نماد آخرین خبر

سرمقاله فرهیختگان/ آزمون درس منافع ملی قبلا برگزار شده است

منبع
فرهيختگان
بروزرسانی
سرمقاله فرهیختگان/ آزمون درس منافع ملی قبلا برگزار شده است
فرهيختگان/ « آزمون درس منافع ملي قبلا برگزار شده است » عنوان يادداشت روزنامه فرهيختگان به قلم محمد زعيم‌زاده است که مي‌توانيد آن را در ادامه بخوانيد: درباره ظريف و توصيه فراجناحي ديدن سياست خارجي 1 آقاي ظريف ديروز در مجلس شوراي اسلامي حاضر شد، جلسه‌اي که نسبتا پرتنش بود، رسانه‌هاي نزديک به دولت احتمالا روي هياهوي برخي نمايندگان متمرکز مي‌شوند و همان را بازنمايي مي‌کنند، شانس بزرگ جناب ظريف هم همان سروصداها بود، خب داشتن رقيب نابلد هم فرصتي است که جناب ظريف و دوستان از آن برخوردارند و مي‌توانند تا حدودي با کار رسانه‌اي بر ضعف‌ها و عيوب خود سرپوش بگذارند، حکايت آن دوستان هم حکايت بنده خدايي است که هر بار پوست موز مي‌ديد مي‌گفت واي باز هم بايد زمين بخورم و هر بار زمين مي‌خورد. اما نکته کليدي جلسه به‌نظرم اين حواشي نبود، آقاي ظريف جمله دقيق و مهمي را به زبان آوردند «سياست خارجي حوزه دعواي جناحي و گروهي نيست.» اما يک سوال مهم اين است که خود جناب ظريف و دوستان در اين سال‌ها چه قدر به اين پروتکل پايبند بوده‌اند؟ 2 پايبندي جناب ظريف به غيرجناحي شدن سياست خارجي را مي‌توان از کنشگري وي به‌عنوان عضو ارشد مذاکره کننده پرونده در دوراني که پرونده هسته‌اي در اختيار دبيرخانه شوراي عالي امنيت ملي و حسن روحاني بود، سنجيد. گفت‌وگوي ظريف با محمد‌ البرادعي، دبيرکل اسبق آژانس نقطه عطف آن مذاکرات بود، جايي که ظريف در آستانه آغاز فرآيند غيررسمي انتخابات 84 در دردودلي عجيب به البرادعي مي‌گويد: «بسياري از نامزدهاي رياست‌جمهوري از شکست مذاکرات ما سود مي‌برند. آنها موفقيتي در اين گفت‌وگوها نمي‌بينند و از طرفي آنها آدم‌هاي پرنفوذي هستند. اعتبار اروپايي‌ها و مذاکره‌کنندگان ايراني هردو در ايران از دست رفته است.» البته اين هزينه کردن از جيب سياست داخلي و منافع ملي اثر نبخشيد و آن مذاکرات به شکست انجاميد. 3 کل پروسه برجام را به‌نوعي مي‌توان هزينه کردن از اندوخته‌هاي منافع ملي در سياست داخلي و انتخابات قلمدادکرد، ساختن ايده «هر توافقي از توافق نکردن بهتر است» که در دستگاه ديپلماسي دولت پخت‌وپز شد و بعدتر توسط سلبريتي‌ها ترويج شد يک معنا بيشتر نداشت براي رسيدن به شعارهاي انتخاباتي 92 و پيروزي در انتخابات بعدي به‌دنبال يک توافق با غرب هستيم حتي اگر اين توافق يک «توافق بد» باشد، حتي اگر صرفا يک توافق نيم‌بند با حزب دموکرات آمريکا باشد که با تغيير رئيس‌جمهور هوا شود، فقط بايد يک توافق باشد که بتوانيم از انتخابات 96 به‌سلامت عبور کنيم و اين‌گونه بود که برجام متولد شد. 4 جناب ظريف و تيم ديپلماسي از منافع ملي فقط براي انتخابات‌هاي رياست‌جمهوري خرج نمي‌کردند و اگر فرصتي پيش مي‌آمد براي انتخابات مجلس هم دست به جيب مي‌شدند، ايشان در سفر به نيويورک چند ماه قبل از انتخابات مجلس دهم در پاسخ به سوال هاله اسفندياري دوباره سفره دل را گشود و صريحا گفت مذاکرات هسته‌اي اثر مستقيم بر انتخابات چند ماه آينده دارد و شکست مذاکرات يعني واگذارکردن انتخابات مجلس به جريان رقيب! 5 البته ماجراي هزينه از منافع ملي فقط به انتخابات ختم نشد، در بحبوحه بحث پيرامون اف‌اي‌تي‌اف جناب ظريف در گفت‌و‌گوي صريح به يک رسانه داخلي درخصوص پولشويي در ايران موضعي شبيه وزارت خزانه‌داري آمريکا گرفت و گفت «خيلي‌ها از پولشويي منفعت مي‌برند، آنجاهايي که هزاران ميليارد پولشويي انجام مي‌دهند حتما آنقدر توان مالي دارند که ده‌ها يا صدها ميليارد هزينه تبليغات و فضاسازي در کشور کنند.» اين اظهارات به سرعت مورد استقبال رسانه‌هاي معارض قرار گرفت و بي‌بي‌سي فارسي با تيتر «پولشويي گسترده در جمهوري اسلامي يک واقعيت است» به استقبال آن رفت. 6 جناب ظريف ديروز تلاش کرد از پاسخ به سوالات اصلي درباره تاثير مخرب ديپلماسي هفت‌ساله بر اقتصاد طفره برود او همچنين سعي کرد نقش خود را در حد يک تکنيسين مذاکره تقليل دهد که اين تخفيف نقش معمولا در شرايط شکست ايده مرکزي اجتناب‌ناپذير است، اما جناب ظريف حتي اگر نيم‌نگاهي هم به آينده سياست دارد بايد بداند وقتي دولت همه اقتصاد را به سياست خارجه گره زد و سياست خارجه را به برجام، ديگر در افکار عمومي نقش او فقط در حد يک عامل ديپلماسي نيست. ۷ روز جمعه که برخي منابع از قطعي شدن شهادت حاج احمد متوسليان خبر دادند، منتظر واکنش رسمي دستگاه ديپلماسي بوديم، قابل پيش‌بيني بود که وزارت امور خارجه اين فرضيه را رسما رد کند، همين اتفاق هم افتاد و در بيانيه‌اي رسمي اين موضوع تکذيب شد، اما نکته غيرقابل باور اين بود که بيانيه وزارت خارجه تابع نعل به نعل و بدون کمترين تغييري همان بيانيه پارسال بود، حتي دوستان به خودشان زحمت نداده بودند سالگرد وقوع حادثه را به‌روز‌رساني کنند و به همان سنه 1398 محاسبه کرده بودند. در اين حد بي‌انگيزه و بي‌برنامه! وضعيت عمومي دولت در شرايط فعلي شبيه تيم‌هاي فوتبالي است که در دقايق پاياني توپ را به گوشه زمين مي‌برند که وقت تلف شود با اين تفاوت که آن تيم‌ها معمولا چند گل جلو هستند، نه اينکه دو سه باري دروازه خودي را باز کرده باشند. هنوز يک سال به پايان دولت باقي‌مانده است اين بي‌انگيزگي و بي‌برنامه بودن حداقل در سطح وزارت خارجه قابل قبول نيست.