هاشمی جعلی به روایت رسانه ملی

شرق/متن پيش رو در شرق منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
سهسالونيم از درگذشت آيتالله هاشميرفسنجاني سپري شده است اما همچنان خبرها، نقلقولها و سخنانش ميتواند واکنش ايجاد کند. در تازهترين واکنش، محسن هاشمي، فرزند مرحوم هاشمي، در نامهاي به رئيس صداوسيما از تخريب آيتالله در رسانه ملي گله کرده و نوشته در تلويزيون شاهد جعل حقايق تاريخي هستيم و در آنها ادعا شده که مرحوم هاشميرفسنجاني از تريبون نمازجمعه مسئولان را دعوت به اشرافيگري و مانور تجمل کرده است.
نسل جديد اگر همچنان مخاطب رسانه ملي مانده باشد، قطعا آيتالله هاشميرفسنجاني را از طريق تلويزيون به خاطر نخواهد آورد؛ چراکه از سال 88 و انتخابات آن سال، نام و تصوير او ديگر جايي در برنامههاي صداوسيما نداشت و تنها مرگ او در ديماه 95 باعث شد هاشمي دوباره صدرنشين خبرهاي رسانه ملي شود. آيتالله هاشميرفسنجاني از همان روزي که در بهمن 57 در کنار امام خميني(ره) نشست و نامه انتصاب مهندس مهدي بازرگان را خواند، به چهره ثابت رسانهها، مخصوصا راديو و تلويزيون بدل شد. او حدود 40 سال بهعنوان جانشين فرمانده کل قوا، رئيس مجلس، رئيسجمهور و رئيس تشخيص مصلحت نظام در صدر اخبار سياسي ايران قرار داشت و تقريبا هر ماه يکبار خطيب جمعه تهران بود که خطبههايش از صداوسيما پخش ميشد. اما بعد از مناظره جنجالي ميرحسن موسوي و محمود احمدينژاد در 13 خرداد سال 88، ورق برگشت و نام و تصوير آيتالله فقط در رسانههاي مکتوب ديده ميشد؛ مگر اينکه صداوسيما از پخش تصاوير او به دنبال نيت خاصي بود. در آن مناظره، احمدينژاد نام هاشميرفسنجاني و چند چهره سياسي ديگر را آورد که با واکنش مرحوم هاشمي مواجه شد. او از رئيس صداوسيماي وقت در نامهاي درخواست کرد امکان پاسخگويي به اتهاماتي که عليه او و خانوادهاش زده شده، فراهم شود اما عزتالله ضرغامي پاسخ و انعکاس هرگونه توضيحات براي افرادي غير از نامزدها را به پس از برگزاري انتخابات موکول کرد؛ اتفاقي که هيچگاه نيفتاد.
رسانه بدون هاشمي
تخريبها اما همچنان ادامه داشت و نمونههايي از آن را ميتوان نام برد: بهمن سال 90 بود که دفتر هاشميرفسنجاني نامهاي به صداوسيما نوشت و به برنامه «صراط» که در واحد مرکزي خبر ساخته شده بود، اعتراض کرد. در اين برنامه با استناد به مصاحبه معاون پارلماني آيتالله هاشميرفسنجاني، رئيسجمهور وقت، با يک روزنامه مبنيبر پيشنهاد تمديد دوره رياستجمهوري ايشان، از آن بهعنوان تلاش براي انحراف در قانون اساسي ياد و اينگونه القا شده بود که شخص آيتالله هاشميرفسنجاني با اين پيشنهاد موافق بوده است. درصورتيکه مرحوم هاشمي در موضعگيري صريح، ضمن مخالفت علني با اين پيشنهاد گفته بود مگر در مملکت قحطالرجال است که چنين موضوعاتي خلاف قانون اساسي مطرح ميشود و شديدا با آن و پيشنهاددهندگان مخالفت کرده بود. دفتر آيتالله از صداوسيما خواسته بود تحريف تاريخ انقلاب اسلامي را جبران کنند.
سال 93، دو سال قبل از فوت آيتالله، او نيز در همايش «پيامبر رحمت و مدارا» به شکايت از صداوسيما پرداخته بود. مرحوم هاشمي از برخورد اين رسانه با موضوعات تاريخي انقلاب گلايه کرده و گفته بود: «اين روزها از صداوسيما علائم تفرقه پخش ميشود چيزهايي به خورد انقلاب ميدهند که نبوده است، اينها نه خدمت به مردم است و نه خدمت به انقلاب؛ ما جنگ را با وحدت شيعه، سني، مسيحي، يهودي و ارمني به پيش برديم و از همه اينها شهيد داريم. متأسفانه ما آن شرايط اتحاد را از دست دادهايم و اتحاد به اختلافات بيربط تبديل شده است».
سال 94 محمد، برادر مرحوم هاشمي که خود زماني رياست سازمان صداوسيما را برعهده داشت، از تخريبهاي صورتگرفته عليه آيتالله گلايه کرد و در مصاحبهاي گفت: «وقتي آيتالله هاشميرفسنجاني با وجود آن همه سوابقي که پيش از انقلاب و پس از انقلاب در جنگ و سمتهاي مختلف مديريتي کشور داشته است و با حکم رهبري، مسئوليت فراقوهاي مجمع تشخيص مصلحت نظام را دارد، ممنوعالبرنامه است و همهجا سانسور ميشود، تکليف من و ساير فعالان سياسي و استادان دانشگاه که در اين سطوح هستند، روشن است. اساسا استراتژي صداوسيما جناحي است، آنهم يک گرايش خاص که حتي در اين رويکرد، شخصيتهاي معتدل که وابستگي به جريان خاصي نداشتند يا چهرههاي ميانهرو اصولگرا که به لحاظ انديشه، اعتدالي هستند نيز جايي ندارند. اين يک استراتژي است که چه از نظر رسانهاي و حتي از منظر سياسي هم عجيب است!»
تخريب تاريخ انقلاب
بعد از فوت ايشان، صداوسيما تلاش کرد با پخش برنامههايي به آيتالله هاشمي بپردازد اما تخريبهاي هشتساله گذشته از يادها نميرفت. در همان شب فوت مرحوم هاشمي، مرحوم حجتالاسلام سيدمهدي طباطبايي به تلويزيون آمد و اينگونه گفت: «صداوسيما مدام گله ميکند که چرا مردم ماهواره ميبينند و چرا بيننده صداوسيما کم شده است، من وظيفه دارم بگويم که صداوسيما اگر از آقاي هاشمي تجليل نکند، مردم را از دست خواهد داد، مردم فقط آن چهارنفري نيستند که شما فکر ميکنيد او تنها يک خبردار و اهل خبر نبود، او مجتهد بود».
سال 96 يک سال بعد از فوت مرحوم هاشمي، «همايش آيتالله هاشميرفسنجاني و دفاع مقدس» در تهران برگزار شد که رسانه ملي نهتنها به آن نپرداخت، بلکه در هفته دفاع مقدس هم به نقش آيتالله هاشيرفسنجاني در جنگ ايران و عراق اشارهاي نميشد. سال پيش نيز «شبکه افق» برنامهاي درباره ترورهاي گروه فرقان در سال ۱۳۵۸ از سپهبد قرني، آيتالله مرتضي مطهري، مهدي عراقي و دکتر مفتح نام برد اما از ترور مرحوم هاشميرفسنجاني در چهارم خرداد همان سال چيزي گفته نشد، درحاليکه امام خميني بعد از اين واقعه اين جمله معروف را گفتند که «هاشمي زنده است چون نهضت زنده است».
آش آنقدر شور شد که صداوسيما حتي هنگام افتتاح خط 6 متروي تهران صحبتهاي حسن روحاني درباره نقش آيتالله هاشميرفسنجاني در اين پروژه را به بهانه طولانيبودن صحبتهاي رئيسجمهور پخش نکرد. حدود 11 سال است که صداوسيما خود را از حضور چهرهاي همچون آيتالله هاشميرفسنجاني محروم کرده است؛ اتفاق ناخوشايندي که مهمترين آن شناخت کم نسل جديد از چهرههاي اصلي و تأثيرگذار انقلاب خواهد بود.
جعل حقايق تاريخي
محسن هاشمي در نامه خو د به عليعسگري رئيس سازمان صداوسيما اينگونه نوشت:
با سلام
احتراما پيرو مذاکرات و مکاتبات قبلي در رابطه با جلوگيري از تخريب آيتالله هاشميرفسنجاني در رسانه ملي، اخيرا شاهد پخش برنامههايي از سيماي جمهوري اسلامي بوديم که با جعل حقايق تاريخي، مدعي بودند که آيتالله هاشميرفسنجاني از تريبون نماز جمعه مسئولان را دعوت به اشرافيگري و مانور تجمل کرده است.
خبرگزاري وابسته به يکي از نهادها نيز در گزارشي مدعي شد که آيتالله هاشميرفسنجاني، در نمازجمعه 18 آبان 1368، گفته است:
اين رفتارهاي درويشمسلکانه وجهه جمهوري اسلامي را نزد جهانيان تخريب کرده است. زمان آن رسيده که مسئولين ما به «مانور تجمل» روي آورند.
و اين نقل قول جعلي، مبناي بسياري از تحليلها و برنامههاي صداوسيما و ساير رسانههاي وابسته به حاکميت در تخريب آيتالله هاشميرفسنجاني گرديده است.
درحاليکه 18 آبان 1368، روز پنجشنبه است و آيتالله هاشميرفسنجاني در نماز قبل و بعد از اين تاريخ نيز چنين عبارتي را به کار نبرده است، در ميان بيش از 400 خطبهاي که آيتالله هاشميرفسنجاني طي سه دهه در نماز جمعه تهران اقامه کردند، تنها يک بار و آن هم در نماز 9 آذر سال 1369 که واژه مانور تجمل را نه درباره دعوت مسئولان به اشرافيگري، بلکه در تفسير آيه «خذوا زينتکم عند کل مسجد»، که بر آراستهبودن مسلمانان در مساجد تأکيد دارد، تصريح کرد:
«نمازهاي جمعه اگر بخواهد منظره اسلامي داشته باشد، بايد مردم که ميآيند، بهترين لباسهايشان را و عاليترين حالت آرايشي در همان سطحي که در زندگيشان هست، داشته باشند. اصلا بايد مانور تجمل باشد نه تجمل فوق حساب، آن زيباييهايي که هست، خوب الان اينگونه نيست و قبول کنيد که در بعضي مساجد که آدم ميرود، وقتي که اجتماع هست بوي عرق پاها انسان را آزار ميدهد. ما دستور شرعي داريم، شما بايد عطر به خودتان بزنيد، بايد سرتان را شانه کنيد، ريشتان را شانه کنيد، لباسهايتان تميز باشد. خود پيغمبر(ص) شخصا مقيد بود».
يا در برنامههايي با تقطيع سخن آيتالله هاشميرفسنجاني در مورد لوکسگرايي، ايشان را مدافع اشرافيگري عنوان ميکنند درحاليکه سخن تقطيعشده ايشان ربطي به اشرافيگري ندارد و در مورد لزوم استفاده از تکنولژي پيشرفته و کممصرف بهجاي تکنولوژي قديمي و پرمصرف در کشور است:
«ما ميگوييم اشياي لوکس استفاده نشود، خوب اين شعار، نوعي عدالتگرايانه و جلوگيري از اشرافيت و تجمل است. زماني است که بعضي از اشياي لوکس به صرف کل جامعه است که استفاده شود، بايد اينجا چه کار کنيم؟ مثلا تلويزيونهايي ميسازند که گرانتر تمام ميشود، اما مصرف برقش 30 تا 40 درصد است. آيا حکم اسلامي در اينجا چيست؟ فقها بايد جواب دهند. ما، تلويزيون سياهوسفيد يا رنگي با قيمت کم بخريم يا گرانقيمت و کممصرف از نظر انرژي بخريم؟».
ايشان در ادامه به تجهيزات آبياري پيشرفته، مصرف گاز بهجاي نفت در منازل، لامپهاي کممصرف بهعنوان نمونههايي از لزوم استفاده از کالاهاي پيشرفته و لوکس بهجاي ارزانقيمت و با تکنولوژي قديمي در جهت صلاح جامعه و کاهش مصرف انرژي تأکيد ميکنند که متن کامل اين خطبه و ساير خطبههاي ايشان در پايگاه اطلاعرساني آيتالله هاشميرفسنجاني در دسترس پژوهشگران است.
حال سؤال اينجاست که چرا جريانات و رسانههايي در داخل نظام و با پول بيتالمال به جعل، تقطيع و تحريف سخنان و عملکرد آيتالله هاشمي ميپردازند تا ذهنيت افکار عمومي را که در شرايط سخت اقتصادي قرار دارد نسبت به نظام تخريب کنند.
مقام معظم رهبري، در خطبه تاريخي 29 خرداد سال 1388، پس از ذکر سوابق، مجاهدتها و عدم ثروتاندوزي آيتالله هاشميرفسنجاني، تصريح ميکنند که «اينها حقايقي است که نسل جوان بايد بدانند» و متأسفانه رسانه ملي بهجاي عمل به توصيه صريح رهبر معظم انقلاب، تريبون خود را در اختيار جريانات تندرو و افراطي قرار داده است که بهصورت آشکار به تحريف و جعل تاريخ ميپردازند.
جنابعالي خود يکي از مديران خدوم دولت سازندگي بودهايد و از نزديک شاهد زندگي شخصي آيتالله هاشميرفسنجاني بودهايد اما خوشبختانه امروز درهاي منزل ايشان که از سال 1360 تا روز پاياني عمر، در آن زندگي کردهاند با همه وسايل و لوازم خانه، با تبديلشدن به موزه، به روي مردم گشوده شده است، مناسب است که دوربينهاي صداوسيما را به درون اين خانه بفرستيد تا با تصويربرداري از خانه و وسايل مشخص شود که آيا زندگي ايشان توأم با اشرافيگري بوده است يا مصداق سادهزيستي؟ و بسيار بهتر خواهد بود که دوربين صداوسيما به اندروني بسياري از مدعيان زهدفروشي و انقلابيگري نيز برود که عيار مردميبودن مشخص شود.
در پايان خواهشمند است در صورتي که در سازمان صداوسيما، امکان ساخت برنامههاي منصفانه، بيطرفانه و محققانه در مورد عملکرد آيتالله هاشميرفسنجاني، وجود ندارد، امکان پاسخگويي به تخريبها و تهمتهاي ناجوانمردانهاي که با وجود گذشت چهار سال از رحلت ايشان همچنان منتشر ميگردد، براي ما فراهم آيد.
والعاقبه للمتقين