اعتماد/ « ضرورت پيگيري حادثه نطنز » عنوان سرمقاله روزنامه اعتماد نوشته حسن بهشتيپور است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
عامل يا عوامل رويدادي که سه شب پيش در تاسيسات غنيسازي نطنز رخ داد، هنوز مشخص نشدهاند. زماني که رويدادي اينچنيني رخ ميدهد، مادامي که اطلاعات کافي از جزييات حادثه منتشر نشدهباشد، تحليلگران به گمانهزني و بررسي دلايل احتمالي روي ميآورند. در مورد حادثه نطنز هم در تحليل عامل حادثه، سه گمانه اصلي وجود دارد. احتمال اول اين است که حادثه بر اثر اهمال و سهلانگاري کارکنان و متخصصان رخ داده باشد و حادثهاي ناشي از فعاليتهاي ساخت و ساز، نصب يا تعمير و نگهداري باشد. گمانه دوم را ميتوان براساس ادعاي شبکه خبري بيبيسي فارسي بررسي کرد، اين احتمال که عدهاي از داخل کشور و با نفوذ به تاسيسات هستهاي ايران چنين اقدامي را انجام دادهباشند. معمولا چنين افرادي به دو دسته تقسيم ميشوند، يا عوامل اطلاعاتي و مزدور وابسته به بيگانگان هستند که توسط سرويسهاي اطلاعاتي خارجي اجير ميشوند يا افرادي تحتتاثير القائات خارجي، با ژست مبارزه سياسي ممکن است دست به چنين خرابکاريهايي بزنند، هر چند اقدامي در ابعاد حمله به زيرساختهاي فناوري کشور را جزء خيانت عليه ملت و کشور نميتوان ارزيابي کرد و هر چه در توجيه آن گفته شود، قابل قبول نيست. گمانه سوم، احتمال دخالت مستقيم دولتهاي خارجي است، به هر حال دولت امريکا و رژيم اسراييل سابقه اقدامات خرابکارانه عليه منافع ملت ايران را دارند و ممکن است از طريق عواملي موفق به وارد کردن مواد يا تجهيزاتي به تاسيسات شده باشند که در زمان مشخص منفجر شود. تا زماني که نتيجه قطعي تحقيقات در مورد عامل اين حادثه رسما اعلام نشدهباشد، گمانههاي ممکن در مورد آن بعيد است که جزء سه مورد ذکر شدهباشد. آنچه در مورد حادثه بامداد پنجشنبه در تاسيسات هستهاي نطنز اهميت دارد است که اتفاق در تاسيسات فعال اين مجموعه رخ نداده است. اگر چنين حادثهاي در محلي که در حال فعاليت غنيسازي و داراي مواد راديواکتيو است اتفاق افتاده بود، ميتوانست يک حادثه بسيار خطرناک باشد که آثار مهلکي براي محيط زيست و مردم منطقه بر جاي بگذارد. خوشبختانه مقامهاي مسوول تاييد کردهاند که اين حادثه در محلي رخ داده که در آن فعاليت هستهاي و مواد شکافپذير وجود نداشت.
سخنگوي سازمان انرژي هستهاي، بهروز کمالوندي، شخصا براي اطمينان خاطر مردم از عدم وجود تشعشعات راديواکتيو و خطرات ناشي از آن، مصاحبه خود را با رسانهها در محل حادثه انجام دادند. قطعا اگر اين حادثه در محلي رخ داده بود که احتمال انتشار مواد هستهاي و راديواکتيو در آن وجود داشت، سخنگوي محترم سازمان شخصا در محل حاضر نميشد. اين اقدام نشان داد که دستکم در بعد هستهاي و راديواکتيو، حادثه نطنز، رويداد نگرانکنندهاي نبوده است.
اما وجه نگرانکننده قضيه، در بعد امنيتي آن است. به اعتقاد من، هر عاملي که در وقوع اين حادثه نقش داشته است، بايد مورد توجه قرار گيرد و با قاطعيت پيگيري و متخلفان تنبيه و مجازات شوند. اگر اهمال يا سهلانگاري توسط متخصصان مجموعه رخ داده است، بايد مقامهاي قضايي با قاطعيت آن را پيگيري کنند و هرگونه قصران و اهمالي که باعث وقوع اين حادثه خطرناک شده است، با برخورد جدي مواجه شود. اگر به احتمال ضعيفتر عوامل داخلي، عامدانه اقدام به خرابکاري کرده باشند، باز هم بر دستگاه قضايي، دستگاههاي امنيتي و سازمان انرژي اتمي واجب است که نه تنها عاملان احتمالي چنين خرابکاري را معرفي و مجازات کنند، اگر عامل سوم و خرابکاري مستقيم از طرف دولتهاي خارجي مطرح باشد هم وزارت خارجه و نهادهاي ذيربط بايد با جديت اين موضوع را در سازمانهاي بينالمللي پيگيري کنند، چنين اقدامي اگر با حمايت يا توسط يک دولت خارجي اتفاق افتاده باشد، يک تعرض غيرقابل گذشت است که نميتوان بدون تشخيص و محکوميت بينالمللي مسوول آن و واکنش متناسب به دولت متخلف از آن چشمپوشي کرد.
به رغم وقوع اين اتفاق در تاسيسات هستهاي نطنز، با توجه به ابعاد محدود و محل وقوع حادثه، به نظر من نبايد نگراني شديد نسبت به ايمني تاسيسات هستهاي کشور وجود داشته باشد. تاکنون مسائل مربوط به ايمني هستهاي در ايران، از سابقه خوب و اجراي مناسبي برخوردار بوده است. در عين حال ايران به عنوان عضو پيمان عدم اشاعه و يکي از اعضاي آژانس بينالمللي انرژي اتمي، از مشورتها و پروتکلهاي اين نهاد بينالمللي هم براي تامين ايمني مراکز هستهاي خود بهرهمند ميشود. من از هيچ مقام مسوول يا شخص مطلعي نشنيدهام که بهرغم تمام اختلافنظرها ميان ايران و برخي کشورهاي خارجي يا سوءتفاهمها با آژانس بينالمللي، مشکلي در زمينه همکاري ايران با آژانس بينالمللي انرژي اتمي در زمينه همکاريهاي ايمني هستهاي ايجاد شده باشد. به هر تقدير ايمني هستهاي از جمله وظايف اصلي آژانس است و به صورت قطعي آژانس موظف است که به ايران در زمينه ايمني تاسيسات کمک کند و ايران هم موظف است استانداردهاي بينالمللي براي ايمني هستهاي را رعايت کند. حتي در موضوع تحريمهاي امريکا عليه ايران هم من تاکنون با موردي مواجه نشدهام که مسوولان سازمان انرژي اتمي از فقدان دسترسي به تجهيزات ايمني هستهاي گلايهاي داشته باشند.
حوادث مربوط به فناوري هستهاي، در جهان بيسابقه نيستند. اين حادثه نيز نه اولين حادثه صنعتي در جهان بود و بهطور قطع آخرين آن هم نخواهد بود. حادثه نطنز را نميتوان براساس تعريف آژانس بينالمللي انرژي اتمي در زمره «حوادث هستهاي يا تشعشعي» قرار داد. براساس اين تعريف حوادث هستهاي يا تشعشعي «رويدادهايي هستند که آثار قابلتوجهي بر انسانها، محيطزيست يا تاسيسات» بر جا بگذارند. از زمان حادثه 1956 کيشتيم در روسيه، تاکنون دهها حادثه بزرگ هستهاي در اروپا، آسيا، امريکاي جنوبي و ايالات متحده امريکا رخ داده است که بسياري از آنها آثار قابلتوجهي بر جا گذاشتهاند. ژاپن، روسيه، امريکا، فرانسه و بريتانيا هر يک با بيش از دو حادثه عمده هستهاي در صدر جدول کشورهايي هستند که با حوادث هستهاي يا تشعشعي به تعريف آژانس مواجه شدهاند. در پي هر حادثه اينچنيني، تعدادي پروتکلهاي محافظتي و ايمني تازه تعريف ميشود تا از تکرار حوادث مشابه در آينده جلوگيري شود. با اين حال بعيد است که حوادث هستهاي هيچگاه متوقف شوند. همه کارشناسان اميدوارند تا جايي که امکان دارد، زمينه براي بروز حوادث هستهاي يا حوادثي که ممکن است باعث حوادث هستهاي شوند، کاهش پيدا کند و رويدادهاي مهلکي مشابه آنچه در کيشتيم روسيه، چرنوبيل اوکراين، ساري در ايالت ويرجينياي امريکا و فوکوشيما در ژاپن رخ داد تکرار نشود. قطعا پيگيري و بررسي عوامل حادثه اخير در نطنز هم به ايران و هم به ديگر کشورهاي جهان کمک ميکند که از مشکلات ايمني يا اقدامات خرابکارانهاي که ممکن است جان مردم و محيط زيست را تهديد کند، پيشگيري کنند.
حادثه سه شب پيش، قطعا از سوي برخي بهانهجويان بينالمللي به ويژه مخالفان منطقهاي برجام مورد بهرهبرداري تبليغاتي قرار ميگيرد تا با اين بهانه به برنامه هستهاي ايران حمله کنند. تا جايي که به ايمني تاسيسات هستهاي مربوط ميشود، آژانس بينالمللي انرژي اتمي تنها نهاد مسوول براي بررسي اين مساله است که تاکنون نه تنها ايرادي به تاسيسات هستهاي ايران وارد نکرده است، بلکه فعالانه جهت حفظ و تقويت ايمني آنها مشارکت ميکند. ايران از زمان وقوع نفوذ رايانهاي ويروس استاکس نت در برنامه هستهاي ايران، به لحاظ امنيتي بسياري از پروتکلهاي خود را بهروزرساني و تقويت کرده است تا احتمال حملات مشابه بسيار کمتر شود. تصور من اين است که تاکنون پيشرفت خوبي در زمينه ايمني و امنيت هستهاي در ايران انجام شده و اين روند در آينده نيز ادامه پيدا خواهد کرد. از سال 1384 که ايران رسما غنيسازي هستهاي را شروع کرده است، ايمني و امنيت تاسيسات و فناوري هستهاي ايران به شکل موفق تامين شده است و حادثهاي مانند رويداد اخير در نطنز، چه خرابکاري باشد، چه حادثه صنعتي و چه تعرض خارجي، خللي در اصل ايمني و امنيت برنامه هستهاي ايران وارد نميکند، اما ضروري است با پيگيري دقيق و قاطعانه حادثه اخير، جلوي وقوع حوادث اينچنيني گرفته شود.
بازار