نماد آخرین خبر

سرمقاله شرق/ عقب‌نشینی یا گذار تمدنی؟

منبع
شرق
بروزرسانی
سرمقاله شرق/ عقب‌نشینی یا گذار تمدنی؟
شرق/ « عقب‌نشيني يا گذار تمدني؟ » عنوان سرمقاله روزنامه شرق به قلم عيسي منصوري است که مي‌توانيد آن را در ادامه بخوانيد: در يک تقسيم‌بندي کلي مي‌توان اقتصاد در تمدن غربي را با تفوق آن در حوزه مالي و آي‌تي، تمدن ژاپني را با قدرت برتر شرکت‌هاي جهاني و تمدن چيني را با نقش آن به‌عنوان کارخانه جهاني وصف کرد. به همين ترتيب، تمدن بودايي را با توريسم، تمدن آفريقايي را با تأمين مواد خام و در نهايت نقش اقتصادي محدوده تفوق تمدن اسلامي را با تأمين نفت توصيف کرد. سهم صنعت استخراج و توليد نفت از اقتصاد جهاني در سال ۲۰۱۹، حدود ۳.۸ درصد بوده است؛ اين يعني دو تمدن آخر، کمترين تأثيرگذاري را در راهبري اقتصاد جهان دارند.صنايع دنيا را مي‌توان به دو دسته تقسيم کرد؛ توليد‌کننده‌محور و خريدارمحور. در صنايع با تکنولوژي بالا (توليدکننده‌محور)، حتي نوع و الگوي مصرف را توليدکنندگان تعيين مي‌کنند؛ مانند صنعت توليد موبايل هوشمند. درحالي‌که در صنايع خريدارمحور (مانند صنعت نساجي)، جهت‌گيري توليد را سليقه مصرف‌کننده تعيين مي‌کند و قدرت در دست کساني است که به مصرف‌کننده نهايي محصولات فراوري‌شده نزديک‌تر هستند. به اين ترتيب، حتي در صنعت نفت که خريدارمحور است نيز قدرت اصلي در اختيار کشورهاي حوزه تمدني توليد‌کننده نفت خام نيست.در صنعت نساجي، جهت‌گيري فرهنگ و الگوي پوشش را توليدکنندگان نهايي پوشاک تعيين مي‌کنند. در واقع، پوشاک محمل و حامل فرهنگ مصرف نيز هست. حوزه تمدني وابسته به نفت، به دليل توليدنکردن محصول نهايي قابل مصرف، با مصرف‌کننده نهايي محصولاتِ توليدي خود ارتباطي برقرار نمي‌کند؛ يعني حامل‌هاي فرهنگ مطلوب خود را توليد نمي‌کند. نتيجه آنکه در فرايندي پيچيده و بلندمدت، منظومه‌هاي فرهنگي توليدکنندگان محصولات نهايي از نفت (اغلب غربي)، در حوزه تمدني اسلامي غالب مي‌شود؛ اين يعني با واگذاري بازارهاي محصولات پرارزش حامل فرهنگ به نمايندگان تمدن‌هاي ديگر، نمي‌توان همچنان حفظ دست بالا را حتي در کشورهايي مانند افغانستان، سوريه، لبنان، عراق و... انتظار داشت. در درون کشور نيز احتمالا راهي به‌جز بستن راه ورود کالاهاي غيرداخلي باقي نمي‌ماند.تحريم و کرونا سهم نفت را در اقتصاد کشور به حداقل رسانده‌اند. آيا مي‌توان با فرصت‌سازي، مسيري متفاوت براي توليد منظومه‌هاي اقتصادي جديد پيش‌روي کشور گذاشت؟ اگر تمدن ايراني- اسلامي بتواند خود را از بازي در ميدان کوچک نفت برهاند، آنگاه موضع اين تمدن در تعامل با تمدن‌هاي ديگر، متعادل‌تر يا برابر خواهد بود. تمدن چيني، ايده راه ابريشم جديد (One Road, One Belt) را مسيري براي احيا و استيلاي تمدني خود تعريف کرده است. با وجود سابقه ايران، در نسخه اول اسناد مربوط به راه ابريشم جديد، اثري از نقش جدي ايران نيست. ‌واقعيت آن است که نفت نمادي از نوع مواجهه و سهم کشورهاي اين حوزه تمدني با اقتصاد جهاني است. ساير فعاليت‌هاي اقتصادي در اغلب کشورهاي اين حوزه نيز بر توليد مواد و فرايندهاي ابتدايي متمرکز است. در بهترين حالت، توليدکنندگان ما در دوره‌هاي رونق تجارت بين‌المللي، صادرکنندگان خوبي براي مواد اوليه يا کالاهاي مصرفي بوده‌اند؛ اما برند شناخته‌شده مشخصي، به‌عنوان نماد حضور در بازارهاي جهاني نداشته‌اند. حتي برندهاي ملي و جغرافيايي (مانند فرش ايران يا فرش تبريز) تبديل به برند تجاري نشد و منافع آن با حضور در بازارهاي جهاني، نصيب صاحبان کسب‌وکار نشد. بنا بر تعبير مک‌لِلَند، دانشمند روان‌شناسي توسعه، «بحران‌ها و حوادث آزاردهنده مي‌توانند سبب ازدست‌رفتن موقعيت‌هاي اجتماعي و اقتصادي اشخاص و جوامع شده، ولي براي خود آنها و نسل بعدي آنها سبب ايجاد «انگيزش پيشرفت» (Need for Achievement)، تلاش و جهش در جامعه شوند. يکي از نمادهاي وجود «انگيزش پيشرفت» در جامعه، ميزان تمرکز بر کسب‌و‌کار و پيشرفت در ادبيات عاميانه يک کشور در دوره‌هاي بروز و پس‌ از بروز بحران است». تحليل‌محتواي سخنان اشخاص مرجع، مستندات، محتواي وسايل ارتباط جمعي و به‌ويژه محتواي محاوره عامه مردم، نشان مي‌دهد به تعبير مک‌للند، ادبيات کشور در حجم وسيعي به سمت تلاش و فعاليت اقتصادي ميل کرده ‌است. اين روند، در مقايسه با دهه‌هاي قبل، تحول درخور اعتنايي است که معمولا به چشم نمي‌آيد. بحران در اقتصاد تحت فشار تحريم، بي‌نفتي و کرونا مي‌تواند مکملي کليدي براي بهره‌برداري از اين تحول باشد. حال که به اجبار قصه نفت تعطيل شده است، آيا مي‌توان به نشاندن تمدن ايراني بر محمل اقتصادي و فرهنگي جديد، حتي با استخراج کمتر نفت و حفظ آن براي نسل‌هاي آتي! (به‌جز در حوزه‌هاي مشترک و رقابتي) انديشيد؟ آيا فشارها، مشغله‌هاي روزمره و رفتارهاي سياسي‌ گاها کودکانه و پرايهام اين روزها، فرصت انديشيدن و اقدام براي ورود به يک گذار تمدني را خواهد داد؟ از اينجا به بعد، هر باختي يک عقب‌نشيني تمدني است.
اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره