نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
تحلیل ها

سقوط پوپولیسم راست با صعود کرونا

منبع
ديپلماسي ايراني
بروزرسانی
سقوط پوپولیسم راست با صعود کرونا
ديپلماسي ايراني/ متن پيش رو در ديپلماسي ايراني منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست جيمز تراب-فارن پاليسي/ ماه گذشته که دونالد ترامپ، رئيس جمهوري ايالات متحده، در فضايي سر پوشيده در تولسا، اوکلاهما، يک برنامه برگزار کرد تا واکنش خدمات بهداشت و درمان عمومي به همه گيري کوويد 19 را به چالش بکشد و در کمال تعجب ديد که هيچ يک از طرفدارانش حضور نيافتند، چيزي در هم شکست يا شروع به درهم شکستن کرد. آن چيز سياست گذاري هاي واقعيت جايگزين بود که ترامپ و ساير پوپوليست هاي غير ليبرال را در سال هاي اخير به قدرت رسانده بود. از مدت ها پيش اين ادراک وجود داشته که رهبران استبدادي و خودکامه قدرت خود را از طريق دستکاري واقعيت حفظ مي کنند. ترامپ، بوريس جانسون در بريتانيا، ژاير بولسونارو در برزيل، ناراندرا مودي در هند و ديگران در چند سال گذشته آزمايشي را در کارخانه بزرگ واقعيت جايگزين در يک جامعه دموکراتيک به اجرا گذاشتند. موفقيت آنها اين سوال را پيش آورد که کدام واقعيت مي تواند آنقدري دردناک و وحشتناک باشد که بازي آنها را آشکار سازد؟ آمريکايي ها در اين زمينه چند شروع اشتباه داشتند که نشان دادند آنچه در زندگي سياسي رخ مي دهد، به اندازه کافي توجه مردم را جلب نمي کند که سايه ها را از بين ببرد. به هر حال، هيچ چيزي بيشتر از چشم انداز بيماري و مرگ نمي تواند قلب و روح را تسخير کند. از چهار دموکراسي بزرگ دنيا، سه تاي آن، يعني ايالات متحده، برزيل و بريتانيا، که توسط پوپوليست هاي غيرليبرال اداره مي شوند، اکنون مقام هاي اول تا سوم در موارد بالاي مرگ و مير ناشي از شيوع کرونا در جهان را دارند. هند اندکي از اين سه کشور عقب افتاده، اما با سرعت وحشتناکي به سمت صدر جدول پيش مي رود. اين مساله اصلا تصادفي نيست چرا که رهبران هر سه کشور سعي مي کردند شيوع بيماري را کم اهميت جلوه دهند؛ البته بولسونارو به کلي آن را کتمان مي کرد. رهبران پوپوليستي درست به همان دليلي کوويد 19 را کتمان کردند که تغييرات آب و هوايي را: اول، قبول ضمني اينکه نيرويي وراي کنترل آنها ممکن است طلسم همه کاره را که از طريق آن پيروانشان را جذب مي کردند، از بين ببرد؛ و دوم، واکنش نشان دادند به علم و منطق منابع عاطفي جذابيت آنها را تضعيف مي کند. اگر آنتوني فوچي درست بگويد، ترامپ اشتباه مي کند. نشانه هاي حيرت انگيز گرمايش جهاني هيچ تاثيري در سيطره پوپوليست ها بر قدرت نداشته، شايد به اين دليل که شمار اندکي از پيروان آنها تغييرات آب و هوايي را به عنوان يک فاجعه شخصي تجربه کرده اند. در ابتداي امر همين شرايط درباره ويروس کرونا نيز صادق بود. اما وارد مرحله جديدي شده ايم که اين بيماري همه گير شده و کشورهايي که براي آن آمادگي نداشته اند، مجبور شده اند هزينه سنگيني بپردازند. ارتباط بين ناکامي دولت و مرگ و مير ناشي از بيماري خيلي واضح تر از آن است که بشود ناديده اش گرفت. پيامدهاي سياسي اين تحولات در چند ماه گذشته آشکار شد و رهبران و احزاب پوپوليستي کاهش شديد محبوبيت خود را شاهد بودند. نيويورک تايمز در گزارشي از 14 امتيازي نوشت که ترامپ از جو بايدن، نامزد دموکرات انتخابات رياست جمهوري، عقب افتاده است. البته تظاهرات ضد نژادپرستي در پي کشته شدن جورج فلويد هم بي تاثير نبوده است. بوريس جانسون هم از بهار تا کنون در پي واکنش نامناسب به ويروس کرونا 20 امتياز از ميزان محبوبيت خود را از دست داده است. محبوبيت بولسونارو هم از آغاز سال جاري ميلادي تا کنون 8 امتياز کم شده و مي توان گفت همه مردم برزيل با تحقير آشکار فاصله گذاري اجتماعي توسط او مخالف هستند. احزاب بزرگ جناح راستي اروپايي که در سال هاي اخير در پي تاکيدشان بر تهديد اتحاديه اروپا براي استقلال کشورهايشان و سپس ترويج ترس هاي آخرالزماني از هجوم پناهندگان و مهاجران، محبوبيت به دست آورده بودند، اکنون به مثابه پوپوليست ها در پي همه گيري عقب افتاده اند. طبق نتايج يک نظرسنجي، حزب آلترناتيوي براي آلمان اکنون از حمايت تنها 9 درصدي در اين کشور برخوردار است که کمترين ميزان در دو سال و نيم گذشته به شمار مي رود. حزب راست افراطي دموکرات هاي سوئد هم که پيش از همه گيري از محبوبيتي مشابه حزب حاکم دموکرات هاي سوسيال برخوردار بود، اکنون 11 امتياز عقب افتاده است. البته نظرسنجي به مثابه يک عکس فوري است و هنوز احتمال دارد که ترامپ بتواند بايدن را در انتخابات شکست دهد و بولسونارو هم هنوز از گسترده اي برخوردار است. کاريزماي پوپوليست هاي موفق باعث مي شود که در برابر بسياري از اشتباهاتي که مي تواند به وجهه آنها آسيب بزند، مقاوم باشند. اين مساله درباره رهبران دموکرات کمتر صادق است. آنچه اکنون آشکار شده اين است که ايالات متحده در سه سال از رياست جمهوري ترامپ در شرايط خوبي به سر مي برده و هيچ بحران حقيقي وجود نداشته که پاسخ هاي ساده لوحانه او براي مشکلات پيچيده را به چالش بکشد. شرايط اکنون تغيير کرده است. البته هنوز اين مساله وجود دارد که پوپوليست هاي جناح چپ مي توانند به راحتي جاي همتايان جناح راستي خود را بگيرند. تنها مساله دلخوش کننده اين است که رهبران چپ دست کم در ايالات متحده به مثابه رهبران جناح راست روي ترويج نفرت مانور نمي دهند. مساله اين است که تا شهروندان پذيراي برخي تفکرات نباشند، سياستمداران هم از داستان هاي فريبنده براي ترويج اين تفکرات استفاده نمي کنند. در حال حاضر، افراد زيادي احساس مي کنند در تغييرات ناگهاني در ارزش هاي اجتماعي و اقتصادي از قافله عقب مانده اند و از اين رو، به دنبال پاسخي براي نيازهاي خود خواهند گشت. رسانه هاي اجتماعي هم بزرگنمايي مشکلات و ترويج تئوري هاي توطئه را ساده تر کرده اند. کشورهايي با نهادهاي دموکراتيک قوي و هنجارهاي دموکراتيک گسترده مي توانند اين نوع از عوام فريبي را به حاشيه بکشانند، اما کشورهايي با نهادهاي دموکراتيک ضعيف تر مانند برزيل يا لهستانيا کشورهايي که در آنها هنجارها انسجام خود را از دست داده اند مانند ايالات متحده و شايد بريتانيا، همچنان طعمه سياست مبتني بر نارضايتي خواهند بود. در تمثيل معروف افلاطون، زنداني هايي که از کودکي در داخل غاري زنجير شده بودند، سايه هاي سوسو زننده روي ديوار پيش روي خود را با واقعيت اشتباه مي گيرند. وقتي يک زنداني فرار مي کند و خبر جهاني از اجسام ملموس را باز مي گرداند، زنداني ها از پاره کردن زنجيرهاي خود سر باز مي زنند چون مي ترسند خورشيد آنها را کور کند؛ آنها تحمل درک حقيقي بودن نور را ندارند. افلاطون چندان خرد فردي و از اين رو، ايده خود مديريتي را قبول ندارد؛ به ضم او، دموکراسي مي تواند به ظهور افرادي مانند ترامپ بينجامد. اما دموکراسي توانايي درمان بيماري هاي خود و حفظ اعتبار خود را دارد. ترجمه طلا تسليمي