نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
تحلیل ها

چرایی کناره‌گیری هوک

منبع
اعتماد
بروزرسانی
چرایی کناره‌گیری هوک

اعتماد/متن پيش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست

اميرعلي ابوالفتح/ گفته مي‌شود که برايان هوک، نماينده ويژه پيشين وزارت خارجه امريکا در امور ايران به دليل فعاليت در بخش خصوصي اين وزارتخانه را ترک کرده است. اين اقدام در ايالات‌متحده امريکا، امري مرسوم و رايج است. جذابيت بخش خصوصي در امريکا بسيار بيشتر از فعاليت در دولت است. چه از لحاظ پرستيژ و چه از لحاظ درآمد، امريکايي‌ها ترجيح مي‌دهند در بخش خصوصي فعاليت کنند تا بخش دولتي. به نظر نمي‌رسد که برايان هوک بر اثر دعوا يا اختلاف دولت ايالات‌متحده امريکا را ترک کرده‌ باشد. تقدير و تمجيد مايک پمپئو از عملکرد برايان هوک و اظهارات نمايندگان کنگره از اين ديپلمات پيشين نشان مي‌دهد که اين استعفا بر اثر اختلاف‌نظر يا دعوا رخ نداده است. براساس اطلاعاتي که تاکنون در دسترس قرار دارد نه برايان هوک از دولت ايالات‌متحده امريکا دل‌چرکين بوده و نه دولت اعتراض يا ناخرسندي از عملکرد او داشته است. نمي‌توان به صورت قطعي در اين مورد اظهارنظر کرد که آيا جدايي برايان هوک از دولت امريکا در شرايط عادي صورت گرفته است يا ممکن است اختلاف‌نظر، اخراج يا کنار گذاشتن در ميان باشد، اما آنچه تاکنون در اخبار منتشر شده است، مويد اين است که تصميم آقاي هوک صرفا به بهانه ادامه کار در بخش خصوصي اتخاذ شده است. ممکن است اگر عوامل و انگيزه‌هاي ديگري در اين استعفا وجود داشته باشد، بعدا علني شود، اما آنچه تاکنون روشن است، استعفاي اين مقام پيشين است. به اعتقاد من يک نوع سوء برداشت در ميان رسانه‌ها و ناظران در مورد اين رويداد به وجود آمده است. واقعيت امر اين است که دولت امريکا در مجموع مدعي است که بخش عمده‌اي از اهداف سياست موسوم به «فشار حداکثري» عليه ايران اجرايي شده است. برايان هوک در واقع مجري يک سياستي بود که از لايه‌هاي بالاي حکومت امريکا از سوي سياستگذاران ارشد و تصميم‌گذاران کلان به او ابلاغ شده‌ بود. دولت امريکا در مجموع تصور مي‌کند که در بعد اجرا، اين سياست کامل اجرا شده است و خواست ابلاغ‌کنندگان اين سياست براي افزايش فشار بر ايران به خوبي عملي شده است. شاخص‌هايي مانند کاهش صادرات نفت ايران، قطع بسياري از مناسبات مالي خارجي ايرانيان، افزايش فشار اقتصادي بر مردم ايران در داخل مرزها و ايجاد کمبودها و موانع دسترسي، تا حد زيادي برآورده شده است. در واقع اجراي ساز و کارهاي فشار حداکثري از سوي برايان هوک و همکارانش در وزارت خارجه امريکا تا زمان کناره‌گيري او به نظر مديران دستگاه سياست خارجي امريکا، کامل بوده است. مايک پمپئو، وزير امور خارجه امريکا هم در سخناني که در جلسه استماع کنگره داشت اشاره کرد که اجراي سياست فشار حداکثري تاکنون به خوبي انجام شده است، اما نتيجه‌اي که انتظار مي‌رفت، يعني به اعتقاد او «تغيير رفتار نظام ايران» هنوز محقق نشده است. اگر اين صحبت پمپئو را ارزيابي سياستگذاران امريکايي از سياست فشار حداکثري عليه ايران بدانيم، مي‌توان نتيجه گرفت که مديران برايان هوک، از نحوه اجراي اين سياست رضايت داشتند.
مهم‌ترين وجه مميزه برايان هوک با جانشينش اليوت آبرامز، در آلودگي به رسوايي‌هاي بزرگ سياسي است. چه کسي از برايان هوک خوشش بيايد يا بدش بيايد چه او را ناکام يا موفق ارزيابي کنيم، واقعيت اين است که برايان هوک يک بروکرات و مجري سياست‌هاي بالادستي بود. برايان هوک، برخلاف خلفش اليوت آبرامز، هيچ‌گاه آلوده به جنجال‌ها و رسوايي‌هاي علني در سطح بين‌المللي نبود. برخلاف هوک، آبرامز درگير پرونده‌هاي فساد گسترده سياسي و بين‌المللي و به‌شدت بدنام است. قطعا نقش او در پرونده ايران-کنترا به عنوان يک فساد سياسي، مالي، پولشويي، حقوق‌بشري و جاسوسي روي پيشاني‌اش درج شده است. رسوايي و بدنامي حاصل از پرونده ايران-کنترا که بيش از هر چيز بخش حمايت غيرقانوني دولتمردان امريکايي از شورشيان شبه‌نظامي نيکاراگوئه مدنظر است، براي همه دولتمردان وقتي که در اين پرونده درگيري بودند باقي مانده است. اتهاماتي مانند پولشويي، نقض حقوق بشر، جنايات جنگي، ناديده گرفتن قوانين داخلي امريکا و مصوبات کنگره، مانع‌تراشي در برابر دموکراسي و بسياري اتهام‌هاي ديگر در رسوايي ايران کنترا با نام اليوت آبرامز عجين شده است.
اين سابقه اليوت آبرامز، همچنان هم از سوي نمايندگان و ناظران منتقد دولت دونالد ترامپ تذکر داده ‌مي‌شود. جانشيني اليوت آبرامز به جاي برايان هوک، اين پيام را براي ايران دارد که دولت ترامپ يکي از بدنام‌ترين، منفورترين و بدسابقه‌ترين مقام‌هاي خودشان را براي پيگيري پروژه براندازي در ايران به کار گرفته‌اند. اما در کنار اين پيام يک واقعيت هم وجود دارد. اليوت آبرامز، درست برخلاف سلفش برايان هوک، که از نظر مديرانش دست‌کم در اجراي فرامين موفق بوده، در واپسين ماموريت خود در وزارت خارجه کاملا ناکام مانده ‌بود. آبرامز، مسوول اجراي پروژه رژيم چنج و تغيير نظام در ونزوئلا بود. هر چند ونزوئلا در شرايطي بسيار شکننده‌تر از ايران قرار داشت و درست در حياط خلوت امريکا واقع شده‌ بود، اما آبرامز در اجراي مسووليتي که برعهده‌اش گذاشته‌ بودند، کاملا ناتوان بود. وقتي آبرامز در مسووليتي بسيار ساده‌تر نسبت به ايران ناتوان است، نمي‌توان تصور کرد که بتواند در پرونده ايران هم توفيق چنداني ايجاد کند. اگر آبرامز در مسووليت قبلي‌اش موفق عمل کرده ‌بود، مي‌شد تصور کرد که انتقال او با اين سابقه سياه و چنان موفقيتي در ونزوئلا، مي‌توانست حامل پيامي جدي براي ايران باشد. اما باتوجه به ناکامي او در ونزوئلا، مديريت او در پرونده ايران هم نمي‌تواند چندان نگران‌کننده ‌باشد، هر چند بايد منتظر ماند تا سياست‌هاي پيش رو و عملکرد اليوت آبرامز را در جايگاه تازه‌اش ارزيابي کرد.
 

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره