
شاعرانه/ پیدا نه، پنهان بین!
آخرين خبر
بروزرسانی

آخرين خبر/ نه تو مي پايي، و نه کوه. ميوه اين باغ: اندوه، اندوه.
گل بتراود غم، تشنه سبويي تو. افتد گل، بويي تو.
اين پيچک شوق ، آبش ده، سيرابش کن. آن کودک ترس، قصه بخوان، خوابش کن.
اين لاله هوش ، از ساقه بچين. پرپر شد، بشود. چشم خدا تر شد ، بشود.
و خدا از تو نه بالاتر. ني ، تنهاتر ، تنهاتر.
بالاها، پستي ها يکسان بين. پيدا نه، پنهان بين.
بالي نيست، آيت پروازي هست. کس نيست ، رشته آوازي هست.
پژواکي : رويايي پر زد رفت. شلپويي: رازي بود، در زد و رفت.
انديشه : کاهي بود، در آخور ما کردند. تنهايي: آبشخور ما کردند.
اين آب روان ، ما ساده تريم. اين سايه، افتاده تريم.
نه تو مي پايي، و نه من، ديده تر بگشا. مرگ آمد، در بگشا.
از سهراب سپهري