سرمقاله کیهان/ که عشق آسان نمود اول ولی...

کيهان/ « که عشق آسان نمود اول ولي... » عنوان يادداشت روز در روزنامه کيهان به قلم عباس شمسعلي است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
اين روزها يکي از توصيههاي اکيد براي کنترل ويروس کرونا خودداري از برگزاري مراسم عروسي است. هرچند خبرها و برخي مشاهدات از بيتوجهي عدهاي به اين هشدار حکايت ميکند اما واقعيت آن است که پيش از آن که کرونا مانع برگزاري مراسم عروسي شود مدتهاست برخي نوسانات اقتصادي و مشکلات و موانع پيش روي جوانان اصل مهم تشکيل خانواده و ازدواج را تحتالشعاع قرار داده است. نگاهي به وضعيت و تلاطم اقتصادي موجود، حکايت از آن دارد که هر روز تأمين ملزومات ابتدايي تشکيل خانواده براي جوانان سختتر ميشود. تامين شغل مناسب بهعنوان يک نياز پايهاي براي جوانان که در سالهاي اخير سختتر شده است در اين ايام متأثر از وضعيت موجود اقتصادي دشوارتر هم شده و اگر شرايط ناشي از تأثير شيوع کرونا بر کسب و کارها در ماههاي اخير را نيز به آن اضافه کنيم خواهيم ديد که اين سختي شدت بيشتري يافته است. از سوي ديگر ادامه روند افزايشي قيمت مسکن و به تبع آن رشد سرسامآور وديعه و اجارهبها اين روزها بسياري از خانوادهها را دچار مشکل کرده است. در اين بين تأمين مسکن مناسب براي جوانان در آستانه ازدواج که در کنار هزينه مورد نياز براي مسکن هزينههاي متعدد ديگري نيز دارند سختي دوچنداني پيدا کرده است به طوري که يک جوان در آغاز زندگي مشترک خود بايد چند ده ميليون تومان براي مسکن هزينه کند. در کنار اين دو مورد مهم، متأسفانه شرايط حاکم بر بازار و افزايش قيمت کالاها و خدمات نيز، جوانان و خانوادههاي آنها را براي تامين هزينهها به دردسر انداخته است هرچند به جرأت ميتوان گفت بسياري از اين هزينهها که اکنون بهعنوان يک اصل خدشهناپذير در ذهن جوانان و خانوادهها جا افتاده است اساساًً يک نياز واقعي و شرط واجب نيست. بهعنوان مثال از نمونههاي بارز افزايش هزينههاي غيرضروري ازدواج ميتوان به رشد صعودي و عجيب قيمت طلا اشاره کرد که باعث شده يک جوان براي تهيه آنچه در آغاز زندگي مشترک بهعنوان عرفي دردسرساز مرسوم است به شدت دچار مشکل شود. اين روزها با وجود طلاي گرمي يک ميليون تومان، جوانان و خانوادههاي آنها براي عقب نيفتادن از قافله و در امان ماندن از حرف مردم! بايد فقط چند ده ميليون تومان براي خريد طلا هزينه کنند. اگر به اين فهرست هزينههاي بلندبالاي برگزاري مراسم جشن عروسي با انواع و اقسام شاخ و برگهاي روزافزون و عموماً زائد از جمله تدارک چند نوع غذا، يا استفاده از تجهيزات و تکنيکهاي پيشرفته فيلمبرداري که برخي از آنها بيشتر براي ساخت يک فيلم سينمايي مناسب است تا جشن عروسي!، کرايه فلان مدل اتومبيل براي يک شب با هزينههاي هنگفت، اصرار به برگزاري مراسم در فلان تالار و ساير هزينهها که اين روزها رشد تصاعدي نيز داشته است را نيز اضافه کنيم خواهيم ديد که يک جوان و خانواده وي براي تامين هزينه ازدواج چه راه سختي در پيش دارند. و البته تامين لوازم زندگي يا اصطلاحاً جهيزيه نيز در سايه رشد روزافزون قيمتها و حتي تأثير افزايش جهشي نرخ دلار، خانوادههاي زيادي را دچار مشکل کرده است بهويژه آنکه خانوادهها در اين بخش نيز به شدت تحت تأثير چشم و همچشميها و يا ترس از قضاوتها، خود را ملزم به هزينههاي چند ده ميليوني و البته در مواردي بيش از اينها ميبينند. اگر به همين مقدار از هزينهها و ملزومات کلي ازدواج بسنده کنيم بايد گفت راه باز کردن اين کلاف سردرگم که دست و پاي جوانان در سن ازدواج را بسته است در چند بخش قابل بررسي و پيشنهاد است. در ارتباط با برخي نيازهاي اساسي همچون مسکن و شغل نميتوان از نقش و سهم مهم دولت به راحتي گذشت. متأسفانه نگاهي به عملکرد دولت جناب آقاي روحاني حاکي از آن است که در سالهاي اخير موضوع مسکن يک اصل اساسي فراموش شده است. کمکاري هفتساله دولت در بخش مسکن که در روزهاي اخير شخص رئيسجمهور نيز اعتراف تلخي به آن داشتند اين روزها بهشدت خودنمايي ميکند. اکنون تامين مسکن براي خانوادههايي که سالهاست تشکيل شده سخت و دشوار است چه برسد به جوانان نوپا و در آستانه ازدواج! در اين بين يک سؤال اساسي مطرح است و آن اينکه وقتي کشور ما با انبوه جوان متولد دهه 60 و حتي 70 که در سن ازدواج و طبيعتاًً نيازمند تامين مسکن هستند روبهرو است و محاسبه ميزان مسکن مورد نياز آنها هم کار سختي نيست، چرا تامين اين نياز بسيار مهم و زيربنايي تا اين حد مورد غفلت دولت قرار ميگيرد؟ وقتي اين نياز به درستي و با سياستهاي مناسب مورد توجه قرار نگيرد و انباشته شود و حتي به نساختن مسکن افتخار شود نتيجه اين ميشود که اين روزها در بازار مسکن و اجارهنشيني شاهد آن هستيم. جوانان امروز که در آغاز دولت آقاي روحاني دانشآموز دبيرستاني بودند در حالي پس از گذشت هفت سال به سن ازدواج رسيدهاند که دولت کارنامه نامناسبي در تأمين مسکن آنها از خود بهجا گذاشته است. از سوي ديگر کمتوجهي و غفلت از بازار کسبوکار از سوي دولت و پرهيز از زمينهسازي درست رشد اشتغال در کنار فشارهاي ناشي از برخي بيتدبيريها که منجر به تعديل نيروي کار يا توقف فعاليت برخي کارگاهها و مشاغل شده است موضوع اشتغال جوانان را سختتر کرده است. در اين بين انبوه جوانان تحصيلکرده بيکار و عموماً فاقد مهارت و سرمايه نيز بخش مهمي از جواناني که سن ازدواج آنها در حال گذر است را تشکيل ميدهد. مهمتر از همه بيتوجهي به قانون تسهيل ازدواج همچنين سياستهاي ابلاغي جمعيت که بخشي از آن دربرگيرنده لزوم توجه به موضوع ازدواج جوانان است باعث شده که اين امر مهم و کليدي روز به روز سختتر شود. در شرايطي که تاکنون نگران کاهش فرزندآوري بوده و هستيم اکنون گويا بايد بخش زيادي از هم و غم خود را بر روي تشکيل خانواده بگذاريم تا پس از آن فرزندآوري مناسب هم محقق شود. افزايش ميزان وام ازدواج در اين سالها اتفاق مناسبي بود اما واقعيت آن است که وقتي ميزان وام ازدواج 50 ميليون تومان تعيين ميشود اما به يکباره قيمت خريد يا وديعه مسکن چند برابر ميشود يا قيمت کالا و خدمات به شدت بالا ميرود نبايد به تأثير افزايش اين وام چندان دلخوش بود. در اين راستا دولت و مجلس جديد بايد با اتخاذ تصميمات درست در قالبهاي مختلف اعم از تشکيل صندوقهاي حمايتي ازدواج، مسکن جوانان، معافيت مالياتي تشويقي بهکارگيري جوانان متاهل و... و اصلاح روند موجود، زمينه تامين نيازهاي اساسي جوانان از جمله مسکن و اشتغال را فراهم نمايند. اما در کنار نقش مهم دولت و مجلس همانطور که اشاره شد بخش عمدهاي از دشواريهاي اين روزهاي تشکيل خانواده ناشي از رويههاي غلط اجتماعي و فرهنگي است که اکنون به شدت نيازمند اصلاح از سوي خانوادهها و فرهنگسازي از سوي نهادهاي رسمي و مردمي فرهنگي و اجتماعي است. بايد در يک عزم همگاني هرآنچه که در پوشش آداب و رسوم اما در واقع تهديدکننده اصل تشکيل خانواده راه ازدواج جوانان را سد کرده و ميکند کنار گذاشته شود. بهعنوان نمونه بايد ديد اصرار بر خريد حجم زيادي طلا در اولين گامهاي يک جوان براي ازدواج که اکنون نيازمند چند ده ميليون تومان هزينه است تا چه حد ضروري است؟ آيا اگر همين موضوع و موارد مشابه آنکه حذف آنها خللي در اصل موضوع ازدواج وارد نميکند در يک اقدام فرهنگي همگاني حتي از سوي خانوادههايي که توانايي اين کار را دارند کنار گذاشته شود در کمک به جوانان در تشکيل خانواده موثر نيست؟ آيا پرهيز از هزينهتراشيهاي غيرضرور ديگر و حرکت به سمت برگزاري مجالس سادهتر و پرهيز از هزينههاي آنچناني که تامين آنها از سوي بسياري جوانان و خانوادهها دشوار است باعث رونق ازدواج نميشود؟ متأسفانه اين سالها در برخي موارد گويا براي برخي خانوادهها و جوانان اصل بر کيفيت و تجملات مراسم عروسي است تا خود ازدواج. پرهيز از فشار بر خانوادهها براي تامين جهيزيه آنچناني که برخي از لوازم آن تا سالها مورد استفاده قرار نميگيرد يا جزو ملزومات اصلي و اوليه نيست هم ميتواند راه ازدواج جوانان را فراهم کند. متأسفانه چه بسيار دختران نجيب و محترمي هستند که صرفاً بهدليل سنگيني بار تامين جهيزيه بر دوش خانواده به بهانههاي مختلف سالها ازدواج آنها به تاخير ميافتد و شايد هرگز فرصت ازدواج مناسب را پيدا نکنند يا پسراني که فقط بهعلت ناتواني در تامين آنچه جامعه به غلط بهعنوان لازمه يک ازدواج پيش پاي آنها قرار داده است تا سالها و شايد هميشه از تشکيل خانواده ناتوان هستند. نبايد فراموش کرد همه کساني که خواسته يا ناخواسته زمينه رشد تجملگرايي يا چشم و همچشميهاي ويرانگر را در جامعه فراهم ميکنند در گناه تاخير ازدواج اين دختران و پسران سهيم هستند. اکنون ترويج ازدواج آسان نه در شعار، بلکه در عمل ميتواند راه برونرفت از مسير دشوار ازدواج جوانان باشد. در اين راه در کنار خانوادهها، نهادهاي فرهنگي در بخشهاي مختلف همچون سازمانهاي مسئول يا رسانه ملي، سينما، فعالان فضاي مجازي، نهادهاي مردمي همچون مساجد، گروههاي جهادي و خيرين نقش پُررنگي در فرهنگسازي اين موضوع دارند. بايد نادرستي برخي رويهها در امر ازدواج به روشهاي مختلف تبيين و تبليغ شود تا جامعه در مسير اصلاح آنها قدم بردارد. بايد چشم و همچشميهاي کاذب و خودنماييهاي مخرب که متأسفانه اين روزها فضاي مجازي نيز بهشدت به آن دامن ميزند بهعنوان امري مذموم و غيرفرهنگي معرفي شود. اگر خانوادهها به اين باور برسند که خريد چند ده ميليوني طلا و جهيزيه يا برگزاري مراسم پُرزرق و برق با انواع اسرافها، فشار براي تهيه مسکن آنچناني يا اصرار به مهريههاي سنگين آن هم با سکه 11-10 ميليون توماني و امثالهم در اين شرايط اقتصادي نه تنها باعث سعادت و خوشبختي جوانان نميشود بلکه اثر اجتماعي تلخي خواهد داشت، قطعا رويه خود را اصلاح خواهند کرد. البته جوانان عزيز هم بايد در کنار عمل به موضوع ازدواج آسان و پرهيز از اسراف در هزينههاي تشکيل زندگي، به جاي نااميدي يا ترس از تشکيل خانواده به وعده خداوند که در آيه 32 سوره نور ميفرمايد «مردان و زنان بيهمسر خود را همسر دهيد، اگر فقير و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بينياز ميکند؛ خداوند گشايشدهنده و آگاه است» اطمينان داشته باشند.