نماد آخرین خبر

شاهکارهایی که اسم‌شان به گوش‌تان نخورده

منبع
ايسنا
بروزرسانی
شاهکارهایی که اسم‌شان به گوش‌تان نخورده
ايسنا/ نويسندگان مشهور کتاب‌هاي بزرگي را معرفي کرده‌اند که شايد تا حالا اسم‌شان هم به گوش‌تان نخورده باشد. «تلگراف» نوشت: طراحان يک اپليکيشن جديد در اقدامي جالب سعي دارند ثابت کنند مطالعه خوب و مفيد لزوما به معناي خواندن آثار کلاسيک قديمي - از «ترولوپ» گرفته تا «تولستوي» - نيست. اپليکيشن «الکسي» هر هفته يک باشگاه کتاب‌خواني ديجيتالي برگزار مي‌کند و از نويسندگان مطرح مي‌خواهد گنج‌هاي مخفي خود را زيرورو کنند و پيشنهادي نو اما ارزنده به خوانندگان کتاب‌هاي ديجيتالي ارائه دهند. نتيجه فعاليت‌هاي اخير اين باشگاه، فهرستي از کتاب‌هاي جذاب است که در اين گزارش به آن‌ها اشاره مي‌کنيم. «تريسي شواليه» پيشنهاد مي‌کند: «استخوان سفيد» نوشته «باربارا گودي» فهميده‌ام که من هميشه يک نوع کتاب مي‌خوانم: معمولا رماني با ساختار خطي، قهرماني ترحم‌برانگيز، مشکلي که بايد حل شود و يک پايان مشخص. با اين حال بد نيست هرازچندگاهي تغييري ايجاد شود. رمان سال ۱۹۹۹ «باربارا گودي» تو را بين يک گله فيل قرار مي‌دهد و تا وقتي که مثل آن‌ها فکر و احساس نکني، آن‌جا نگهت مي‌دارد. اين واقعا کار بزرگي است که خواننده را وارد واقعيتي اين‌چنين غريب قرار دهي و اين وضعيت را حفظ کني. «اِستر فرويد» پيشنهاد مي‌کند: «سفر در تاريکي» نوشته «جين رايز» اين کتابي است که من را تغيير داد. باعث شد درباره امکان نوشتن رمان خودم فکر کنم و روزنه اميدي شد که بفهمم رماني درباره خاطرات و آرزو، درباره تنهايي و تعلق مي‌تواند جذاب و خواندني شود. «کيتي رنزنبرينک» پيشنهاد مي‌کند: «سه‌گانه بالکان» نوشته «اوليويا مانينگ» درست نمي‌دانم چرا به سمت داستان‌هايي که در زمان جنگ روايت مي‌شوند، جذب مي‌شوم اما گمان مي‌کنم با به تعويق افتادن رفتارهاي معمولي ارتباطي داشته باشد. در زمان جنگ، مردم قوانين را مي‌شکنند چون شواهدي که دورشان را گرفته مي‌گويد زندگي کوتاه است. کمتر به مسائل نظامي علاقه‌مندم و بيشتر تحت تأثير قرار گرفتن روابط، برايم جالب است. اين‌که آدم‌ها چطور از پس ترس‌هاي مختلف برمي‌آيند يا نمي‌آيند. «فرانسيس اسپوفورد» پيشنهاد مي‌کند: «بيداري» نوشته «اليزابت ناکس» ۱۴ نيوزيلندي از يک حمله ديوانه‌وار و خشونت‌آميز جان سالم به در مي‌برند. همان‌طور که همه تلاش‌شان را براي دفن مرده‌ها مي‌کنند و مراقب هم هستند، متوجه مي‌شوند که هنوز در دام علت اين جنون ناگهاني قرار دارند و اين جريان به آن‌ها ختم نمي‌شود. اين کتاب ترسناک و عالي توسط رمان‌نويسي با تخيلي نابغه‌وار نوشته شده. «بيداري» از وحشت براي نشان دادن مرز وحشتناک تجربه‌اي شخصي سود مي‌برد. وقتي آدرنالين کاهش پيدا مي‌کند، تازه متوجه مي‌شويد که شايد عقل‌تان به کار افتاده است. «جي مک‌اينرني» پيشنهاد مي‌کند: «قلعه تنهايي» نوشته «جاناتان لتم» اين يک رمان عالي نيويورکي است. داستاني که از تاريخ عبور کرده و در بروکلين دهه ۷۰ روايت مي‌شود. حين بازسازي چند دهه قبل، قصه غرق‌شده در فرهنگ پاپِ «لتم»، با مفاهيمي چون نژاد، طبقه و خانواده دست به گريبان است، و اين در حالي است که به رئاليسم جادويي الهام‌گرفته از کتاب‌هاي کميک هم خوش‌آمد مي‌گويد. «تسا هادلي» پيشنهاد مي‌کند: «دردسرها» نوشته «جي.جي. فارل» هميشه فکر مي‌کردم رمان مثل يک خانه مي‌ماند: اين‌که مي‌تواني از اتاقي به اتاق ديگرش بروي، گذشته و حال در کنار هم وجود دارند، شخصيت‌هاي مختلف در آن زندگي مي‌کنند و عوض مي‌شوند، تمام اين‌ها در قالب رمان قرار دارند. «مجستيک» يک هتل بزرگ رو به خرابي در سال ۱۹۲۰ ايرلند است. هنوز چند ميهمان به اين هتل مي‌آيند، اما گربه‌ها در اتاق‌هاي طبقه بالا بچه کرده‌اند و حروف تابلو «مجستيک» يکي يکي دارد مي‌افتد. رمان به طور شگفت‌انگيزي خنده‌دار است. «جين اسمايلي» پيشنهاد مي‌کند: «سه‌گانه ترانسيلوانيايي» نوشته «ميکلوس بانفي» چند سال پيش دوستي گفت که «سه‌گانه ترانسيلوانيايي» را دوست داشته. من هم اين اثر را خريدم و حدود سه سال پيش آن را خواندم. به کندي پيش مي‌رفتم و کاملا شيفته ترکيب‌ بي‌پرواي مناظر، سياست، عاشقانه‌ها و حس دنيايي براي هميشه از دست‌رفته شده بودم. «آدام فولدز» پيشنهاد مي‌کند: «نام جهان» نوشته «دنيس جانسون» کتاب‌هايي هست که من بارها و بارها به خاطر انرژي و قدرت‌شان، براي تخيلات کلامي و تازگي مفاهيم‌شان به آن‌ها بازمي‌گردم. آن‌ها مبهم يا دور از دسترس نيستند، زندگي را در يک فاصله نگه نمي‌دارند. همه آن را به تو تقديم مي‌کنند. اين رمان کوتاه خيلي شناخته‌شده نيست، اما بايد باشد. اثري بي‌همتا و کاملا قانع‌کننده است. از لحاظ زباني و تصويري، غيرقابل پيش‌بيني و مسخ‌کننده است. ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد
اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره