت نيشکر هفتتپه کافيه، همين چند خط براي اثبات شعار بودن تمام آنچه تا امروز به اين بندگان خدا قول و وعده داده شد بود، کافيه. همين چند خط که کارگر اخراجشده شرکت نيشکر هفتتپه پشت گوشي و با صداي گرفتهاش به من گفت کافيه براي فهم شرايط بحراني کارگران اين شرکت، همين چند خط...
راستش را بخواهيد اين قصه پرغصه کارگران هفتتپه براي من هم که کاري جز نوشتن و کمک کردن به بيشتر شنيدهشدن صدايشان در توانم نيست، گران تمام ميشود. من هم نميدانم در چنين وضعيت اقتصادي و معيشتي، در اين گرانيهاي هر روز و هر لحظهاي، در اين شرايط بد کسبوکارها و اخراج و تعديلهاي پرشمار و پشتسرهم، در اين شرمندگيهاي مردانه در برابر مطالبات خانوادهها چگونه ميشود که حق کارگران را خورد و کسي ککش هم نگزد. تازه اينها هفتتپهايها هستند که مدتهاست صداي مطالباتشان به گوش ميرسد، اينها همان کارگراني هستند که از شرق تا غرب عالم همه از مطالباتشان آگاه شدهاند و صدايشان به جايي ميرسد، کارگران فلان کارگاه کوچک در حاشيه شهرهاي صنعتي نيستند که بيسروصدا اخراج شوند و من رسانهاي و شماي دغدغهمند اصلا متوجه نشويم چه بلايي بر سرشان آمده است. اينها هفتتپهايهايي هستند که فعالان دانشجويي و مدني هرازچندگاهي بهشان سر ميزنند، مسئولان در حد وعده و وعيد هم شده پيگير مطالباتشان هستند و بالاخره هرجوري که باشد، از احوالشان مطلعيم. اين ويروس خصوصيسازي عجيب به جان کارگران مملکت افتاده و براي آنها مسالهساز شده است.
15 روز اعتراض، تحصن و مطالبه کسي به داد کارگران نميرسد
15 روزي است که اخباري، هرچند محدود و جستهگريخته از تجمعات و اعتراضهاي دوباره کارگران نيشکر هفتتپه به گوش ميرسد. 15روزي است که روزانه تعدادي از کارگران اين شرکت، براي پيگيري مطالباتشان دست به تحصن و اعتراض زدهاند و خواهان همان هميشگيهايشان هستند، همان مطالبات حداقلي که عليرغم تمام بگيروببندها، تمام وعدهها و تمام انتظارات هنوز جامه عمل به خود نپوشيدهاند و در بر همان پاشنه سابق ميچرخد. از 25 خردادماه سال جاري تا همين ديروز که من درحال نوشتن اين گزارش بودم و همين امروز که شما درحال خواندن اين خطوط هستيد، کارگران شرکت نيشکر هفتتپه با اعتراض و تحصن پيگير وصول مطالباتشان هستند. به گفته کارگران اين شرکت علت اصلي اعتراضهاي اخير عدم پرداخت حقوق سه ماه اخير و عدم تمديد دفترچهبيمههاي آنهاست. يعني از حدود فروردين تا تيرماه امسال، کارگران اين شرکت، در اين وضعيت بد اقتصادي دريافتياي نداشتهاند و کسي پاسخگوي اين وضعيت آنها نيست. رسيدگي به وضعيت شغلي، تعيينتکليف شرکت، بازگشت به کار همکاران اخراجشده، ابطال واگذاري شرکت به بخش خصوصي و... نيز ديگر مطالباتي است که کارگران اين شرکت قديمي و باسابقه در کشور پيگير آن هستند.
مساله هفتتپه براي امروز و ديروز نيست
در توضيح و تشريح علل اعتراضهاي اخير کارگران شرکت نيشکر هفتتپه يکي از آنها به «فرهيختگان» گفت: «اين اعتراضها به چهار، پنج سال قبل برميگردد. يعني از سال 94 که اين آقايان به منطقه ورود کردند، از بهمنماه 94 مسئوليت شرکت را به عهده گرفتند. از آن زمان تاکنون حقوقي نبوده که بدون اعتصاب گرفته باشيم. يعني براي هر حقوقي در اين چهار،پنج سال که اينها آمدند، اعتصاب کرديم. در اين چند سال شاهد بوديم چطور پروژههاي صوري راه مياندازند؛ از آمدن وزير جهادکشاورزي تا ديدارهاي استاندار که مشخص بود کارهايي انجام ميدهند و يک تخلفي صورت ميگرفت. بعد از بروز جدي مشکلات از سوي کارگران هفتتپه گروهي بهعنوان مجمع نمايندگان تشکيل داديم. بچههايي همانند بخشي و ديگر دوستان در اين مجمع بودند. اتفاقات آبان 97 و اعتراضها که رخ داد ما را دستگير کردند و براي من هفتسال حبس بريدند و براي بخشي 14 سال، که البته الان عفو خورديم. براي بالغ بر 200 کارگر پروندههاي متعدد درست کردند و بسياري را بايگاني کردند و هزار بلا سر کارگر آوردند. دولتيها و آقايان دولت شرکت را دودستي تقديم اين آقايان کردند و ارز دولتي به ميزان يکميليارد و 480 ميليون دلار به آنها دادند و الان گردن نميگيرند. از قوه قضائيه تشکر ميکنم که به اين ماجرا ورود کرده است. اعتصابات 15روزه اخير هم بهخاطر اين است که محاکمه اسدبيگي و رستمي که دو شريک بودند، زودتر تمام شود که به نام هفتتپه ارزهاي دولتي دريافت کردند.»
7 مطالبه کارگران هفتتپه
اين کارگر در ادامه مورد به مورد به تشريح مطالباتشان پرداخت و گفت: «يک؛ لغو فوري قرارداد واگذاري شرکت و جلوگيري از هر گونه خصوصيسازي ديگر، دو؛ پرداخت فوري حقوقهاي معوقه و بيمه کارکنان، سه؛ بازداشت فوري اسدبيگي و رستمي، محاکمه و اشدمجازات غارتگران بيتالمال، چهار؛ پرداخت مزاياي برابر به تمامي پرسنل شرکت، پنج؛ بازگشت به کار، کارگران اخراجشده که اعم از محمد خنيفر، سالار بيژنپور و... است، شش؛ قطع همکاري و بيرون رفتن تمام مديران بازنشسته از شرکت، نزديک به 70-60 نفر بازنشسته در شرکت داريم که يا براي هفتتپه بودند يا از اطراف هفتتپه آمدند و بهعنوان بازگشت به کار بهکارگيري شدند. بازنشسته شده و حقوق چهار، پنجميليوني از تامين اجتماعي ميگيرند، از اسدبيگي هم حقوق 30-20 ميليوني دريافت ميکنند. به چه دليلي اينها بهکارگيري ميشوند؟ چون با نفوذي که در جاهاي مختلف دارند براي اسدبيگي کارچاقکني ميکنند. همانند آقاي «ح. ش» که اخيرا فرار کرد و رفت. همانند آقاي «ش» که رئيس حقوقي شرکت بود و الان که ديد اوضاع خراب است، استعفا داد. اين آقا در بخش حقوقي بود و کارهاي دادگاهي اسدبيگي را پيش ميبرد. به همين شکل بقيه بازنشستهها را بهکار گرفت. حتي به آقاي «ع» نزديک به 100ميليون حقوق ميدهد، چون در جاهاي مختلف آشنا دارد. اين ميزان جوان با پتانسيل بالا در هفتتپه هستند، چرا از اين جوانان استفاده نميشود؟ هفت؛ از رئيس قوه قضائيه تقاضا ميشود جهت مختومه کردن تمام پروندههاي قضايي کارگران در دادگستري شوش و اهواز اقدام کند. الان دو پرونده در شوش براي دو کارگر داريم. 16-15 پرونده هم در شعبه 16 تجديدنظر اهواز داريم. از قوه قضائيه ميخواهيم اين پروندهها را رفع و رجوع کند.»
کرونا بهسرعت بين کارگران درحال سرايت است
اين فعال کارگري و از کارگران شرکت نيشکر هفتتپه در پاسخ به اين سوال که آيا در اين ايام تحصن 15روزه کارگران کسي از مسئولان به آنها سر زده تا مطالباتشان را بشنود، گفت: «خير تا الان کسي نيامده است و امروز هم اعتراض به شهر کشيده شده است. من به مدت 10ماه است که اخراج هستم و بخشي هم همينطور. خواهشي که دارم بنويسيد و آن هم اينکه نگران و ناراحتم درخصوص اينکه کرونا بين کارگران اپيدمي شده و به دليل تحصنها و اعتراضاتي که در شهر صورت ميگيرد، اين ويروس بين همکاران پخش ميشود که اين يک فاجعه انساني است. اميدواريم مسئولان زودتر فکري به حال ما کنند.»
کارگران سپر انساني مدير متهم هفتتپه
همانطور که از صحبتهاي اين کارگر مشخص بود، مسئول اصلي اين وضعيت پيشآمده (البته با چشمپوشي بر قصور دولتي) اميد اسدبيگي، از متهمان دادگاه ويژه مفاسد اقتصادي است؛ فردي که به همراه شرکايش در سال 94 مجموعه نيشکر هفتتپه را در پروسهاي غيرشفاف از دولت خريداري کردند و از همان روز تابهحال مانع پايين رفتن آب خوش از گلوي کارگران شدهاند. نکته قابلتامل در اين رابطه که يکي از مطالبات اصلي کارگران هم بود، سرعت بخشيدن و هرچه زودتر تعيين تکليفشدن پرونده اسدبيگي است، چراکه هم به اذعان کارگران و هم به گفته نماينده دادستان و قاضي دادگاه، اسدبيگي با توسل به مساله حقوق کارگران و سوءاستفاده از اين ماجرا از دادگاه وقت ميخرد و با هربار برگزاري دادگاه و پيگيري تخلفاتش ماهها حقوق کارگران را به تعويق مياندازد تا از اين طريق تغييري در روند رسيدگي به پروندهاش ايجاد کند. بد نيست بخشي از اين ادعاها را که در دادگاه اسدبيگي بيان شد، مرور کنيم. در دهمين جلسه دادگاه رسيدگي به اتهامات ۲۱ متهم کلان ارزي به رياست قاضي مسعودي که اسدبيگي هم بهعنوان يکي از متهمان در آن حاضر بود، دوباره در ارتباط با حدود يکونيم ميليارد دلار ارز دولتي که اين مدير جوان شرکت هفتتپه آن را دريافت کرده بود، سخن گفته شد. (اين همان پولي است که اسدبيگي علت عدم آزادسازي آن توسط مراجع قضايي را باعث و باني تعويق حقوق کارگران عنوان ميکند.)
نماينده دادستان در ارتباط با اين پول خطاب به اسدبيگي گفت: «شما منابع ديگري هم داريد و از آن ميتوانيد حقوق را پرداخت کنيد. تا شما را احضار ميکنيم حقوق کارکنان را دو ماه عقب مياندازيد. از وقتي که در ارديبهشت دادگاه تشکيل شده است، پرداخت حقوق را عقب انداختهايد و اين کار را براي فشار به دادگاه انجام ميدهيد.»
در همين دادگاه يوسف بهمني، نماينده کارگران هفتتپه خطاب به قاضي خاطرنشان کرد: «آقاي قاضي هر موقع اينها [اميد اسدبيگي و مهرداد رستمي مالکان هفتتپه و متهم قاچاق ارز] پروندهشان بالا ميآيد، از کارگران بهعنوان سپر انساني استفاده ميکنند.» آزادي اين متهم با چنين سياههاي از اتهامات و ناکارآمديها هم حسابي خون کارگران را به جوش آورده است، بهمني در اين رابطه هم خطاب به قاضي مسعودي گفت: «آقاي قاضي چرا وقتي من کارگر ادعاي حقم رو ميکنم، برام پروندهسازي ميکنند و لباس زندان تنم ميکنند ولي اميد اسدبيگي با اين حجم عظيم از فساد با کت و شلوار داره راستراست ميچرخه؟ کجاي اين عدالت است؟ از زمانيکه بخش خصوصي به هفتتپه اومده، به جز فلاکت و بدبختي و نکبت هيچ دستاوردي نداشته است.»
حمايت قضايي، لازم است اما کافي نيست
کارگران از ورود قوه قضائيه به ماجراي تخلفات گسترده در شرکت نيشکر هفتتپه خشنود هستند، منتها معتقدند اين مساله اصلا کافي نيست و تضميني براي احقاقحقوق آنها ايجاد نکرده است. درست هم ميگويند، 15 روز اعتراض و تجمع و تحصن دوباره، آنهم در اين وضعيت خطرناک از لحاظ بيماري کرونا نشان از اين دارد که حتي با ورود قوه قضائيه به مساله هنوز مشکلات پابرجاست.
يادم هست چند ماه پيش که احکام کارگران اين شرکت اعلام شد، احکامي که به موجب آن مثلا براي محمد خنيفر، کارگر هفتتپه شش سال حبس تعزيري صادر شد، قوه قضائيه ورود خوبي داشت و سخنگوي دستگاه قضا هم گفت: «رويکرد قوه قضائيه در دوره جديد اين است که بايد ميان مفسدان اقتصادي و قشر ضعيفي همچون کارگر که در اثر فشار اقتصادي و مشکلات معيشتي حتي دست به اقدامات مجرمانه ميزنند، تفکيک جدي قائل شد و با گروه اول درنهايت قاطعيت و با اشدمجازات برخورد کرد اما درخصوص گروه دوم با تسامح و رأفت برخورد کرد.» بعد از اين تعداد زيادي از آرا برگشت و کارگران تبرئه شدند، ولي بازهم جز بعد قضايي، مصائب جديتر همچنان براي کارگران پابرجا ماند. خصوصيسازي افسارگسيخته و رانتي را شايد بتوان علت اصلي اين بلبشوي مديريتي و سرنخ تمام مشکلات و اتفاقات پيشآمده براي کارگران کشور عنوان کرد، اما اينکه راهکاري براي جلوگيري تکرار يا ترميم آنچه تا امروز اتفاق افتاده است هم وجود دارد يا نه، هنوز در هالهاي ابهام قرار دارد.
بازار