
قند پارسی/ «وعده سرخرمن» چطور وعده ای است؟
آخرين خبر
بروزرسانی

آخرين خبر/ نقل است روزي خان آبادي به خانه کدخدا رفت. ساززنِ آبادي نزد خان آمد و يک پنجه عالي ساز زد. خان که خوشش آمده بود، وعده داد، سر خرمن که شد، يک خروار گندم به نوازنده بدهد. ساززن هم خوشحال تا موعد خرمن روزشماري ميکرد...
رفته رفته سر خرمن رسيد و خان براي برداشت محصول به آبادي آمد و ساززن با خوشحالي پيش خان رفت و بعد از عرض سلام به يادش انداخت که من همان ساززن هستم که وعده کرديد سر خرمن به من يک خروار گندم ميدهيد، لطف بفرماييد. خان خنديد و گفت: «ساده دل! تو يک چيزي زدي، من خوشم آمد، من هم يک چيزي گفتم که تو خوشت بيايد. حوصله داري؟ برو پي کارت...»
با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد