ترس واشنگتن و تلآویو از تعمیق رابطه تهران- پکن

اعتماد/ متن پيش رو در اعتماد منتشر شده است و انتشار آن در اخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست «شراکت با هدف پايان دادن به انزواي ايران» اين عبارتي است که نيکي هيلي، نماينده سابق امريکا در سازمان ملل متحد در واکنش به اخبار پيرامون تنظيم سند همکاريهاي راهبردي ميان ايران و چين در صفحه توييترش نوشت. نيکي هيلي با سابقه طولاني در ايرانستيزي در ادامه اين توييت نوشت:«چين با ايران شريک شده تا به انزواي جهاني ايران پايان دهد. اين همکاري، حضور چين در بخشهاي بانکي، مخابرات، بنادر، خطوط ريلي و دهها پروژ ديگر را به شدت گسترش ميدهد.» اظهارنظر نيکي هيلي تنها يکي از نشانههاي خشم ايالات متحده از نزديک شدن بيش از پيش تهران و پکن به يکديگر است. در حالي که سر و صدا درباره محتواي اين سند راهبردي از فضاي مجازي آغاز و با تحليلهايي از جنس همين فضا راه خود را به رسانهها باز کرد، اندکاندک کارشناسان مسائل اقتصاد سياسي و تحليلگران سياست خارجي ايران دست به کار تحليل شدهاند و نکته قابل توجه آن است در تمام تحليلهايي که در رسانههاي انگليسيزبان منتشر شده، خط تحليل کم و بيش واحد است:«سياستهاي دونالد ترامپ، رييسجمهور ايالات متحده، ايران و چين را به يکديگر نزديکتر کرد. تهران براي دور زدن تحريمها با پکن دست به يکي کرد.» تنها در 48 ساعت گذشته حجم وسيعي از تحليلها در اين باره نوشته شده است. به عنوان نمونه واشنگتن پست در اين باره مينويسد:«دو دشمن اصلي ترامپ با هم سند مشترک همکاري امضا ميکنند. دولتها در تهران و پکن مقابل واشنگتن ميايستند. پکن در جنگ تجاري سنگيني با واشنگتن گرفتار شده و تهران هم در حال تحمل شديدترين تحريمها از سوي دولت ترامپ است. با اين همه وضع تعرفههاي بيشمار بر پکن يا تحميل تحريم بر تهران از سوي دولت ترامپ باعث نشده که رييسجمهور ايالات متحده به هيچکدام از اهداف تعريف شده خود در برابر اين دو کشور دست پيدا کند. تحولات اخير نشان ميدهد که اين دو دشمن ايالات متحده احتمالا همکاريهاي مشترک بيشتري با هم خواهند داشت. از جميع اظهارنظرها درباره اين سند راهبردي اينگونه برميآيد که اين سند دامنه وسيعي از همکاريها ميان دو کشور از مسائل اطلاعاتي تا امنيتي را شامل ميشود و منجر به سرمايهگذاريهاي وسيع چين در حوزههاي متفاوت در ايران خواهد شد و همزمان خيال ايران نيز براي فروش نفت خود در يک بازه زماني 25 ساله راحت خواهد شد. هر چند که گفته ميشود، ايران و چين بحث درباره رسيدن به اين سند همکاريهاي راهبردي را از پيش از پيروزي دونالد ترامپ در انتخابات آغاز کرده بودند اما زمان اعلام به نتيجه رسيدن مذاکرات دو کشور در اين باره پيام ديگري را به ذهن مخاطب متبادر ميکند. به نظر ميرسد حالا ميتوان گفت که ترامپ نميتواند اميدوار باشد، سياستهايش منجر به نشستن ايران پاي ميز مذاکره شده باشد آن هم پس از آنکه ترامپ اقدام به خروج از توافقي کرد که سالها مذاکره پشتوانه آن بود و قدرتهاي جهاني چون چين هم در به ثمر سيدن آن نقش داشتند. اکنون که اقتصاد ايران تحت تاثير تحريمها قرار گرفته است براي کمک به سمت چين چرخيده و به نظر ميرسد که پکن نيز به دليل اختلافهايش با واشنگتن بيميل به پذيرش اين ريسک و تعميق کار با تهران نباشد. در روزهايي که ايالات متحده در حال دست و پنجه نرم کردن با بحران اقتصادي و کروناست و همزمان به دليل سياستهاي ترامپ در سطح بينالمللي منزوي هم شده، پکن متوجه نقطه ضعفهاي واشنگتن شده است. سند همکاري راهبردي ايران و چين نشان ميدهد که چين برخلاف بسياري از کشورها خود را در موقعيتي ميبيند که مقابل امريکا بايستد، تنبيههاي امريکا را تاب بياورد و در جنگ تجاري با امريکا کوتاه نيايد.
واشنگتنپست در ادامه مينويسد:«هوا چانيينگ» سخنگوي وزارت خارجه چين در پاسخ به پرسشي درباره اين سند راهبردي ميگويد:«چين به توسعه روابط دوستانه و مبتني با همکاري با کشورهاي ديگر اهميت ميدهد. ايران، کشور دوست است که از مبادلات و همکاري نرمال با چين برخوردار است.» مساله ديگري که بايد به آن توجه داشت اين است که چين نقش بسيار مهمي در شوراي امنيت سازمان ملل متحد براي مقابله با تمديد تحريم تسليحاتي ايران برعهده دارد. اخيرا نماينده چين در سازمان ملل، ادعاي همتاي امريکايي براي توسل ايالات متحده به عضويت در قطعنامه 2231 براي بازگرداندن تحريمهاي تسليحاتي ايران و حتي فراتر از آن مکانيسم ماشه را زير سوال برده بود. رسانههاي اسراييلي نيز نسبت به سند همکاريهاي راهبردي ايران و چين واکنش نشان داده و آن را براي منافع رژيم اسراييل مضر دانستند. رسانه جروزاليم پست در اين باره مينويسد: در حالي که ايران و چين کار روي سند همکاري چند ميليارد دلاري را پيش ميبرند، اسراييل دلايل بسياري براي نگراني در اين باره دارد. اين توافق ميتواند به همکاريهاي نزديکتر نظامي ميان تهران و پکن از جمله رزمايشهاي مشترک منتهي شود. علاوه بر همکاريهاي اطلاعاتي و امنيتي در سايه اين سند همکاريهاي راهبردي، سرمايهگذاريهاي وسيع چين نيز در بخشهاي مختلف در ايران رخ خواهد داد و همزمان فروش نفت ايران به چين هم تضمين ميشود. نه چين و نه ايران اخبار درباره مفاد اين توافق را تاييد نکردند اما اخبار منتشر شده درباره آن در ايران، موافقان و مخالفان توسعه رابطه با چين را در مقابل هم قرار داده است. جدا از منافع اقتصادي که اين توافق ميتواند براي چين داشته باشد، ميتوان گفت که اين کشور ميتواند از قدرت رو به افول امريکا در منطقه استفاده کند. براي اسراييل نيز مضرات اين سند مشخص است. هر يک دلاري که به داخل ايران منتقل شود براي اسراييل مضر است و البته که توسعه همکاريهاي نظامي تهران و پکن هم براي تلاويو خطرناک است. در حال حاضر بسياري از اسراييليها نگران هستند که در بخشهايي از اين توافق، بحث فروش سلاح به ايران هم مطرح باشد به خصوص آنکه در پايان مهر ماه تحريم تسليحاتي ايران از سوي سازمان ملل هم به پايان ميرسد. شايد بسياري باور نکنند اما چين به هيچوجه اعتقاد ندارد که تقويت ايران به تضعيف اسراييل منتهي خواهد شد. از منظر چينيها، ايران تهديدي بالقوه براي اسراييل نيست و زماني که از نابودي آن سخن ميگويد الزاما نابودي فيزيکي را دنبال نميکند.
اين رسانه اسراييلي در ادامه مينويسد: سياست فشار حداکثري امريکا عليه ايران تاثير بسياري بر اقتصاد ايران گذاشته اما هجوم سرمايهگذاري چينيها ميتواند شوک مثبتي براي ايران باشد. يکي ديگر از نگرانيهاي اسراييل اين است که برخي از کمپانيهاي چيني که در حال حاضر در اسراييل مشغول کار هستند در ايران نيز دست به کار شوند. برخي از نهادهاي اطلاعاتي و امنيتي اسراييل نگران جابهجايي اطلاعات از سوي اين کمپانيها به تهران هستند. همزمان چين در گذشته هم از اهرم همکاريهاي اقتصادي توامان با ايران و اسراييل استفاده کرده و به عنوان مثال در سال 2013 سفر نخستوزير اسراييل به پکن را منوط به لغو حمايتهاي اسراييل از يک شکايت حقوقي از چين در امريکا به اتهام پولشويي به سود حماس و گروههاي فلسطيني با وساطت ايران کرد.