خراسان/ «فردوسي» تنها يک شخص نيست؛ يک جهان است و «شاهنامه»اش را هم بايد يک فرهنگ دانست؛ جهان و فرهنگي که از هزار سال پيش تاکنون زنده مانده و زبان فارسي را در برابر امواج بيگانه، استوار نگه داشته است. همه ما به فردوسي و شاهنامه مديون هستيم؛ که اگر سي سال رنج و دغدغه او نبود، شايد از زبان فارسي هم خبري نبود. آن چه در پي مي آيد، گفت و گوي خراسان با دکتر محمد جعفر ياحقي، استاد زبان و ادبيّات فارسي دانشگاه فردوسي و مدير قطب علمي فردوسيشناسي، به مناسبت 25 ارديبهشت، روز بزرگداشت اين حکيم سخن است.
پهلوانان فردوسي شعاري نيستند
دکتر ياحقي درباره جنبههاي ناشناخته شاهنامه در جامعه گفت: «شاهنامه يک کتاب قصه نيست. درست است که پيکره آن حوادث افسانهاي و تاريخي است اما در لابهلاي آنها ارزشها و تعاليمي وجود دارد که در چارچوب داستاني آمده است. آدمهاي شاهنامه هم بر مبناي اين ارزشها عمل ميکنند و فقط شعار نمي دهند. همه پيامهاي اخلاقي را که فردوسي به شکل نظري در مقدمه و موخره داستانها مطرح کرده است، پهلوانان و قهرمانان در عمل نشان دادهاند. اولين ارتباطات، در بستر شاهنامه معني پيدا ميکند؛ به اين معنا که انسانها از فرهنگها و نژادهاي مختلف با هم معامله و مبادله ميکنند؛ از چين و ماچين در شرق، حبشه و زنگبار و يمن در غرب، روم، صقلاب و... . به عنوان مثال رستم در شمايل يک تاجر به توران ميرود و چاه بيژن را پيدا ميکند. جالب است که در اين مبادلات، همه به فارسي با يکديگر صحبت ميکنند و به ندرت سخن از ترجمان به ميان ميآيد. همه ابيات شاهنامه، زندگي، تعامل، اخلاق و ارتباط با خداست و در لابهلاي ابيات شاهنامه، مانند خوني در رگ آن جريان دارد. شاهنامه موجود زندهاي است که با ما حرف ميزند».
شاهنامه فراتر از هزار «بازي تاج و تخت» است
دکتر ياحقي در پاسخ به اين که عدهاي مجموعه تلويزيوني «بازي تاج و تخت» را که بر مبناي داستاني حماسي ساخته شده، دنبال ميکنند و در مقابل، شاهنامه را اثري غير واقعي و خيالي ميدانند، گفت: «چون شاهنامه را نميشناسند، همان توهم عاميانه و تکراري را که شاهنامه فقط قصه است، به زبان ميآورند. متاسفانه بعضي از هنرمندان ما حوصله اين که در اجزاي شاهنامه تامل کنند و بر اساس آن اثري نمايشي بسازند، ندارند و منتظر طرحي آماده هستند». عضو پيوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسي به کساني که ميخواهند خواندن شاهنامه را آغاز کنند، توصيه کرد: «آنها که با زبان کلاسيک فارسي آشنا نيستند، بهتر است بازنويسيهاي شاهنامه را بخوانند. البته هيچ بازنويسي نوشته خود فردوسي نميشود و اين کار فقط براي آشنايي با کليت داستانهاست. پيشنهاد ديگر خواندن آثار منثور عصر فردوسي است. اين کار موجب ميشود با فضاي زبان آن دوره آشنا شويم و بتوانيم شاهنامه را بخوانيم. اگر بعضي کلمات در شاهنامه برايمان نامفهوم است، در اثر خواندن مداوم ابيات آن با فضاي اثر آشنا ميشويم و معناي واژهها را کشف خواهيم کرد. خوشبختانه در روزگار ما جلسات شاهنامهخواني خوبي برگزار ميشود که ميتوان در آنها هم شرکت کرد».
تا ايران و فردوسي هست، فارسي مي ماند
وقتي نظر دکتر ياحقي را درباره غلطگوييها و غلطنويسيها جويا شديم، گفت: «زبان فارسي و شاهنامه با هم يکياند. اگر شاهنامه را بشناسيم هرگز زبان فارسي ضعيفي نخواهيم داشت. اگر با زبان شاهنامه آشنا شويم به جعليات و اصطلاحات فرازباني فارسي نياز پيدا نميکنيم. منظورم اين نيست که همه مفاهيم روز در شاهنامه وجود دارد. اگر ما پيکره زباني در شاهنامه و آن چه رشد و تحول زبان را ايجاب ميکند بشناسيم، همه نيازهاي امروز ما را برآورده ميکند. اين موجهايي هم که از سر بياطلاعي نسل جوان به وجود آمدهاست، در برابر شاهنامه چيز مهمي نيست. تصور ميکنم اين امواج هم از سر زبان فارسي خواهد گذشت. قطعا فارسي ميماند تا زماني که ايران و فردوسي باشد .»
همه بايد آستينها را بالا بزنيم
دکتر ياحقي از تازهترين کارهاي پژوهشي قطب علمي فردوسيشناسي درباره شاهنامه و فردوسي هم خبر داد و گفت: «مبالغه نيست اگر بگويم هزاران کتاب به تقليد از شاهنامه و به تاثير از شاهنامه پديد آمدهاست که اگر آنها را چاپ کنيم، بايد خروار خروار کتاب به کتابخانههاي ما اضافه شود اما خود شاهنامه آنقدر پرهيبت بوده که مجال بروز به اينها را نداده است. انواع و اقسام حماسهها، منظومهها و آثار منثور در دورههاي مختلف تاريخي به ترکي، عربي، اردو و... تحت تاثير شاهنامه پديد آمدهاست. اين موضوع تنها به داستانهاي ملّي محدود نميشود، بلکه در حوزه داستانهاي مذهبي هم به چشم ميخورد؛ نمونهاش بيش از هشت «مختارنامه» است که در آن ها، سرگذشت مختار را به شيوه شاهنامه به نثر نقالي ارائه کرده يا به نظم درآوردهاند. همه بايد آستينها را بالا بزنيم و اين کتابها را با همه گرفتاريهاي عرصه چاپ، منتشر کنيم و نشان بدهيم شاهنامه چقدر تاثير دارد».
زبان فارسي و شاهنامه با هم يکياند. اگر شاهنامه را بشناسيم هرگز زبان فارسي ضعيفي نخواهيم داشت. اگر با زبان شاهنامه آشنا شويم به جعليات و اصطلاحات فرازباني فارسي نياز پيدا نميکنيم
نويسنده: الهه آرانيان
بازار