بورس برای رشد چه میزان پول نیاز دارد؟

دنياي اقتصاد/ متن پيش رو در دنياي اقتصاد منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست بازار سهام فارغ از ارزندگي يا حبابي بودن آن، رنگ هجومي به خود گرفته؛ اين روزها بورس در آستانه حمله به ابر کانال تازهاي است؛ شاخص ۲ ميليون واحدي. حال پرسش اصلي اين است که براي تداوم روند فعلي رشد بازارسهام به چه ميزان نقدينگي نياز است؟ سوخت لازم چقدر است؟ بررسيهاي «دنياياقتصاد» نشان ميدهد اگر روند عرضه و تقاضاي سهام تغيير نکند، و ورودي پولهاي جديد به بورس تا حد مطلوبي بالا بماند براي صعود شاخص و رشد ارزش بازار، بايد روزانه ۲۱ هزار ميليارد تومان سهام بين فعالان بورس دست به دست شود.
سوخت عبور از ابرکانالها بورس تهران هر چند با شتاب کمتر اما به رشد خود ادامه ميدهد و ميانگين بازده اين بازار از ابتداي سال تاکنون، يعني در ۷۴ روز معاملاتي اخير از ۲۵۵ درصد فراتر رفته است. قدرت بيمثال پولي که روانه بازار سهام شده بهعنوان مهمترين دليل استمرار رشد قيمت سهمها اعلام ميشود. بررسيهاي «دنياي اقتصاد» نشان ميدهد از ابتداي امسال تاکنون بهطور متوسط روزانه ۱۴ هزار ميليارد تومان نقدينگي در بورس و فرابورس جابهجا شده است. از اين رو تداوم اين مسير قطعا نيازمند پايداري ارزش دادوستدها در سطوح بالاست. اما براي تداوم رشد شاخص سهام چه ميزان نقدينگي نياز است؟ رشد تا بينهايت؛ تفکر غالب بورس اوليها سال ۹۷ بود که بعد از يک دوره صعود سريع و پرشتاب قيمتها و شاخص سهام، شاخص کل بورس تهران در اوايل مهرماه اصلاحي جدي را آغاز کرد و از حوالي ۲۰۰ هزار واحد تا کانال ۱۵۰هزاري نزول کرد. در آن زمان نيز شاهد تشديد هيجان ميان اهالي بازار سهام و سنگين شدن صفوف فروش بوديم. اين مهم تا جايي پيش رفت که کارشناسان تاکيد کردند هيچگاه ريسک تا بينهايت ادامه پيدا نميکند، جايي به پايان خواهد رسيد و قرار نيست قيمت سهام صفر شود. در سال جاري نيز شرايطي مشابه اما در مسير عکس در جريان است. هر روز شاهد صدور کدهاي معاملاتي جديد و ورود نقدينگي تازهنفس به بازار هستيم. پولهايي که با تصور کسب روزي ۵ درصد سود، روانه تالار شيشهاي شده و حتي يک روز منفي را نيز برنميتابد. از اين رو اينبار تصور بورس هميشه سبز و روياي رشد تا بينهايت است که چرخ بازار سهام را ميچرخاند و به ثبت بازده بيسابقه منتهي ميشود. اينکه شاخص سهام چند بار در سال جاري پس از يک استراحت يا اصلاح کوچک، مسير رشد را در پيش گرفته دليل نميشود که انتظار تکرار اين چرخه را تا ابد داشته باشيم بلکه اين توهمات تنها زمينهساز زيانهاي سنگين چه در رويه تاريخي بورس و چه در بازارهاي سهام دنيا بوده است. پول نامتناهي نيست واقعيت اين است که براي تداوم رشد قيمتها هر کالايي تا ابدالدهر به پول نامتناهي نياز است، در حالي که پولي که از ريسکپذيري لازم برخوردار بوده و تمايل ورود به بازار سهام را داشته باشد، محدود است و عطش موجود نيز جايي برطرف ميَشود. در نتيجه رشد محدودي نيز ميتواند براي صاحبان نقدينگي به ارمغان بياورد. اين رشد محدود تنها در صورتي ميتواند براي مدت زمان بيشتري دوام داشته باشد، که رخداد غيرمنتظرهاي در متغيرهاي کلان اقتصادي يا شرايط بينالمللي مرتبط با ايران واقع شود. در حال حاضر ضعف اقتصادايران مشهود است و از اين رو رشدهاي واقع شده در بازار سهام عمدتا اسمي است نه واقعي. با افزايش شناوري سهام اما ميتوان تا حدودي نسبت به کسب سودهاي واقعي در اين بازار اميدوار بود. زنگ خطر نقدينگي سهام؟ با افزايش اقبال عمومي به بازار سهام و در نتيجه رشد تعداد کدهاي معاملاتي، ورود نقدينگي جديد به بازار، رنگ هجومي به خود گرفته است. زورآزمايي پولهاي جديد در کنار ظرف کوچک سهام و محدوديتهاي خودساخته اين بازار سبب شده تا هر روز شاهد قفل شدن تعدادي از سهام بازار (فارغ از ارزندگي يا حباب) در صفهاي طولاني خريد باشيم. در اين شرايط طي ۷۴ روز معاملاتي سپري شده از سال ۹۹ ميانگين روزانه ارزش معاملات خرد سهام (بورس و فرابورس) از ۱۴ هزار ميليارد تومان عبور کرده است. همين قدرت نقدينگي است که اکنون سرنوشت بازار سهام را در دست گرفته است. در اين شرايط از طرفي عدهاي معتقدند اين رشدهاي مداوم روزانه، عملا بازار را به جايي ميرساند که ديگر امکان افزايش قيمت وجود ندارد. به بيان ديگر، قدرت پول هم ديگر نميتواند آن حجم از بازار را مديريت کند. در اين ميان بحث حبابي شدن بازار نيز داغ است. از اين رو براي ادامهدار شدن رشد قيمت لازم در صورت باقي ماندن شرايط فعلي، قاعدتا بايد ارزش معاملات و ورودي پولهاي جديد به بورس نيز تا حد خوبي بالا بماند. بررسيها نشان ميدهد ارزش معاملات روزانه بهطور متوسط در يک ماه اخير ۲۷/ ۰ درصد از ارزش کل بازار را شامل ميشود. در حال حاضر ارزش کل بازار سهام (بورس، فرابورس و بازار پايه) از ۸۵۰۰ هزار ميليارد تومان نيز عبور کرد. در اين ميان بررسيهاي «دنياياقتصاد» نشان ميدهد کمتر از ۲۱ درصد از مجموع سهام شرکتهاي حاضر در بازار سهام بهصورت شناور بوده و در مقابل ۷۹ درصد از سهام در اختيار سهامداران عمده قرار دارد. يعني اندازه ظرف سهام کمتر از ۱۸۰۰ هزار ميليارد تومان است. از اين رو براي حفظ اين سطح از ارزش بازار روزانه بايد ۲۱ هزار ميليارد تومان سهم بين فعالان بازار دست به دست شود. اين آمار براي مجموع بورس، فرابورس و بازار پايه محاسبه شده است. البته تحقق تمام اين گفتهها مشروط بر اين است که عرضه و تقاضاي سهام نيز تغيير چنداني نکنند. يعني اگر ريسکي بروز کند و سهامداران بيشتري در بازار فروشنده شوند، بازار سهام براي حفظ سطوح فعلي قيمتها نيازمند تقاضاي بيشتري است. اما نکته کليدي اين است که اين پولهاي تازه تا چه زماني ميتواند جذب بازار سهام شود؟ سرچشمه پول چه زماني تمام ميشود؟ اين پرسشي است که پاسخ روشني براي آن نميتوان يافت. دو بار گردش بورس در يکسال همانطور که اشاره شد روند صعودي بورس اوراق بهادار تهران در روزهاي گذشته سبب عبور ارزش کل اين بازار از مرز ۶۸۲۲ هزار ميليارد توماني شد. ارزش بازار فرابورس ايران نيز در مجموع به مرز ۱۹۰۰ هزار ميليارد تومان نزديک شد اما با کسر ارزش بازاري اوراق و صندوقهاي با درآمد ثابت ارزش بازاري سهام فرابورسي به مرز ۱۷۰۰ هزار ميليارد تومان ميرسد که ارزش بازار زرد، نارنجي و قرمز پايه را هم در بر ميگيرد. با اين تفاسير در مجموع ارزش بازار سهام ايران از ۸۵۰۰ هزار ميليارد تومان عبور ميکند. برآوردها نشان ميدهد بهرغم افزايش سهام شناور آزاد در نمادهاي کوچک و متوسط بورس، کماکان سهام شناور شرکتهاي بزرگ با تغييرات کمي همراه است و ميانگين وزني سهام شناور آزاد در بورس تهران در محدوده ۲۱ درصد تخمين زده ميشود. بنابراين ميتوان گفت سهام قابل معامله در بازار سهام در سطح ۱۷۸۸ هزار ميليارد تومان است. حال به بخش تقاضاي اين بازار نگاهي مياندازيم. ميانگين ارزش معاملات روزانه خرد در بورس و فرابورس در سال جاري از مرز ۱۴هزار ميليارد تومان نيز عبور کرد. با فرض متوسط ارزش معاملات روزانه ۱۴هزار ميليارد تومان و ۲۴۰ روز کاري بورس در سال براي جابهجايي سهام، گردش نقدينگي خرد سالانه بازار سرمايه به ۳۵۰۰ هزار ميليارد تومان ميرسد. اين عدد به اين معناست که با حفظ متوسط ارزش معاملات خرد در محدوده فعلي، سهام شناور شرکتهاي بورس دو بار بهطور کامل دست به دست خواهند شد. در گزارشي که روزنامه «دنياي اقتصاد» هفته گذشته باعنوان «نسخه توازن در بورس تهران» منتشر کرد، به سياستگذار پيشنهاد کرد؛ با افزايش شناوري سهام شرکتهاي بورس به ۳۰ درصد، معادل عرضه اوليه چهار شرکت در مقياس شستا، طرف عرضه در بازار سهام را تقويت کند. روز يکشنبه دولت با هدف ساماندهي بازار سرمايه و با توجه به کشش تقاضاي بالا در بازار سرمايه، به منظور استفاده از فرصتهاي تامين مالي از اين بازار، با افزايش سهم شناور آزاد شرکتهاي وابسته به دستگاههاي اجرايي در بازار سرمايه موافقت کرد. به موجب اين تصميم، همه دستگاههاي اجرايي مکلف شدند همکاري لازم را با وزارت امور اقتصادي و دارايي در افزايش سهم شناور آزاد (حداقل به ميزان ۲۵ درصد شرکتهاي تابعه اعم از شرکتهاي دولتي و شرکتهاي تابعه نهادهاي عمومي و سازمانها و صندوقهاي بازنشستگي)، مطابق مقررات بورس در بازار سرمايه به عمل آورند. گرفتار جنون گل لاله هلندي نشويم راههاي تامين مالي بسياري از افراد تازهوارد براي حضور در گردونه معاملات سهام، يادآور جنون «گل لاله هلندي» است. جنون گل لاله امروزه بهعنوان مثالي در تئوريهاي اقتصادي مطرح است و ماجراي تجارت پياز گل لاله در هلند، در دنياي اقتصاددانان بيانگر اصطلاح «حباب اقتصادي» است. اين اتفاق براي پياز گل لاله در قرن ۱۷ ميلادي در هلند رخ داد که قيمت براي پياز تازه معرفي شده گل لاله به سطح فوقالعاده بالا ترقي و سپس بهطور ناگهاني سقوط کرد. در آن سالها با رشد افسارگسيخته قيمت پيازهاي گل لاله، عدهاي چوب حراج به املاک، مستغلات، زمين يا دامهاي خود براي پيشخريد پيازهاي لاله زدند؛ زيرا سرمايهگذاري در بازار پياز لاله را کاري پرسودتر ميپنداشتند. رشد قيمت پيازها اما تا جايي ادامه پيدا کرد که ديگر عملا خريداري در اين بازار باقي نماند. کار به جايي رسيد که در چند هفته قيمت آن به يکصدم کاهش يافت و سرمايههاي زيادي دود شد. در بورس تهران نيز اين روزها نمونههاي فراواني از افرادي ديده ميشود که به هر طريقي به تامين مالي براي ورود به تالار شيشهاي ميپردازند. نمونه واضح آن رشد قابل توجه و بيسابقه ارزش معاملات خرد سهام است. سرمايهگذاران تازهواردي که با رويابافي براي کسب سودهاي بزرگ به جمع سهامداران بورس تهران پيوستهاند. اين ميتواند مرحله نهايي قبل از توقف بزرگ شدن حباب در ميان برخي سهام بورسي باشد؛ زيرا بورس تهران به علت ظرف کوچک، يکطرفه بودن و نداشتن ابزار فروش استقراضي براي خنثي کردن رفتارهاي هيجاني، ذاتا مستعد ايجاد حبابهاي قيمتي است. اينجاست که شناسايي سود و البته واقف شدن به اين واقعيت که ديگر قيمتها واقعي نيستند، ترکيدن حباب را بهدنبال دارد. اتفاق بزرگ زماني رخ ميدهد که شاهد افتهاي شديد بعد از ترکيدن حبابها هستيم که شايد دامن تمام بازار را بگيرد. از اين رو توصيه مهم به تازهواردها پرهيز از هر گونه هيجان و همراهي بدون عمل با موجهاي ايجاد شده است.