نماد آخرین خبر

ماحصل ۷ سال بی‌تدبیری

منبع
وطن امروز
بروزرسانی
ماحصل ۷ سال بی‌تدبیری
وطن امروز/ متن پيش رو در وطن امروز منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست قيمت طلا و ارز به تاريخي‌ترين شرايط خود طي سال‌هاي اخير رسيده‌ است. عصر ديروز در آخرين معاملات ارز قيمت هر دلار آمريکا به 21450 تومان و از سوي ديگر بهاي هر سکه بهار آزادي طرح امام با 500 هزار تومان افزايش نسبت به روز‌ کاري گذشته به 10 ميليون و 250 هزار تومان رسيد. بانک مرکزي تاکنون واکنشي به ارقام جديد قيمت ارز نشان نداده است اما رئيس کل بانک مرکزي در آخرين اظهار‌نظر خود ضمن توصيه به آرامش شهروندان، دليل اصلي اين اتفاق را عدم بازگشت ارز حاصل از صادرات به کشور ‌دانست. عبدالناصر همتي با اعلام اين خبر که قريب به 27 ميليارد دلار ارز صادراتي به کشور بازنگشته است، صادرکنندگان را به عنوان متهم اصلي دلار بيش از 20 هزار توماني معرفي کرد. نکته حائز اهميت درباره اين ارزها آن است که بيش از 25 ميليارد دلار از اين مطالبات مربوط به سال 97 است و به نظر مي‌رسد با توجه به عدم بازگشت آنها تاکنون، تصور بازگشت پس از اين هم دور از ذهن است. در گفت‌وگويي دلايل و ريشه‌هاي اتفاقات اخير را از حسين صمصامي، اقتصاددان، عضو هيأت علمي دانشگاه شهيد بهشتي و سرپرست سابق وزارت امور اقتصادي و دارايي جويا شديم.
* از حدود يک ماه پيش قيمت ارز روندي صعودي پيدا کرده و طبق آخرين اخبار در کانال 21 هزار تومان قرار دارد؛ عوامل رشد قيمت ارز در بازه زماني کنوني چيست؟ عرضه و تقاضا روال عادي هر بازاري است و عرضه‌کننده اصلي بازار ارز کشورمان هم دولت است. دولت به نوعي کنترل‌کننده نرخ ارز به شمار مي‌رود، از سوي ديگر ارز حاصل از صادرات نفت و فرآورده‌هاي نفتي بايد به دست دولت برسد که به دليل تحريم‌ها و عدم همکاري صادرکنندگان با دولت و نبود نظارت و مديريت صحيح در بازگشت ارز صادراتي، ارزي به دست دولت نمي‌رسد، لذا دولت ارز براي عرضه ندارد. شايد هم داشته باشد اما در شرايطي قرار دارد که نمي‌تواند دست به عرضه بزند. کاهش يا قطع عرضه ارز توسط دولت در روند افزايش قيمت ارز موثر است، چرا که دولت قطع به يقين نمي‌تواند مانع ايجاد تقاضاي ارز در بازار شود. بي‌ترديد واردات بيشتر به کشور و عدم کنترل دقيق بازار ارز نتيجه‌اي جز افزايش قيمت ارز را به دنبال ندارد. * دولتمردان معتقدند عدم بازگشت ارز حاصل از صادرات باعث افزايش قيمت ارز شده است؛ اين موضوع را چگونه ارزيابي مي‌کنيد؟ اين ناشي از ضعف دولتمردان است و نمي‌توانند اين موضوع را بهانه‌اي کنند براي عدم پاسخگويي. نرسيدن ارز حاصل از صادرات سال 97 به کشور نشان‌دهنده مديريت ضعيف دولت است. پيش‌تر هم دولتي‌ها عنوان مي‌کردند دلالان ارز را گران کرده‌اند اما پاسخگوي اين موضوع هم خود آنها بايد باشند، زيرا اگر يک سيستم مالياتي قوي در کشور وجود داشت، کسي نمي‌توانست از بازار ارز سوءاستفاده کند. تمام اين موضوعات به دليل نبود ‌نظارت و فقدان مديريت دولت است. دولت نشان داده تمايلي به شناسايي دلالان و اخذ ماليات از کساني که از بازارهاي دلالي منافع بسياري کسب مي‌کنند ندارد، لذا روز‌به‌روز شاهد افزايش ميزان سفته‌بازي و دلالي در بازارهاي مختلف هستيم، آن هم نه فقط در بازار ارز، بلکه در تمام بازارهاي کالاهاي سرمايه‌اي مانند طلا، خودرو، مسکن و.... * رشد نقدينگي و سياست‌هاي پولي را تا چه ميزان در پيدايش دلار 21 هزار توماني تاثير‌گذار مي‌دانيد؟ نگاه ريشه‌اي به ما نشان مي‌دهد اساسا موضوعاتي که بيان کرديم احتياج به بستري براي فعاليت دارند که آن هم رشد افسارگسيخته نقدينگي است. سيستم بانکي مرتب در حال خلق پول در اقتصاد است، به نحوي که امروز ميزان نقدينگي کشور با رشد 30 درصدي از مرز 2600 هزار ميليارد تومان عبور کرده و دولت هم نظارتي بر تسهيلاتي که بانک مرکزي ارائه مي‌دهد ندارد، لذا در نبود نظارت دولت، به جاي اينکه تسهيلات سيستم بانکي به مسير درست تزريق شود و در اختيار توليد قرار بگيرد، سر از بازارهاي دلالي ارز و خريد و فروش سهام و دلالي و سفته‌بازي و بورس‌بازي در‌مي‌آورد. تعامل اين مجموعه‌‎ها با يکديگر موجب افزايش رشد نقدينگي، عدم کنترل بازار از طريق کنترل عرضه ارز در برگشتن درآمدهاي حاصل از صادرات غير‌نفتي و عدم تخصيص درست درآمدهاي ارزي و اولويت‌بندي نيازهاي اساسي کشور مي‌شود. از سوي ديگر عدم تعيين دقيق نرخ ارز و ارز نيمايي که به طرف نرخ ارز آزاد گرايش پيدا کرده است، به نوعي به جو تورمي دامن مي‌‎زند. به هر حال توليد در شرايط تورمي به صرفه نيست، لذا بر اساس سياست‌هاي غلط دولت، همه سرمايه‌ها وارد سفته‌بازي و دلالي مي‌‎شود و مرتب به افزايش تورم و خلق پول دامن مي‌زند. * آيا نمي‌توان رشد بازار سرمايه و شاخص بورس را دليلي براي رشد ديگر قيمت‌ها دانست؟ در شرايط موجود بازار سرمايه به يکي از بزرگ‌ترين نهادهايي تبديل شده که منابع مالي را از بخش توليد به سمت خود کاملا منحرف کرده است. بورس در دنيا يکي از مهم‌ترين کانال‌هاي تأمين سرمايه است، در حالي که بازار سرمايه در ايران ضد توليد عمل مي‌کند و ماهيت اصلي خود را اجرا نمي‌کند، لذا نقدينگي و سرمايه‌هاي کشور در اين بازار وارد سفته‌بازي و دلالي روي کاغذ سهام مي‌شود. در نتيجه سفته‌بازي در بازار سرمايه و کاهش درآمدهاي ارزي به دليل تحريم‌ها و مشکلات ناشي از شيوع ويروس کرونا، دولت در بخش تأمين درآمد با چالش‌هاي اساسي رو‌به‌رو شده است. از سوي ديگر تعطيلي‌هاي ناشي از شيوع کرونا درآمدهاي مالياتي مورد نظر دولت را بشدت کاهش داده، لذا در اين شرايط دولت تنها به استقراض از بانک مرکزي و سيستم بانکي يا فروش دارايي‌هاي خود در بازار سرمايه رو آورده است. تمام آنچه به عنوان معضل در اقتصاد ايران دائما درباره آن بحث مي‌شود، ناشي از اين موضوع مهم است که نقدينگي به سمت توليد هدايت نمي‌شود، بلکه به سمت سفته‌بازي و دلالي و در نتيجه حرکت پول از بخش واقعي اقتصاد به سمت بخش سفته‌بازي و ايجاد تنش و هيجان در بازار ارز و سکه مي‌رود. * براي مشکلات امروز اقتصاد ايران مانند سکه 10 ميليون توماني و دلار 21 هزار توماني بايد دلايل قديمي‌تري پيدا کرد. حقيقت اين است که وضعيت امروز اقتصاد ايران ناشي از سياست‌هاي 7 سال گذشته دولت است، يعني يک متغير را نمي‌توان عامل اتفاقات کنوني دانست، لذا اگر دولت براي اصلاح نظام مالياتي، تسهيل فرآيندهاي توليد و فضاي کسب‌و‌کار و جلوگيري از سفته‌بازي و دلالي اقدام قاطعي نکند و سفته‌بازي را از طريق اخذ درست ماليات و هدايت نقدينگي به سمت توليد حذف نکند، در آينده‌اي نه چندان دور شاهد رونق بيشتر دلالي در بازار سهام خواهيم بود.
اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره