فرهيختگان/ متن پيش رو در فرهيختگان منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
اولين مواجهه وزير امور خارجه و مجلس يازدهم صبح روز گذشته در صحن بهارستان بهوقوع پيوست و محمدجواد ظريف که بهمنظور ارائه گزارشي درباره تحولات بينالمللي و عملکرد دستگاه سياست خارجي در اين تحولات در صحن دوره يازدهم بهارستان حاضر شده بود، بهوضوح ديد که ديگر خبري از کثرت نمايندگان حامي دولت نيست و اکنون اين جمع منتقدان هستند که با هر اظهارنظر فاصلهدار وي از واقعيات، به اعتراض برميخيزند و مطالبه سخن گفتن مستند به وقايع ميداني و حقايق دارند.
ديروز محمدجواد ظريف پس از آنکه براي بار دوم پشت تريبون قرار گرفت با اخطارهاي نمايندگاني مواجه شد که ميگفتند او حاضر نيست پاسخهاي صريح، روشن، شفاف و درستي به سوالات مجلس بدهد، نمايندگان معتقد بودند محمدجواد ظريف ميخواهد ايرادات خود را با برخي سخنان مقام معظم رهبري بپوشاند و از تن دادن به حقيقت طفره رود.
جلسه جنجالي روز گذشته مجلس که با واکنشهاي زيادي در فضاي مجازي مواجه شده بود و حتي باعث شد برخي رسانههاي حامي دولت در انتقاد از مجلس به بيانيهنويسي روي بياورند، بستري براي پرداختن به مسائلي بود که تا کنون کمتر در صحن مجلس به دقت مورد توجه قرار گرفته و بررسي ميشد. نوع تعامل دستگاه ديپلماسي با کشورهاي مختلف، موضوع برجام، روابط ايران با کشورهاي اروپايي و برخي مسائل منطقهاي ازجمله محورهاي بحث نمايندگان و گزارشي بود که محمدجواد ظريف در صحن علني مجلس ارائه کرد. ناگفته نماند در اين جلسه تني چند از نمايندگان در ميان اظهارات محمدجواد ظريف معترضانه و با فرياد لب به سخن گشودند که البته با تذکر رئيسمجلس مبنيبر رعايت قانون و تاکيد بر لزوم اظهارنظر و بيان اخطار در فرصت قانوني براي هرکدام از نمايندگان همراه بود. اتفاقي که بهنظر ميرسد باعث شد بخش مهمي از سوالات مهم و کليدي نمايندگان از وزير امور خارجه به حاشيه رفته و بروندادي متفاوت از آنچه شأن مجلس است در افکار عمومي انعکاس يابد. در ادامه روايتي از مهمترين موضوعات و سوالات مطرح شده در جلسه روز گذشته مجلس از نظر ميگذرد.
کجاي اقتصاد ايران ايستادهايد؟
احوال ناخوش اقتصادي اين روزهاي کشور و تکانههاي شديد قيمت ارز و طلا آنقدر زياد است که به نشست مجلس با ظريف، وزير امورخارجه هم کشيده شد.
روز گذشته مجلس ميزبان ظريف شد تا او ضمن ارائه کارنامه خود در حوزه اقتصاد بينالملل، راهکارهاي اقتصادي وزارت خارجه را هم براي عبور از بحران اقتصادي فعلي مطرح کند؛ هرچند ظريف در پاسخ به اين درخواستها گفت که «ما در وزارت امورخارجه وظيفه مستقيم در اقتصاد نداريم» و اين سخنان با واکنش رياست مجلس همراه شد.
البته وزير امور خارجه اين را هم گفت که «يکي از موضوعات که فشار تحريمها را کاهش ميدهد حذف دلار از مبادلات است که ما از طريق تهاتر اين موضوع را دنبال کردهايم» و بر همين اساس ابراز اميدواري کرد که مراجع داخلي و مجلس بتوانند کمک کنند تا مقاومتهايي که در حوزه تهاتر در داخل کشور وجود دارد، از بين برود. اما محمدباقر قاليباف، رئيس مجلس شوراي اسلامي درباره تلاشهاي اقتصادي وزارت خارجه که مورد اشاره ظريف قرار گرفته بود، گفت آنچه امروز مردم و نمايندگان مجلس توقع دارند اين است که هزينه اضافي بر آنها وارد نکنيم. مجلس يک پيشنهاد هم براي ظريف داشت؛ تبديل شدن وزارت امورخارجه به «وزارت امورخارجه و تجارت بينالملل»؛ اين مساله پيشنهاد مهمي بود که از سوي رئيس مجلس به دستگاه ديپلماسي کشور ارائه شد. البته قاليباف اين نکته را هم متذکر شد که «بخش عمدهاي از توليد قدرت در کشور مرتبط با حوزه توان و کار اقتصادي است و وزارت امورخارجه در اين مورد ميتواند نقش کليدي داشته باشد.» او در عين حال خطاب به ظريف تاکيد کرد که امروز جنگ ما اقتصادي است و در حوزه مسائل ارزي با وجود تمام سختيها انتظار ميرود وزارت امورخارجه شرايطي را فراهم کند که اگر نتوانستيم بهدليل مشکلات ناشي از برجام سرمايهگذار خارجي وارد کشور کنيم پول هاي بلوکه شده به کشور بازگردد. بايد بهگونهاي اقدام شود که پول مردم که نزد برخي کشورها باقي مانده است در اين شرايط سخت ارزي با تلاش مضاعف به کشور منتقل شود.
اصرار بيجا بر رابطه با اروپا
يکي از انتقادات و سوالاتي که نمايندگان درخصوص عملکرد وزارت خارجه مطرح ميکردند موضوع توازن سياسي در مراودات خارجي کشور بود، جايي که برخي نمايندگان ازجمله ابوالفضل عمويي، نماينده مردم تهران معتقد بودند توازن بخشي برقرار نيست. وي در اين خصوص متذکر شد: «بدتر آنکه اروپاييها هر بار با صبر و نرمش ما مواجه ميشوند، زيادهخواهتر شده و افزونطلبي ميکنند. باني شدن قطعنامه شوراي حکام نمونه آخر اين افزونطلبيهاست. درمقابل هرگاه اقتدار و ايستادگي ملت ما را ديدند وادار به عقبنشيني شدند.»
ادلهاي که نمايندگاني مانند محمد مولوي، نماينده آبادان به آن اتکا ميکردند، اين بود که روابط ايران با کشورهاي اروپايي تنها دو درصد از کل روابط خارجي ايران در حوزه اقتصادي را تشکيل ميدهد و اين مقدار آنقدر قابلتوجه نيست که وزارت خارجه تمام هموغم خود را براي باز شدن روابط تجاري با اتحاديه اروپا و سه کشور آلمان، انگليس و فرانسه بگذارد. انتقاداتي که به نظر ميرسد ناظر به تلاشهاي چندساله وزارت خارجه براي راهاندازي کانال مالي براي ارتباط با اتحاديه اروپا بوده است. از طرف ديگر نمايندگان معتقد بودند بيتوجهي به کشورهاي ديگر ازجمله چين، روسيه و هند در سالهاي گذشته خسارتهاي زيادي را به اقتصاد و روابط خارجي ايران وارد کرده است. نماينده آبادان در اين خصوص به فقدان سفير يا کاردار و البته رايزنان اقتصادي در سفارتخانههاي ايران در اين کشورها اشاره کرد. درمقابل اين انتقادات محمدجواد ظريف با بيان اينکه امروز بهترين روابط را با ترکيه، روسيه، افغانستان، آذربايجان، عراق، پاکستان و بعضي از همسايگان جنوبيمان داريم؛ درباره کشورهايي که خواهان روابط خوب با ايران بودند، اظهار داشت: «تعداد سفرهاي بنده به اين کشورها چندين برابر سفر به بقيه کشورهاست؛ بيش از ۲۰سفر به روسيه و ۲۰سفر به ترکيه، سفرهاي متعدد به پاکستان، افغانستان و عراق همه اينها نشاندهنده تمرکز بر همسايگي است.» او البته به اين سوال نماينده مردم گرگان پاسخ نداد که اگر روابط ما با کشورهاي همسايه خوب است، چرا بيشتر از پنج ماه است که مرزهاي ما با ترکمنستان بسته شده و مردم استان گلستان با سختيهاي متعددي در معيشت خود روبهرو شدهاند. او البته از اين سوال مالک شريعتي، نماينده تهران هم گذر کرد که چرا در مناقشههاي گازي با کشورهاي همسايه محکوم شدهايم؟!
انفعال در مواجهه با آمريکا
ازجمله انتقادهايي که روز گذشته خطاب به محمدجواد ظريف مطرح ميشد نوع واکنش وزارت امورخارجه در قبال خروج يکجانبه آمريکا از توافق هستهاي بود. عليرضا سليمي با طرح اين سوال که چرا پس از خروج يکجانبه آمريکا از اين کشور بهصورت رسمي شکايت نکرديد و آن را تا انتها براي احقاق حقوق کشور پيش نبرديد، موضوع مکانيسم ماشه را پيش کشيد و پرسيد که نکند اين انفعال و عدماعتراض جدي و رسمي و مقتدرانه بهخاطر مکانيسم معيوب حل اختلاف در توافق هستهاي بوده است؟
در اين خصوص مهرداد ويسکرمي، نماينده مردم خرمآباد در مجلس هم با ذکر اينکه واکنش ملتمسانه به اروپا و آمريکا زيبنده کشور نيست، اظهار داشت: «تا کي بايد از اعتماد به آمريکا و اروپا ضربه بخوريم.» او که به معطل ماندن کشور براي جلب اعتماد اروپاييها پس از خروج آمريکا از توافق هستهاي اشاره و از عدمواکنش ايران گلايه داشت گفت: «تا کي از ترس اينکه آمريکا ما را تهديد نکند، نزد اروپا خوشرقصي خواهيد کرد؟ آقاي ظريف بفرماييد کجا در قبال رفتارهاي آمريکا اقدام پيشدستانه انجام دادهايد؟»
در اين خصوص البته محمدجواد ظريف ترجيح داد که صراحتا ورودي نداشته باشد. او البته در بخش اول و دوم سخنان خود اشاراتي به اين موضوعات داشت. براي مثال وي شرايط کنوني جهان را درحال گذار توصيف کرد و گفت: «آمريکا تلاش ميکند در اين شرايط انتقالي جمهوري اسلامي را بهعنوان قدرتي که ميتواند در شرايط جديد با شناخت صحيح برآيد، امنيتي کند. در اين شرايط فضا براي کنشگري ايران بهوجود آمده است.» وي ادامه داد: «هرگونه محتومانگاري به معناي تسليم در برابر قدرتهاست. محتومانگاري خطر جدياي است که جوامع را تهديد ميکند و ما بايد بپذيريم که ما کنشگر هستيم و تاثيرگذاريم و ميتوانيم آينده خودمان را خودمان شکل دهيم. امروز شرايطي شده که نهتنها کشورها بلکه يک فرد هم ميتواند در تحولات بينالمللي تاثيرگذار باشد.»
ظريف البته ترجيح داد به اين عبارت سليمي هم پاسخي ندهد که گفت: «شما گفتيد آمريکا ابرقدرت نيست، اما چرا در دانشگاه تهران، دانشگاهيان و ملت را از بمب آمريکايي ترسانديد؟»
ماجراي امنيتيسازي اقتصاد
روز گذشته وزير امور خارجه نکته قابلتوجهي را درميان اظهارات خود مطرح کرد، موضوعي که نشان از شناخت او نسبت به يک عمليات بزرگ از سوي آمريکاييها در مقياس جهاني بود. او گفت: «يکي از کارهاي مهمي که آمريکا در دوران اوباما انجام داد با علم به اينکه دارد قدرتش را از دست ميدهد، ضربهاي اقتصادي جهاني را امنيتيسازي کرد. مثل بحثهاي مبارزه با پولشويي و مبارزه با تامين مالي تروريسم و اقداماتي از اين قبيل که توانست دنيا را در حوزههايي گرفتار کند و از آن حوزهها براي پيگيريهاي امنيتي خود استفاده کند.» اين توضيح محمدجواد ظريف که خاطره ارسال چهار لايحه مربوط به FATF به مجلس دهم را در ذهن متبادر ميکرد، البته در دل خود يک سوال بسيار مهم هم داشت؛ اينکه وزارت امور خارجه براي مواجهه و مقابله با اين اقدام آمريکا که از دوران اوباما هم شروع شده، چه برنامهاي داشته و چه اقداماتي را انجام داده است.
ناگفته نماند در اين خصوص و موضوعات مرتبط با آن، سوالات مهمي هم از جانب نمايندگان مجلس روز گذشته طرح شد، براي مثال مالک شريعتي يکي از نمايندگان تهران در مجلس بود که ظريف را شريک اصلي دلار ۲۰هزارتوماني توصيف کرد و خطاب به وي گفت: «ميزان تسلط دلار بر معيشت و اقتصاد کشور از هفت سال پيش، بيشتر و شرايط بدتر شده و معاونت اقتصادي وزارت خارجه نيز بسيار ضعيف عمل کرده است؛ شما آمريکا را بهطمع انداختيد تا زانوي خودش را بر گلوي معيشت مردم بگذارد.» ظريف البته در اين خصوص باز هم توضيح قانعکنندهاي نداشت و اساسا هيچتوضيح بيشتري نسبت به اصل ماجرا ارائه نکرد و صرفا در دفاع از عملکردش در وزارت خارجه از «تلاش براي تسهيلگري» سخن گفت و اعلام کرد: «تمام تلاشمان را براي کاهش فشار اقتصادي معطوف کردهايم، هرچند در وزارت امور خارجه وظيفه مستقيم در اقتصاد نداريم، اما تلاش کردهايم تسهيلگر باشيم.»
اين اظهارنظر ظريف با واکنش نمايندگان همراه شد، سيدمحمد مولوي، نماينده مردم آبادان دراينباره از ظريف پرسيد: «مگر نه اينکه مدعي شديد تسهيلگر امور اقتصادي هستيد، آيا اصلا در وزارت امور خارجه کارشناس اقتصادي داريد؟»
کدام موضوعات را در داخل نگهداشتيد؟
گرچه هنوز طرح شفافيت در مجلس به سرانجامي نرسيده است، اما سوال و جواب نمايندگان و ظريف در مجلس اتفاق جديدي بود که به شفافيت عملکرد دولت و اطلاع مردم از مجموعه اين رفتارها کمک ويژهاي ميکرد.
«مطرح کردن مسائل داخلي در خارج از کشور» يکي از انتقادهاي محوري نمايندگان مجلس يازدهم از ظريف در جلسه ديروز بود، انتقاداتي که شايد يکي از مهمترين عوامل پرسروصدا شدن جلسه ديروز باشد.
ظريف با طرح اين سوال نمايندگان مجبور شد ادعايي را مطرح و در دفاع از خود بگويد: «من هيچگاه مسائل داخلي را به خارج نبردم. عرصه سياست خارجي سياست خارجي حوزه دعواي جناحي و گروهي نيست.» اظهار نظري که به اعتقاد نمايندگان با واقعيات همخواني ندارد. واقعياتي که به برخي درددلهاي ظريف در خارج از کشور برميگردد.
سال 93 بود که وزير امور خارجه در انديشکده شوراي روابط خارجي آمريکا حضور يافت و سخناني را از وضعيت داخلي کشورمان مطرح کرد که بازتاب زيادي در رسانهها داشت.
در اين نشست هاله اسفندياري مدير بخش مطالعات خاورميانه انديشکده «وودرو ويلسون» از ظريف درباره تاثير گفتوگوها بر مسائل سياسي داخلي ايران سوال کرد.
ظريف هم در پاسخ به اين سوال، به صراحت از تبعات منفي موانع در مذاکرات بر شکست جريان سياسي متبوع خود ابراز نگراني کرد.
اين نگراني آنقدر زياد بود که او اين بار در آمريکا و در پاسخ به هاله اسفندياري، يکي از عناصر انقلابهاي مخملين، از تبعات شکست مذاکرات گفت و تاکيد کرد که اگر مذاکرات شکست بخورد؛ جريان رقيب آنها انتخابات مجلس را خواهد برد!
البته ظريف در توضيح اين سخنان خود گفته بود: «ما روندي را شروع کردهايم که هدف از آن تغيير فضاي سياست خارجي کشور است. اگر با وجود تلاشهاي ما براي تعامل، اين تلاشها بينتيجه بماند، مردم ايران اين فرصت را خواهند داشت تا ۱۶ ماه ديگر که انتخابات پارلماني در ايران برگزار ميشود، به اين عملکرد ما (با آراي خود) پاسخ دهند.»
البته يک بار ديگر نيز ظريف در پوشش مذاکرات هستهاي، دغدغههاي حزبي خود را مطرح کرده بود؛ او پس از شکست مذاکرات وين ۵ در صفحه توئيتر خود نوشت: «دستيابي به توافق جامع هستهاي غيرممکن نيست، نياز است توهمات کنار گذاشته شود، نبايد مانند سال ۲۰۰۵ فرصت از دست برود.»
نگراني براي از دست رفتن «فرصت» همانند سال ۲۰۰۵ آنقدر واضح بود که شبکه بيبيسي فارسي در تحليلي نوشت: «نگراني اصلي ظريف براي به نتيجه نرسيدن مذاکرات هستهاي نيست، بلکه براي باخت دوباره تيم روحاني در انتخابات آينده و تکرار تجربه انتخابات سال ۱۳۸۴ است.»
استعفاي نابهنگام و ادعاي هماهنگي با سردار سليماني
صحن علني مجلس روز گذشته شاهد بحث مهمي از جانب محمدجواد ظريف بود. او در بخش پاياني سخنانش گفت: «همانطور که ما اين امکان را داشتيم که بهترين روابط را با برادر شهيدم مرحوم قاسم سليماني داشته باشيم و من هر هفته با ايشان جلسه هماهنگي داشتم، اين امکان را هم داريم که با همه شما براي پيشبرد اهداف انقلاب اسلامي و نظام مقدس جمهوري اسلامي همکاري کنيم.»
اين اظهارنظر محمدجواد ظريف از روز گذشته نهتنها در ميان نمايندگان که در افکار عمومي و فضاي مجازي هم با بازخوردهاي مختلفي روبهرو بوده، چراکه ادعاي هماهنگي تام و تمام با شهيد سليماني ازسوي محمدجواد ظريف قدري دور از ذهن ميآيد و برخي ميگويند شايد آنقدر هم به واقعيت نزديک نبوده باشد. در اينخصوص البته بايد گفت چيز عجيبي نيست که دو فردي که مسئوليتهايي در مسائل خارجي ايران دارند با هم جلسات منظم داشته و با هماهنگي به فعاليت بپردازند که البته اگر غير از اين باشد، بايد از آن سوال شود، اما چند اتفاق مهم در سالهاي اخير محل سوال است که بد نيست حداقل يکيدو مورد از آنها مطرح شود. مهمترين اتفاقي که در اين سالها تداعيکننده نوعي ناهماهنگي ميان بخشهاي مختلف در دولت بود، ماجراي استعفاي وزير امور خارجه همزمان با حضور بشار اسد در تهران بهعنوان يک سفر مهم از منظر سياسي و امنيتي بود. ششم اسفندماه سال97 و درحاليکه تنها چندماه از پيروزي بزرگ محور مقاومت بر داعش ميگذشت و خاک استانهاي مختلف سوريه بهتدريج به کنترل دولت مرکزي درميآمد، بشار اسد عازم تهران شد تا با مقامات کشورمان ديدار و گفتوگو کند. در جريان اين سفر که حاجقاسم سليماني لحظهبهلحظه بشار اسد را همراهي ميکرد، محمدجواد ظريف با ذکر اين عنوان که اساسا از وقوع چنين سفري خبر نداشته و ابراز اين گلايه که چرا دفتر رئيسجمهور به وي اطلاع نداده، بهناگاه از سمت خود استعفا داد و حاشيه بزرگي براي کشور در آن برهه ايجاد کرد؛ مسالهاي که در اصل خدشه به اصل روابط نزديک سوريه و ايران بهعنوان دو کشور مهم محور مقاومت بود و اين پيام را به خارج ارسال ميکرد که درون ايران شکاف عميقي وجود دارد.
بازار