
سرنوشت مبهم صورتجلسات شورای انقلاب

شرق/ متن پيش رو در شرق منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست درحاليکه ديماه 97 محسن هاشمي خبر داده بود صورتجلسات شوراي انقلاب که نزد آيتالله هاشمي بوده، بهزودي بعد از 40 سال منتشر ميشود، هيچ خبري از انتشار اين سند مهم تاريخي نشد؛ تا جايي که گويا يک سايت خارج از کشور، جلساتي از تاريخ هشتم تا ۲۹ اسفند ۵۷ را متتشر کرده است. جلسات شوراي انقلاب گويا دستنويس بوده و ضبطصوتي نميشده است. قبلا گفته شده بود از هشت بهمن 57 جلسات به قلم عباس شيباني نوشته شده که دبيري شورا را از اين تاريخ بر عهده داشته است و پيش از اين تاريخ، صورتجلسهاي از شورا وجود ندارد. شيباني دراينباره گفته که از قبل از اين تاريخ، احتمالا شهيد باهنر خلاصهاي از مذاکرات را نوشتهاند که سرنوشت آن نامشخص است. محسن هاشمي در سالگرد تشکيل شوراي انقلاب گفته بود: صورتجلسات شوراي انقلاب که به قلم دکتر شيباني که دبيري شوراي انقلاب را بر عهده داشت، تقرير شده و اين اسناد ارزشمند که در اختيار آيتالله هاشميرفسنجاني قرار داشته، قرار است بهزودي در مراسمي از طرف خانهموزه آيتالله هاشميرفسنجاني به مناسبت دهه فجر تحويل سازمان اسناد و کتابخانه ملي شود تا مورد استفاده پژوهشگران و علاقهمندان تاريخ انقلاب اسلامي قرار گيرد. آنچه بنا بود ازسوي دفتر نشر معارف انقلاب در اختيار سازمان اسناد و کتابخانه ملي قرار گيرد، نسخه اصلي و دستنويس صورتمذاکرات شوراي انقلاب بود. پيش از اين نيز اعلام شده بود کتابي با عنوان «صورتمذاکرات شوراي انقلاب» منتشر شده است؛ درحاليکه بهجز مقدمه آن به قلم آيتالله اکبر هاشميرفسنجاني، چيز بيشتري در درسترس نيست. همچنين کتابي دوجلدي با نام مصوبات شوراي انقلاب نيز قبلا منتشر شده که متن کامل مصوبات شورا را به مخاطبان ارائه کرده است.
شيباني گفته بود صورتمذاکرات را که برخي از آنها هم در منزل خود او برگزار ميشده، در دفترچهاي يادداشت ميکرده که تا مدتها آن را در منزل خود نگه ميداشته است: «بعدها آقاي هاشمي گفتند اينها را بدهيد که استنساخ کنيم. در آن زمان آقاي هاشمي رئيس مجلس بود، لذا دفترچهها به مجلس انتقال يافتند. بعد از آن نميدانم آقاي هاشمي دفترچهها را کجا گذاشتند». عباس سليمينمين، مدير دفتر مطالعات و تدوين تاريخ ايران، در گفتوگو با ايرناپلاس درباره مشروح مذاکرات شوراي انقلاب که محسن هاشمي گفته در اختيار پدرش بوده و قرار است به کتابخانه ملي تحويل داده شود، گفته بود: «دستنوشته دکتر شيباني مجموعه ارزشمندي است و تنها يادداشتهايي محسوب ميشود که از مذاکرات شوراي انقلاب اسلامي به دست رسيده است. مرحوم آقاي هاشميرفسنجاني اين دستنوشتهها را تايپ کردند و در قالب چند جلد، طي نامهاي براي چند نفر از شخصيتها ارسال کردند». دو سال پيش جعفر شيرعلينيا، پژوهشگر تاريخ، در کانال تلگرامي خود، «نکتههاي تاريخي»، روايتهايي اين صورتجلسات شوراي انقلاب را منتشر کرده بود. يکي از موضوعات اين جلسات، درباره محاکمه سران رژيم گذشته بهويژه هويدا بوده و آنطور که او نوشته بود، مطهري و بهشتي با شيوه محاکمه هويدا مخالف بودهاند: «هاشمي پيشنهاد داد دادگاه فعلا قطع شود. مبشري با يادآوري اينکه «يادمان رفته [در رژيم سابق] چه کارهايي کردهاند؟ آدم را زندهزنده ميسوزاندند»، معتقد بود خلخالي ظلم نکرده و به انقلاب کمک کرده است. طالقاني اين نظر را قبول نداشت. مطهري در همان جلسه گفته بود مردم بازجوي ساواکي را گرفتهاند، خودشان کشتهاند! بنيصدر هم در جواب سحابي گفت: «بسيار ترجيح دارد خود مردم بکنند تا شما. ضعف از ناهماهنگيهاست...
از جانشيني جنتي بهجاي خلخالي تا سرکهکردن مشروبات الکلي برمبناي اسناد تازهانتشاريافته از يک ماه آخر زمستان سال 57، در شوراي انقلاب درباره چيزهاي مختلفي صحبت ميشود؛ از نحوه معدومکردن مشروبات الکلي و معضل کارخانههاي مشروبسازي که متضرر ميشوند تا بحث حجاب و دادگاههاي انقلاب و خلخالي؛ «طالقاني: از ديروز تا حالا زنها غوغا کردهاند، بدون حجاب راه ندهيد. بازرگان: آقاي اشراقي گفته خانم ارمني روسري سر کند. طالقاني: مدير مدرسه مهمي تلفن کرد [که] الان معلمها و بچهها در مدرسه جمع شدهاند [و] يکي از مأموران بيجهت چَکزده به زني» يا مخالفت دولت با اعمال دادگاههاي انقلاب؛ «بازرگان: گزارش هيئت دولت؛ دکتر سحابي نامهاي نوشته بودند [و] استعفا دادند و علت آن اعتراض به عمليات دادگاه انقلاب و کشتارهايي که صورت گرفته، با وجود گفتن اينکه دادگاه علني است. بعد شيراز و چند نفري که بهمناسبت لواط کشته شدند، هم از نظر شرعي و چه اين حرفهايي که خودمان ميزديم و اعتراض داشتيم به دولتهاي قبل که چرا هيئتمنصفه نيست [و] چرا علني نيست و چرا تجديدنظر درخواست ميشود [با آن] مخالفت ميگردد. خود ملت ايران و عده زيادي در تأسيس اين جمعيت حقوقبشر دست داشتند، به صليب سرخ و حمايت زندانيان مراجعه ميشد. عين اين اعمال (مورد اعتراض) از طرف دستگاه انقلاب اسلامي صورت ميگيرد و ما نميتوانيم جوابگو باشيم. من تبري ميجويم. تقريبا همه وزرا [اين مسئله را] در دل داشتند». مانند مجادله سر جانشيني جنتي بهجاي خلخالي؛ «بهشتي: دو نکته در مورد روحاني قاضي محکمه، آقاي خلخالي بهدليل روحيه خاص تا [زماني که مسئول] باشد، [کار] سامان نميگيرد. با وجود [احمد] جنتي نيازي به ايشان نيست. آقاي خلخالي نباشد، مسئوليت بر عهده ما [باشد]. مطهري: نميشود جنتي را بهجاي خلخالي گذاشت و او قبول کند». بحثي هم که درباره چارهجويي در مواجهه با مشروبات الکلي صورت ميگيرد، بسيار جالب و نشاندهنده عمق مسائلي است که همان زمان هم محل بحث و چالش بوده؛ چالشي که تا به امروز هم وجود دارد: «مهدويکني: ... مشروبات و آبجو در گمرک و بنادر هست، خريده شده، چه مسيحي و چه غيرمسلمان. آنچه در کارخانههاست بايد معدوم شود نه شيشهها. مالکي گريه ميکرد. دو اشکال هست؛ قبلا اعلام نکرديم، ميگويد قبلا ميگفتند بايد ضرر و زيان آن را بدهند، وام گرفتهايم، کارگر داريم، حل کنند، بعد خراب کنند. پيشنهاد دوم: تبديل به سرکه کنند. مؤمني که ميگفت وارد هستم گفت اين مشروبات سرکه ميشود. متخصصين ببينند اگر سرکه ميشوند، بکنند. کسي گفت دروغ ميگويند. در پشت کارخانه، کاميون گذاشته بودند، ببرند. سرکه محدود است. مسئله سوم، کارگرها [هستند]. پاکديس کارگر دارد. [براي] قزوين هم بايد فکري کرد [و] بدهکاري آنها را تأمين کرد. بهشتي: کميسيوني به ضايعات آنها رسيدگي کند [و] در اين چهار ماه نظر بدهد. يدالله سحابي: انقلاب است. حکم فوري تا زماني که به اجرا درنيامده، بعد راحت ميشود. فرمان ايدئولوژيک نبايد صادر کرد. مسئوليت گذشته را نميشد و فوري رأي داد. بايد ديد چگونه اثر دارد. براي مشروبات الکلي بايد برنامه گذاشت. راه بازار سياه و قاچاق را باز ميکنيم، چنانکه در آمريکا شد و ناچار برگرداندند. انقلابي نميشود عمل کرد».