جنجالی به اسم تشویش اذهان عمومی!

شرق/متن پيش رو در شرق منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
فدراسيون فوتبال ايران قريب به يک دهه ميشود که شبيه شبهجزيرهاي، در تلاش براي اعلام استقلال است؛ از زماني که تيم علي کفاشيان روي کار آمد تا وقتي که در اين نهاد قدرت به دست مهدي تاج رسيد و حالا که تاج رفته و رفقايش فدراسيون را ميچرخانند، اين تلاش ادامه داشته است. آنها همواره براي تأمين نيازهاي مالي دستشان به سوي دولت دراز بوده ولي وقت پاسخگويي و حساب پسدادن، نهادي مستقل شدهاند که نه به ايرانيها، بلکه موظف به پاسخگويي به مسئولان فيفا هستند. اين دوگانگي از زماني که فوتبال به دست مديران مذکور رسيد، بيشتر هم شد و دايرهاي تنگ شکل گرفت که فقط افراد «خاص» که در حلقه دوستان جا داشتند، ميتوانستند جواز ورود به آن را بگيرند. در اين بين اقدام خطرناک ديگري هم که صورت گرفت و ميگيرد حذف صداي منتقداني است که عليه مديريت حرف ميزنند؛ براي اين مسئولان در چند سال اخير شرايط يکسان بوده است؛ يا با ما يا عليه ما!
شبهجزيرهاي که در اعلام استقلالش با شکست سنگيني مواجه شده، حالا دست به رفتارهاي عجيبي هم ميزند و صدايي را که از آنها انتقاد ميکند، خاموش ميکند؛ خاموشياي عجيب که اسمش را هم «تشويش اذهان عمومي» گذاشتهاند! تازهترين شاهکاري که فدارسيون باقيمانده از مهدي تاج و علي کفاشيان رقم زده، محروميت سعيد آذري، مديرعامل کنوني باشگاه فولاد خوزستان، از هرگونه فعاليت فوتبالي تا اطلاع ثانوي است. جرم؟ انتقاد از مسئولان فدراسيون فوتبال! دو روز پيش بود که خبري روي خروجي سايت فدراسيون فوتبال رفت که سعيد آذري فعلا محروم است و يک هفته فرصت دارد تا اعتراض کند. سعيد آذري اما با شنيدن اين خبر و درحاليکه مثل بسياري ديگر از مخاطبان فوتبالي شوکه شده بود، خبر داد جرمش به زعم اهالي فدراسيون فوتبال «تشويش اذهان عمومي» است! جالب اينکه آذري دلايل محروميتش را انتقاد از فدراسيون فوتبال عنوان ميکند و ميگويد: «دليل محروميت و احضار من به کميته اخلاق را مصاحبه مردادماه من دانستند. گفتند که من در مردادماه عليه فدراسيون مصاحبه کردهام. من در آن مصاحبه گفته بودم تا زماني که مهدي تاج در فدراسيون فوتبال بوده اين فدراسيون مقداري نظم و انضباط داشته است اما حالا با بلاتکليفي همان يک ذره نظم و انضباط را هم ندارد و دچار سردرگمي شده است. به من گفتند که اين صحبت مصداق تشويش اذهان عمومي است؛ درواقع براي انتقاد از فدراسيون فوتبال محروم شدهام. امروز دوباره دليل ديگري را براي من آوردند، من اخيرا گفته بودم گويا متوليان فوتبال مردهاند که مردم براي اعتراض به مجلس ميروند و هيچ برنامهاي براي کنترل اتفاقات داخل فوتبال وجود ندارد. دليل ديگري را هم که آورده بودند اين بود که گفتند چرا من عليه بازگشت اصفهانيان به کميته داوران عکسالعمل بد نشان دادم. همه اين موارد را مصداق تشويش اذهان عمومي دانستند».
مشخص نيست تعريف مسئولان فدراسيون فوتبال که سعيد آذري عليه دوستانشان صحبت کرده از تشويش اذهان عمومي چيست؟ به زعم آنها در فدراسيون فوتبال ايران همهچيز گل و بلبل بوده و مسئولان هرکدام به درستي و شايستگي پست گرفتهاند که انتقادهاي موجود به تشويش اذهان عمومي تشبيه شده است! البته به نظر ميرسد آنهايي که عليه سعيد آذري حکم داده و محرومش کردهاند در دسته آخرين حلقه تنگ بازمانده از شبهجزيره مذکور باشند و به دنبال گرفتن انتقام از مديرعامل کنوني باشگاه فولاد!
سعيد آذري در چند سال اخير همواره يکي از منتقدان جدي فدراسيون فوتبال بوده است؛ اتفاقا هشدارهاي او مانع از برگزاري انتخابات فدراسيون فوتبال شد؛ او بود که خبر داد نواقص اساسنامه آنقدر زياد است که مانع پيشرفت فوتبال ميشود. سعيد آذري همان مديري است که به دنبال جمعآوري امضا رفت تا عليه مفاد عجيبوغريبي که براي کانديداي رياستشدن لازم است، اقدام کند. حالا که آخرين فرصتها براي دستوپازدن و ماندن روي صندلي فدراسيون است، چرا از کسي که بهدرستي و دلسوزانه انتقاد کرده است، انتقامي گرفته نشود!؟
کميته اخلاق و صيانت فدراسيون فوتبال آنقدر خودش را درگير پرونده انتقاد از فدراسيون فوتبال کرده که «احتمالا» از سر غفلت فراموش کرده به موارد ديگري که وظيفهاش رسيدگي به آنها است، برسد! البته شايد به زعم آنها، اين موراد چندان هم اهميت نداشتهاند، ولي بد نيست همين موراد بيارزش مثل دلالي، فساد در قراردادها، فايلهاي صوتي لورفته زننده، بستن قراردادها مشکوک در هتلهاي لوکس، ريختن پول بيزبان به پاي مربي بيکيفيت و ماستماليکردن بندهاي عجيب قرارداد، کتکزدن هواداران به دست بازيکنان و... را هم در دستور کار قرار دهد. البته اگر تمايلي براي انجامش باشد؛ چون ظاهرا هيچکدام از موارد بالا به مهمبودن انتقاد از فدراسيون فوتبال و مسئولان اين نهاد نيست!
حالا که مسئولان کنوني فدراسيون فوتبال در آخرين ماههاي احتمالي حضورشان خردهرفتارهاي عجيب در پيش گرفته و مخالفان را به جرم تشويش اذهان عمومي از دور خارج ميکنند، بايد تاوان تصميمهايشان را بدهند؛ فعلا اين تاوان با اعتراض و انتقاد گسترده از رفتار عجيب آنها صورت گرفته است؛ جايي که از بازيکن و مربي و پيشکسوت گرفته تا هواداران فوتبال، عمل عجيب آنها را زير سؤال بردهاند. شايد بد نباشد مسئولان فدراسيون فوتبال نگاهي را که بيرون از مجموعه به آنها ميشود، دقيقتر مرور کنند؛ اگر هم وقت و فرصتش را ندارند ميتوانند به همين تکواکنش علي کريمي، کاپيتان سابق تيم ملي، نگاهي بيندازند؛ جايي که او ميگويد: «براي حرف حق زدن آدمها را محروم ميکنيد؛ چه زماني يکي پيدا ميشود و شما را به خاطر ظلمي که در حق فوتبال کردهايد، محروم کند؟». شايد به غير از علي کريمي، اين پرسش مخاطبان زيادي در فوتبال ايران هم باشد.