نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
تحلیل ها

چالش های دیپلماسی اجبار

منبع
صبح نو
بروزرسانی
چالش های دیپلماسی اجبار

صبح نو/متن پيش رو در صبح نو منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست

دکتر ابراهيم متقي استاد دانشگاه تهران / دونالد ترامپ در سال 2020 نه‌تنها تصميمات پرمخاطره‌­اي را در ارتباط با موضوعات امنيت منطقه­‌اي اتخاذ کرد، بلکه با چالش­‌هاي درون‌ساختاري تصاعديابنده‌­اي روبه‌رو شده است. بحران کرونا چالش‌­هاي اقتصادي ايالات متحده را تشديد کرد. آمريکا که در سال­‌هاي 2020-2017 داراي 3 درصد رشد اقتصادي بود، در دوران جديد با چالش اقتصادي فراگيري روبه‌رو شده، به گونه‌اي که ميزان رشد اقتصادي آمريکا داراي شاخص 5 درصد منفي است.

هريک از بحران‌­هاي آمريکا بيانگر اين واقعيت است که چالش­‌هاي سياسي، اجتماعي و اقتصادي فراروي دونالد ترامپ از زمان ترور سردار سليماني به گونه مرحله‌­اي افزايش يافته است. ترامپ احساس مي­‌کرد که ترور يکي از فرماندهان نظامي ايران به مفهوم نقطه عطف تاريخي و ژئوپليتيک در فضاي امنيت منطقه­‌اي خواهد بود، درحالي‌که ساختار دفاعي و نظامي آمريکا بعد از ترور شهيد سليماني همواره با نشانه‌­هاي جديدي از بحران و چالش امنيتي همراه بوده است.
 
1. بحران هويتي آمريکا و چالش‌­هاي اجتماعي فراروي ترامپ
اعتراض گروه‌­هاي اجتماعي آمريکا درباره مقابله با سياست تبعيض نژادي از اين جهت اهميت دارد که رييس‌جمهور ترامپ همواره از الگوها و سازوکارهاي ستيزشي با هيسپانيک‌­ها، سياه­پوستان و مسلمانان بهره گرفته است. ادبيات دونالد ترامپ معطوف به مفاهيمي است که زمينه اعتراضات اجتماعي را به وجود مي­‌آورد. چنين رويکرد و الگوهايي است که منجر به شکل‌گيري بحران هويتي و چالش­‌هاي اجتماعي آمريکا در ژوئن و جولاي 2020 شده و به گونه‌اي تدريجي تصاعد قابل توجهي پيدا کرده است.
تعارض طيف گسترده‌­اي از گروه‌­هاي اجتماعي آمريکا با ترامپ، زمينه­‌هاي لازم براي شکل‌گيري موج‌­هاي گريز از مرکز را اجتناب‌ناپذير مي­‌کند. بسياري از گروه‌­هاي قومي، نژادي، مذهبي و جنسيتي رويکرد انتقادي پردامنه‌­اي را نسبت به ترامپ و سياست­‌هاي منطقه‌­اي ايالات متحده ابراز مي‌­دارند. فوکوياما که در سال 1992 احساس مي­‌کرد آينده جهان در فضاي نوليبرال قرار دارد، در انتقاد از ترامپ به تبيين سياست­‌هاي هويتي موجود پرداخته و ناسيوناليسم افراطي آمريکايي را عامل گسترش بحران مي­‌داند.
 
2. رقابت‌­هاي انتخاباتي آمريکا و اجماع نخبگاني عليه دونالد ترامپ
رقابت­‌هاي انتخاباتي ترامپ و جوزف بايدن، فضاي سياسي آمريکا را با التهاب جديدي همراه کرده است. ترامپ درصدد است تا در روند رقابت­‌هاي انتخاباتي از سازوکارهاي اثربخشي طرح «موضوع شگفتي‌ساز» بهره گرفته و به اين ترتيب جامعه را در فضاي حمايت انتخاباتي خود قرار دهد. نظرسنجي­‌هاي شکل‌گرفته در جولاي و آگوست 2020 بيانگر اين واقعيت است که ترامپ با «کابوس شکست» روبه‌رو شده است. بحران‌هاي اجتماعي آمريکا و انتقادات پايان‌ناپذير روشنفکران آمريکايي، چالش­‌هاي دونالد ترامپ را افزايش داده است.
اگرچه ترامپ از اعتمادبه‌نفس بالايي برخوردار بوده و اعتقاد دارد که رييس‌جمهوري متمايزشده‌­اي در ساختار سياسي آمريکا باقي خواهد ماند اما جامعه به ويژه نخبگان آمريکايي قضاوت متفاوتي درباره دوران رياست جمهوري ترامپ خواهند داشت. اگر دونالد ترامپ در نوامبر2020 به پيروزي نرسد، تاريخ آمريکا قضاوت ابهام‌آميز و انتقادي درباره سياست­ خارجي و الگوي رفتار اجتماعي وي خواهد داشت. حوزه ساختاري ايالات متحده نيز به اين موضوع واقف است که ترامپ داراي ويژگي شخصيتي خودشيفته بوده و از سازوکارهاي گريز از مرکز استفاده مي‌­کند.
 
3. ديپلماسي اجبار و تداوم تحريم­‌هاي شکننده ترامپ عليه ايران
تحريم‌­هاي شکننده ترامپ عليه ايران با هدف انعطاف‌پذيرسازي جمهوري اسلامي براي بازسازي روند مذاکرات راهبردي با آمريکاست، درحالي‌که در نگرش ايران، دونالد ترامپ نماد بازيگر گريز از مرکزي محسوب مي‌­شود که از سازوکارهاي قدرت و خشونت براي مقابله با ديگران استفاده مي‌­کند. در فضاي موجود، دونالد ترامپ تلاش دارد تا زمينه‌­هاي لازم براي افزايش محدوديت­‌هاي راهبردي عليه ايران را به وجود آورد. سياست اعمال محدوديت عليه ساختار اقتصادي و راهبردي ايران به معناي تلاش براي وادارسازي ايران به مذاکره با آمريکاست.
تلاش­‌هاي ديپلماتيک آمريکا براي تحقق چنين هدفي تاکنون به نتيجه مطلوب منجر نشده است. سياست ترور دونالد ترامپ ابهام راهبردي نسبت به الگوهاي رفتاري ايالات متحده در محيط منطقه‌­اي را افزايش داده است. ايران تلاش دارد تا سياست مقاومت در برابر محدوديت‌هاي راهبردي اعمال‌شده از سوي ايالات متحده را ادامه دهد. اگرچه ايران همواره بر ضرورت کنش ديپلماسي عادلانه با بسياري از کشورها تاکيد داشته، اما شخصيت و سياست­‌هاي دونالد ترامپ را براي به‌کارگيري سازوکارهاي ديپلماتيک و همکاري‌جويانه موجه نمي­‌داند. در چنين فرايندي نهادهاي سياسي به موازات وزارت خزانه‌داري آمريکا، ‌از سياست محدودسازي اقتصادي ايران حمايت به عمل آورده و زمينه اعمال فشارهاي بيشتر را به وجود آورده‌اند.
گرايش به شرق در سياست خارجي ايران بيانگر اين واقعيت است که در نظام بين الملل هر بازيگري بايد از تمامي توان، قابليت و تحرک خود براي تحقق اهداف عمومي استفاده کند. سياست اقتصادي و الگوهاي همکاري­‌جويانه راهبردي ايران با روسيه و چين بيانگر اين واقعيت است که محدوديت­‌هاي فراگير آمريکا عليه ايران منجر به تغيير در الگوي رفتار سياست خارجي جمهوري اسلامي خواهد شد. هر کشوري عموما تلاش مي‌­کند تا از سازوکارهاي «موازنه قدرت» و «موازنه تهديد» براي حداکثرسازي ضريب بقا و امنيت خود استفاده کند.
در شرايطي که ايالات متحده سياست ديپلماسي اجبار براي محدودسازي قدرت راهبردي ايران را در دستور کار قرار داده است،‌طبيعي به نظر مي‌­رسد که ايران نيز به تلاش خود براي موازنه‌گرايي ادامه دهد. موازنه‌گرايي در سياست خارجي کشورهايي همانند ايران در دوره‌هايي افزايش پيدا مي­‌کند که فشارها و محدوديت­‌هاي فزاينده­ عليه خود احساس کنند. الگوي رفتاري ايران در فضاي موجود مبتني بر متنوع‌سازي سازوکارهاي کنش همکاري‌جويانه با بازيگراني است که از جهت­‌گيري همکاري‌جويانه با ايران بهره مي‌­گيرند.

نتيجه
آگوست 2020 براي آينده سياسي دونالد ترامپ اهميت ويژه‌­اي دارد. در شرايط موجود سرمايه اجتماعي دونالد ترامپ در بين نخبگان و نهادهاي روشنفکري ايالات متحده به شدت کاهش يافته است. ترامپ هيچ‌گونه پشتوانه‌­اي در بين روشنفکران و نظريه‌پردازان آمريکايي ندارد. سرمايه اجتماعي ترامپ به‌گونه‌اي تدريجي کاهش يافته و در آينده با چالش­هاي بيشتري روبه‌رو خواهند شد. علت اصلي چنين چالش‌­هايي را مي­توان سياست بحران‌ساز دونالد ترامپ در برخورد با گروه‌­هاي اجتماعي آمريکا، بازيگران منطقه‌­اي غرب آسيا و حتي متحدان آمريکا در اروپا مشاهده کرد.
تجربه سياست دونالد ترامپ در برخورد با ايران و بسياري از کشورهاي جهان بيانگر اين واقعيت است که اولا، محافظه‌کاري و ناسيوناليسم افراطي آمريکا ماهيت جهان­گرا داشته و براي افزايش قدرت ايالات متحده از تمامي سازوکارهاي تهاجمي استفاده خواهد کرد. ثانيا، بهره­‌گيري رهبران کشورها از سازوکارهاي تهاجمي و گريز از مرکز منجر به اقدامات مقابله‌جويانه ساير بازيگران شده و زمينه براي ايجاد ائتلاف­‌هاي جديد به وجود مي‌­آيد. ثالثا، چنين بازيگراني عموما با تراکم تهديدات و چالش‌هاي امنيتي روبه‌رو مي‌­شوند.
دونالد ترامپ تلاش دارد تا در روند رقابت‌­هاي انتخاباتي آمريکا از سياست­‌هاي شوک اجتماعي و راهبردي براي تهييج گروه‌­هاي سياسي آمريکا در حمايت انتخاباتي از وي استفاده کند، درحالي‌که واقعيت‌­هاي موجود در ساختار سياسي، اجتماعي و راهبردي آمريکا در مقابله با سياست­‌ها و الگوهاي رفتاري ترامپ جهت‌گيري شده است. بازيگري که از سياست تهديد، ترور و تحريم‌­هاي شکننده براي مقابله با ساير بازيگران بهره مي‌گيرد، طبيعي است که موقعيت خود را در فضاي رقابت‌هاي سياسي و انتخاباتي از دست خواهد داد. سياست‌هاي حاشيه‌ساز صرفا به گسترش بحران‌هاي امنيتي و تهديدات نوظهور براي کشورها منجر مي‌­شوند.
 

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar