سرمقاله ایران/ ناکامی امریکا در اجماعسازی علیه ایران

ايران/ « ناکامي امريکا در اجماعسازي عليه ايران » عنوان ستون "اول دفتر" روزنامه ايران به قلم حسن بهشتي پور است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
روشـــنترين تفســـير از اقدام امريکا براي تغيير پيــشنويـــس قطـــــعنامه تحريــم تسليحاتي ايران، عدم موفقيت اين کشور در اجماعسازي براي اقدام حداکثري است که ميخواست طبق پيشنويس قبلي انجام دهد. تا اينجا از مجموعه اعضاي شوراي امنيت سازمان ملل متحد فقط سه عضو يعني امريکا در يک سو و چين و روسيه نيز در سوي ديگر رأي قطعي خود درباره اين قطعنامه را اعلام کردهاند. بنابراين ميتوان اين تفسير صريح را از اقدام امريکا براي تغيير پيشنويس قطعنامه داشت که اين کشور نتوانسته حداقل همراهي ممکن را در ميان 12 کشور ديگر عضو شوراي امنيت پيدا کند. اما به لحاظ محتوايي نيز پيشنويس جديدي که امريکا از قطعنامه تحريم تسليحاتي ايران ارائه کرده را بايد يک «فريب» و «دغل» ديپلماتيک از سوي اين کشور دانست. اساس و بنيان پيشنويس قبلي اين بود که تحريمهاي تسليحاتي ايران براي مدت نامحدودي ادامه پيدا کنند. امريکا در پيشنويس اصلاحشده اين قطعنامه ضدايراني از خواستههاي قبلي خود مبني بر تمديد تحريمها براي مدت نامحدود عقبنشيني کرده و از اعضاي شوراي امنيت خواسته است که اين تحريمها را دستکم تا زماني که تصميم جديدي اتخاذ شود، تمديد کنند.به لحاظ محتواي حقوقي و از نظر عملياتي اين تغيير دقيقاً تکرار همان خواسته پابرجا ماندن تحريمهاي تسليحاتي ايران براي مدت نامحدود است. چرا که اگر اين قطعنامه به تصويب برسد در نهايت امريکا همواره و براي زمان نامحدود امکان وتوي هر گونه قطعنامهاي در جهت رفع تحريمهاي تسليحاتي ايران را خواهد داشت.
بر همين اساس به نظر ميرسد امريکاييها در صدد فريب دادن اعضاي شوراي امنيت سازمان ملل متحد در اين خصوص هستند، هرچند که بعيد است اين مورد مهم از چشم ديپلماتهاي کشورهاي عضو شوراي امنيت دور بماند.
با توجه به اينکه روح پيشنويس قطعنامه قبلي به شکلي که اشاره شد در پيشنهاد جديد امريکا تکرار شده، تعديل و تغيير موارد ديگر اساساً نبايد مهم انگاشته شوند و ضروري است بر اين موضوع تأکيد شود که امريکا هر چند متوجه شده که اعضاي شوراي امنيت سازمان ملل متحد گرايش مثبت و موافقي با نظر او درباره تحريمهاي تسليحاتي ايران ندارند و همين هم باعث تغيير در پيشنويس اين قطعنامه شده، اما همزمان نميخواهد از موضع تخاصم خود در اين موضوع نيز عقبنشيني کند. اين وضعيت بايد هشدار دوبارهاي باشد براي بازيگران عرصه بينالملل و خصوصاً اروپاييها. چرا که امريکاي ترامپ حتي در موضع ضعف نيز حاضر به پايان دادن به سياست يکجانبهگرايي خود نيست. با اين همه اما اگر حتي تعديلهايي جدي در قطعنامه پيشنهادي امريکا صورت ميگرفت هم به نظر نميرسيد که بتوانيم در جلسه آتي شوراي امنيت سازمان ملل متحد شاهد تصويب آن باشيم. چه اينکه موضع روسيه و چين در اين خصوص به صورت کاملاً واضح و علني، موضع مخالف است. اما چيزي که ميتواند در نشست آتي شوراي امنيت اهميت داشته باشد، موضع کشورهاي اروپايي و خصوصاً انگليس و فرانسه است. نه از اين جهت که اين موضع تغييري در سرنوشت قطعنامه پيشنهادي امريکا ايجاد ميکند، بلکه از اين رو که نشان خواهد داد استقلال اروپاييها از امريکا، خصوصاً در موضوع ايران تا چه اندازه است.
اروپاييها هم به شکلي موافق ادامه تحريمهاي تسليحاتي ايران هستند. اما خواسته آنها دو تفاوت عمده با خواسته امريکا در همين خصوص دارد؛ اول اينکه آنها ميگويند که از نظر زماني بايد تمديد قطعنامه تحريم تسليحاتي ايران نه براي مدت نامحدود بلکه فقط براي سه سال انجام شود. ثانياً معتقدند اين تحريم بايد فقط بخشي از تجهيزات نظامي و تسليحات را در بر بگيرد. اما هيچکدام از اين خواستههاي اروپاييها در پيشنويس قطعنامه امريکا لحاظ نشده و از همين رو رأي آنها نشان خواهد داد که در اين مدت چقدر توانستهاند براي حفظ استقلال سياسي خود از امريکا موفق باشند. خصوصاً اينکه ميدانيم اخيراً ترامپ بابت اين قطعنامه شخصاً رايزنيهايي با مکرون، رئيس جمهوري فرانسه داشته و همين اقدام هم اهميت موضوع براي امريکا را نشان ميدهد و هم نشان از وجود سطحي از تفاوتنظرهاي جدي بين اروپا و امريکا در اين مسأله دارد. بر همين اساس است که با رأي اروپاييها بايد ببينيم اين تلاشها به کجا کشيده. چرا که رأي مثبت آنها به اين قطعنامه هر چند در سرنوشت اين موضوع تفاوتي ايجاد نميکند اما ميتواند براي موضوعات بعدي در رابطه با برجام و حفظ آن نشانههاي پر اهميتي به همراه داشته باشد.