نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
تحلیل ها

معنای تغییرات قانون اساسی روسیه

منبع
ديپلماسي ايراني
بروزرسانی
معنای تغییرات قانون اساسی روسیه
ديپلماسي ايراني/ متن پيش رو در ديپلماسي ايراني منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست استفن سِستانوويچ-شوراي روابط خارجي/ هنوز مدت زيادي از آن زمان که ناظران روس مي گفتند پوتين از رياست جمهوري خسته شده، نگذشته است؛ اما حالا به نظر مي رسد که او مي خواهد براي هميشه حکمراني کند. در اين زمان کوتاه چه چيزي تغيير کرده است؟ روس ها نظريه هاي بسياري در اين رابطه دارند. برخي مي گويند پوتين به امنيت خود در دوران بازنشستگي اطمينان ندارد: يک رهبر جديد ممکن است ثروت پوتين را توقيف و او را محاکمه کند. يک ادراک مرتبط هم بر حلقه افراد نزديک به رئيس جمهوري تمرکز دارد؛ افرادي که نگران هستند حتي اگر امنيت پوتين تضمين شده باشد، خودشان در خطر باشند. اين احتمال وجود دارد که با روي کار آمدن يک رهبر جديد، همه توافق هايي که در ۲۰ سال گذشته صورت گرفته از نو مورد بررسي قرار بگيرند. يک نظريه ديگر هم اين است که پوتين نگران تبديل شدن به يک مهره سوخته و بي اهميت باشد، بدين معنا که سياستمداران، بوروکرات ها و تجار با پيش بيني پايان سلطنت پوتين، شروع به ناديده‌گرفتن او کنند. همچنين اين احتمال وجود دارد که اين افراد با يکديگر همراه شده و سياست گذاري هاي پوتين را به چالش بکشند و در صدد محدودسازي قدرت او برآيند. برخي گمانه زني هاي اميدوار کننده نيز از اين مساله حکايت دارند که پوتين از نياز به اصلاحات اساسي براي حل مشکلاتي همچون فساد و رشد کند اقتصادي آگاه است، اما احساس مي کند بايد ابتدا اساس قدرت خود را تقويت کند و بعد در مسير اصلاحات پيش برود. آيا در رابطه با نتيجه راي گيري شک و ترديدي وجود دارد؟ واقعيت اين است که خير، شک چنداني نيست؛ اما پيروزي را مي توان با مسائلي بيش از شمارش آراء معنا کرد. از نظر قانوني و حقوقي برگزاري اين همه پرسي اساسا بي مورد بود. در رابطه با اصلاحيه هاي قانون اساسي تنها به راي موافق پارلمان ملي و دو سوم از پارلمان ‌هاي محلي نياز است. آشکار است که پوتين نگران بوده که مبادا اين نهاد ها که از وجهه عمومي خيلي خوبي برخوردار نيستند، نتوانند مشروعيت قابل توجهي براي تمديد دوره رياست جمهوري او به دست آورند. از اين رو، او و گروه مشاورانش تصميم گرفتند که تاييد عمومي مردم را به دست آورند. اما چه چيزي را مي توان تاييد عمومي دانست؟ چه اندازه از حضور مردمي و چه حاشيه اي از پيروزي را مي توان تاييد عمومي خواند و چه اندازه از تبليغات يکجانبه رسانه ملي قابل قبول است؟ پوتين پيروزي مورد نظر خود را به دست آورده، اما اين پيروزي تا اندازه زيادي پوچ و واهي است. اما آيا اين روندي که از نظر بسياري مضحک به نظر مي رسد، توانسته بر قدرت پوتين بيفزايد؟ از جهتي بله. هر کسي که تصور مي کرد پوتين به پايان دوران خود رسيده، اکنون مي داند که چنين تصوري حقيقت ندارد. اما آيا نتيجه اين راي گيري و افزايش قدرت مي تواند يک پوتين کاملا جديد باشد که قدرتش را متهورانه تر به نمايش بگذارد و نظام را به لرزه درآورد و اقتصاد را از نو بسازد، اين سوال ديگري است و پاسخش هم احتمالا مثبت نخواهد بود. پوتين در ۲۰ سال گذشته که قدرت را در دست داشته به ندرت در موقعيت ضعف بوده است، اما همواره انتخاب کرده که محتاطانه گام بردارد. پوتين داور نهايي و برقرار کننده توازن در نظام بوده است. با اين حال، اين نقش او را از رسيدگي به بزرگ ترين مشکلات روسيه باز داشته است. رسيدگي به اين مشکلات نيازمند ايستادگي در برابر منافع عده اي خاص است. دليل آنکه پوتين به طور جدي با فساد مقابله نمي کند، سرويس هاي امنيتي را به چالش نمي کشد، نوآوري را ارتقا نمي دهد يا حاکميت قانون را برقرار نمي کند، اين است که هر اقدامي در هر يک از اين زمينه ها او را درگير جدالي بزرگ تر خواهد کرد. پوتين چنين رئيس جمهوري نيست. او جنگ و درگيري نمي خواهد؛ ثبات مي خواهد. جاي تعجب ندارد که مردم شروع به قياس دوران رياست جمهوري او با رکود دهه 1970 کرده اند؛ در آن زمان هم حکمراني طولاني مدت لئونيد برژنِف موجب اختلافات ملي شده بود. اين راي گيري مخالفان پوتين را در چه موقعيتي قرار مي دهد؟ آنها اکنون با رئيس جمهوري مواجه هستند که موقعيت او در قانون از هر زمان ديگري مستحکم تر است. از اين نظر، راي گيري براي آنها يک شکست اساسي بود. با اين حال، در شش ماه گذشته شرايط پوتين هم چندان ايده آل نبود. واکنش نامناسب به شيوع ويروس کرونا به شهرت و آوازه پوتين در نشان دادن قطعيت و شايستگي آسيب زد. قيمت پايين انرژي هم چشم انداز اقتصادي را بدتر کرده است. در برخي از نظرسنجي ها محبوبيت پوتين همچنان رو به کاهش است و به ويژه قشر جوان شور و شوق خود را از دست داده اند. برخي از ديگر چهره هاي سياسي اکنون بيشتر به چشم مي آيند و براي اولين مرتبه در تاريخ معاصر روسيه، فرمانداران منطقه اي از محبوبيت بالاتري از پوتين برخوردار هستند. اين فضاي جديد بدان معناست که انتخابات محلي و منطقه اي فرصت هاي واقعي براي نامزدهاي مستقل به شمار مي رود. حزب «روسيه متحد» پوتين ممکن است براي به دست آوردن اکثريت پارلماني در انتخابات سال آينده با مشکل مواجه شود و اگر اين روند ادامه پيدا کند، ممکن است کارزار انتخاباتي پوتين براي تجديد رياست جمهوري در سال 2024 نيز چالش برانگيزتر از تصور عموم شود. برژنف هرگز مجبور نبود با راي دهندگان دست و پنجه نرم کند؛ اما پوتين مجبور است! ترجمه طلا تسليمي