حمايت/ « صهيونيست ها در بن بست » عنوان سرمقاله روزنامه حمايت نوشته سيد جعفر قنادباشي است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
طبق وعده «بنيامين نتانياهو»، نخستوزير رژيم صهيونيستي از ماهها قبل در راستاي اجراي معامله قرن، روز گذشته زمان اجراي طرح الحاق کرانه باختري به سرزمينهاي اشغالي معين شده بود. نتانياهو در تبليغات انتخاباتي دور سوم کنست (پارلمان رژيم صهيونيستي) الحاق شهرکهاي صهيونيستنشين و دره اردن را «فصل شکوهمند ديگري در تاريخ صهيونيسم» توصيف کرد و قول داد که چه فلسطينيها با آن همراهي کنند و چه گارد مخالفت بگيرند، به مرحله اجرا در آورد.
با بالا گرفتن مخالفتها با انضمام اشغالگرانه رژيم صهيونيستي، اما خبرهايي از منصرف شدن تلآويو براي الحاق دره اردن به گوش ميرسد. در سياهه مخالفين توسعهطلبيهاي اسرائيل، نام اتحاديه اروپا نيز ديده ميشود و حتي برخي از آنها تهديد کردهاند که در صورت خبط الحاق، در روابط خود با رژيم صهيونيستي تجديدنظر کنند. واقعيت ولي اين است که نتانياهو حضور ترامپ ديوانه را فرصتي مغتنم و تاريخي براي چنين اقدامي ميداند و کوچکترين واهمهاي از واکنش اروپا ندارد، زيرا نه آمريکا و نه اروپا او را براي الحاق کرانه باختري بازخواست نخواهند کرد و هشدارهاي اروپا نيز فقط حفظ پرستيژ و ظاهرسازي است.
عملکرد اروپا در جنگهاي غزه از سال 2000 به اينسو، گواه اين مدعاست. قاره سبز در تمام مقاطعي که اسرائيل با ساز و برگ جنگي تمام، به باريکه محاصرهشده غزه حمله کرد، حق دفاع را براي رژيم صهيونيستي محفوظ دانست و از حملات عليه فلسطين حمايت کرد. ازاينرو، ميتوان گفت که نتانياهو عملاً از جانب غرب و متحدانش با مخالفت روبهرو نخواهد شد چون با دريافت مجوز اجراي معامله قرن از آمريکا امتيازي گرفته که کمتر از اعلاميه بالفور در سال 1917 نيست. اين اعلاميه زمينه تشکيل رژيم صهيونيستي را فراهم کرد و معامله قرن نيز بسترساز اشغالگري بيشتر زير چتر حمايت ابرقدرت به شمار ميرود.
از سوي ديگر، فلسطينيها تهديد شدهاند اگر براي پيادهسازي هر کدام از ارکان معامله قرن ازجمله الحاق کرانه باختري همکاري نکنند، مجازات خواهند شد؛ هرچند فلسطينيهاي غزه سالهاست که تحت تحريم و مجازات هستند و مردم کرانه باختري نيز از شهريور 97 با قطع کمکهاي مالي آمريکا به «آژانس امداد و کاريابي آوارگان فلسطيني (آنروا)» مواجهاند. «جارد کوشنر»، معمار معامله قرن و داماد ترامپ چند ماه پيش، تشکيلات خودگردان را تهديد کرد که اگر به ميز مذاکره با رژيم صهيونيستي باز نگردد و گفتگوهاي متوقفشده از سال 2014 را از سر نگيرد، آمريکا از الحاق کرانه باختري حمايت خواهد کرد. متأسفانه اين تهديد مؤثر واقع افتاد و تشکيلات خائن خودگردان که رئيس آن، مدعي مخالفت سرسختانه با معامله قرن بود، يک روز قبل از موعد اجراي الحاق، پيشنهاد ازسرگيري مذاکرات با تلآويو را به گروه چهارجانبه خاورميانه شامل روسيه، آمريکا، اتحاديه اروپا و سازمان ملل ارائه داد.
اين تشکيلات واداده از زمان انعقاد پيمان ننگين اسلو در سپتامبر 1993 تاکنون، رژيم صهيونيستي را به ازاي در اختيار داشتن محدودهاي جغرافيايي بدون ارتش و حق دفاع، به رسميت شناخت و انواع تحقيرها را پذيرفت. سازمان بهظاهر فلسطيني «محمود عباس» با عقبنشيني گامبهگام، زمينه انتقال پايتخت آمريکا از تلآويو به بيتالمقدس و سپس رونمايي از معامله قرن را فراهم کرد و حالا ميراث شوم الحاق کرانه باختري را بر جاي گذاشته است. علاوه بر اين، عباس نشان داد که عليرغم خطونشان کشيدن براي معامله قرن و الحاق کرانه باختري، با اندکي فشار، قافيه را ميبازد و تن به مذاکره ميدهد. مقامات اين تشکيلات ميکوشند خود را بخشي از مردم خشمگين فلسطيني نشان دهند، حالآنکه مردم و بهويژه نخبگان مطلع از شرايط منطقه بهخوبي ميدانند که رژيم جعلي صهيونيستي بدون کمکهاي بيشائبه و مستقيم محمود عباس نميتوانست به اشغالگري ادامه داده و شهرکهاي صهيونيستنشين را توسعه دهد. او اکنون بين انتخاب بد (پيگيري راهحل دو دولتي) و بدتر (موافقت با الحاق شهرکهاي صهيونيستنشين) بايد يکي را انتخاب کند. پاردايم راهحل دو دولتي، راهکار منسوخي است که پيشزمينه آن، چيزي جز به رسميت شناختن رژيم صهيونيستي نيست و حتي آمريکا نيز پيگيري آن را رها کرده است.
در مقابل تشکيلات خودگردان، مقاومت قرار دارد که وعده داده در برابر الحاق حتي يک وجب از سرزمينهاي فلسطيني به سرزمينهاي اشغالي، واکنشي سخت و پشيمان کننده نشان دهد. گردانهاي نظامي مقاومت فلسطين براي مقابله با توطئه انضمام شهرکهاي صهيونيستنشين و دره اردن در حال آمادهباش به سر ميبرند و اين منطقه روي انباري از باروت قرار دارد. شاخه نظامي جنبش حماس ضمن صدور بيانيهاي به اسرائيل هشدار داده است که اجراي طرح اشغال کرانه باختري، نتيجهاي جز پشيماني به همراه نخواهد داشت. اين جنبش همچنين اعلام کرده که پاسخ مقاومت به هر نوع اقدام اشغالگرانه، نه مذاکره و التماس به اين نهاد و آن سازمان بهاصطلاح بينالمللي بلکه قيام مسلحانه خواهد بود.
به عبارت گوياتر، انتفاضه سوم با چاشني حملات نظامي، چالشي بزرگ در مقابل هيئت حاکمه رژيم صهيونيستي است و حتي برخي از مقامات پيشين اين رژيم، آن را «خطاي بزرگ تاريخي» و «عبور اسرائيل از نقطه بيبازگشت» دانستهاند. واقعيت اين است که مقاومت سال 2020 بسيار قدرتمندتر و غيرقابلپيشبينيتر از حتي يکي دو سال گذشته است. صهيونيستها با چند حمله ايذايي دريافتند که از پس قدرت موشکهاي نقطه زن جهاد و حماس برنميآيند و از سامانه گنبد آهنين نيز کار چنداني ساخته نيست. دوره افتادن صهيونيستها و گرفتن کاسه گدايي براي برقراري آتشبس ظرف 48 ساعت از اين قدرت بزرگ و رعبآور حکايت دارد.
افزون بر اين، عزم مقاومت براي حراست از کيان سرزمين مقدس فلسطين از اين منظر که برخي از کشورهاي عربي به قيمت نابودي آرمان قدس در حال هروله کردن به سمت تلآويو براي عاديسازي روابط با اين رژيم نامشروع هستند، مضاعف شده و گروههاي مسلح فلسطيني با قطع اميد از کشورهايي همچون عربستان و امارات و تحکيم روابط با ايران، عملاً در حکم يک بمب عظيم و قدرتمند هستند که با کوچکترين اشارهاي، دودمان اشغالگران را نابود و به آتش خواهند کشيد.
دقيقاً به همين دليل بود که وزير دفاع رژيم صهيونيستي با دستپاچگي و وحشت از واکنش مقاومت، سه شنبه اين هفته اعلام کرد که برنامه الحاق بخشهايي از کرانه باختري ميتواند به آينده موکول شود. اشغالگران بايد بدانند که انضمام حتي يک وجب از خاک فلسطين به سرزمينهاي اشغالي، بهمنزله اعلام جنگ و فرو رفتن اسرائيل در بحران عميق امنيتي و درنهايت نابودي کامل خواهد بود؛ اتفاقي که ميتواند ظرف مدت کوتاهي محقق شود.
بازار