شرق/ متن پيش رو در شرق منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
پنج سال پيش در تير ۹۴ پس از قريب به 21 ماه مذاکرات فشرده و مستقيم ميان ايران و آمريکا سرانجام توافق هستهاي حاصل شد؛ توافقي که به نام «برجام» مشهور شد. بالطبع مثل هر توافق ديگري يکسري امتيازات از سوي ايران داده شد و يکسري هم از سوي آمريکاييها. آن توافق از بسياري جهات نقطه عطفي در روابط ميان ايران و غرب بهويژه ميان ايران و آمريکا بعد از انقلاب بود. براي نخستين بار بعد از انقلاب تهران و واشنگتن نهتنها مستقيما و رودررو با يکديگر مذاکره کرده بودند بلکه توافقي هم حاصل شده بود. مهمتر از نفس خود توافق هستهاي، چشماندازي بود که در عرصه ديپلماتيک براي دو کشور ايران و آمريکا به وجود آمده بود.
اگر ايران و آمريکا که بيش از سه دهه جز بياعتمادي و دشمني چيز ديگري ميانشان نبود، توانسته بودند با وجود همه دشواريها درباره مسئله پيچيده هستهاي به توافق برسند، آيا امکان نداشت که درباره اختلافات ديگرشان هم بتوانند توافق کرده يا دستکم بر سر آنها مذاکره کنند؟ اين فقط در عرصه ديپلماسي نبود که به نظر ميرسيد يک فضاي جديد در رابطه با ايران ايجاد شده است. در حوزه عملي هم تحريمها شروع به افول کرده و کسر درخورتوجهي از شرکتهاي بزرگ و کوچک غربي وارد ايران شده بودند؛ ازجمله در حوزه انرژي که ايران بهشدت نياز به تکنولوژي پيشرفته و سرمايهگذاري کمپانيهاي مهم نفتي غربي داشت. بالطبع آن شرايط، مطلوب مخالفان ايران نبود. عربستان، اسرائيل، سلطنتطلبها، جمهوريخواهان تندرو و همه آنان که به چيزي کمتر از محو جمهوري اسلامي رضايت نميدهند، با نگراني به آن تحولات مينگريستند.اگر روند تنشزدايي با غرب و بهويژه با آمريکا ادامه مييافت و مناسبات تجاري، همکاريهاي اقتصادي و عاديشدن روابط ديپلماتيک گستردهتر ميشد، اميد اين جريانات کمرنگتر ميشد. نگران از بهبود مناسبات ميان ايران و غرب، برخي از مخالفان ايران رسما به واشنگتن و پرزيدنت اوباما هشدار ميدادند که «مبادا فريب لبخند روحاني و ظريف را بخوريد». نتانياهو عرف ديپلماتيک را کنار گذاشته و علنا تيم مذاکرهکننده آمريکا و اوباما را به باد انتقاد گرفته بود که «مرتکب اشتباه تاريخي شدهاند که به ايران اعتماد کردهاند». اين فقط مخالفان تندرو ايران در خارج از کشور نبودند که برجام سراسيمهشان کرده بود. راديکالهاي داخلي هم به تکاپو افتاده بودند. ترکهاي جدي براي نخستين بار بعد از سه دهه بر «ديوار بلند بياعتمادي» ظاهر شده بود. اگرچه انگيزه تندروهاي داخلي با تندروهاي غربي و خارج از کشور متفاوت بود؛ اما هدفشان يکسان بود: «ازبينبردن برجام».
خارجيها به اوباما هشدار ميدادند که با اعتماد به ايران دچار اشتباه بزرگي شده و تندروهاي داخلي هم به روحاني زنهار ميدادند که مرتکب اشتباه بزرگي شده است. تندروها البته فقط هشدار و زنهار نميدادند؛ بلکه در عمل هم از هيچ تلاشي براي تخريب و بياعتبارکردن برجام خودداري نميکردند. آنان از ابتداي مذاکرات هستهاي در شهريور ۹۲ بناي مخالفت را گذاشته و در آبان همان سال وقتي قرار شد ظريف و جان کري مستقيما با يکديگر گفتوگو کنند، در ساختمان سابق سفارت آمريکا در تهران جمع شدند و جريان «دلواپسان» را به وجود آوردند. دلواپسان در تمام دو سالي که مذاکرات در جريان بود، ازهيچ مخالفت و سنگاندازي بر سر راه آن خودداري نکردند و بعد هم که توافق هستهاي صورت گرفت، از پرتاب هيچ تيغ و تيشهاي بر سر راه موفقيت آن فروگذار نکردند.مابقي داستان برجام را ميدانيم. تندرو ديگري در آمريکا وارد کاخ سفيد شد و به کمک جرياناتي در ايران، تير خلاص را به شقيقه برجام شليک کرد. دلواپسان اگرچه براي برجام اشک ميريختند؛ اما لبخند رضايت را وقتي ترامپ از برجام خارج شد، بر روي لبانشان ميشد بهوضوح مشاهده کرد. نهتنها برجام به تير غيب از پا درآمده بلکه جريان داخلي اشارهشده، يک موفقيت سياسي هم به دست آورده بود و دولت روحاني را به باد انتقاد گرفت که نبايد از ابتدا دولت با طناب پوسيده واشنگتن به درون چاه ميرفت. يکي پس از ديگري دلواپسان نوبت گرفته و تيم مذاکرهکننده و دولت روحاني را مذمت ميکردند. آنان در هر فرصتي، برجام ورشکسته و به بنبسترسيده را بر سر روحاني ميکوبيدند.اما واقعيت آن است که شايد سال آينده که اصولگرايان آرزو دارند قوه مجريه را هم مانند مجلس به دست بياورند، خودشان بتوانند به برجامي جديد با آمريکا دست يابند. سادهترين پرسشي که ميتوان داشت، آن است که چرا دلواپسان بايد اجازه ميدادند ميانهروها و روحاني ميوه برجام را بچينند؟ مگر خودشان نميتوانند؟ همهمان ميدانيم اگر توافقي با آمريکا صورت بگيرد، اولين فايده آن کاهش تحريمها و گشايش اقتصادي است. آيا تندروها نميتوانند با بوق و کرنا بانگ برآورند: «اي مردم ديديد که هشت سال روحاني وضع کشور را چقدر خراب کرده بود؛ اما حالا به حول و قوه الهي، شاهد هستيم که وضع اقتصادي چقدر بهبود پيدا کرده».
بازار